دلايل تنهايى امام على(ع) - صفحه 37

من از اين گونه جنگ ، آگاهى ندارم و از تو مى خواهم مرا بر آنچه بِدان آگاه نيستم ، وا مدارى .
آمادگى ذهنى مردم براى پذيرش شبهه ناروا بودن نبرد با اهل قبله از يك سو، و شبهه افكنى هاى مخالفان برنامه هاى اصلاحى امام عليه السلام و بويژه شبكه تبليغاتى معاويه از سوى ديگر ، سازماندهى و بسيج نيروها را با مشكل جدّى روبه رو كرده بود. از اين رو، غالبا امام عليه السلام ناچار مى شد شخصا وارد عمل شود و مردم را توجيه كند و زمينه ها و عوامل و چگونگى موضعگيرى هايش را بازگويد. امام عليه السلام در آغاز آشكار شدن فتنه ها و ناچار شدن براى جنگ با فتنه آفرينان فرمود:
وقَد فُتِحَ بابُ الحَربِ بَينَكُم وبَينَ أهلِ القِبلَةِ ، ولا يَحمِلُ هذَا العَلَمَ إلّا أهلُ البَصَرِ وَالصَّبرِ وَالعِلمِ بِمَواضِعِ الحَقِّ ، فَامضوا لِما تُؤمَرونَ بِهِ ، وقِفوا عِندَ ما تُنهَونَ عَنهُ ولا تَعجَلو في أمرٍ حَتّى تَتَبَيَّنوا ، فَإِنَّ لَنا مَعَ كُلِّ أمرٍ تُنكِرونَهُ غِيَرا .۱درِ نبرد ميان شما و اهل قبله گشوده شد ، و اين عَلَم را برندارد ، مگر آن كه بينا و شكيبا و آگاه به جايگاه حق است . پس بدانچه شما را فرمان داده اند ، روى آريد و از آنچه شما را بازداشته اند ، دست بداريد و تا چيزى را آشكارا ندانيد ، شتاب مياوريد ؛ چرا كه ما را در آنچه ناخوش مى داريد ، راه ديگرى نيز هست .
با اين كه امام عليه السلام در توجيه ذهنى مردم، از هيچ فرصتى دريغ نمى كرد و از چرايى مواضع و علل حوادث، براى مردمانْ سخن مى گفت، با اين همه، براى بسيارى دشوار بود كه بپذيرند على عليه السلام يكسرْ حق مى گويد و موضعى استوار دارد و طلحه، زبير و عايشه، يكسر باطل مى گويند و به راه باطل مى روند. ۲

1.نهج البلاغة : خطبه ۱۷۳ .

2.ر . ك : ج ۵ ص ۲۹ (مشتبه شدن امور بر كسانى كه چشم بصيرت نداشتند) .

صفحه از 44