قریب

قریب

از صفات خداوند

واژه شناسى «قريب»

صفت «قريب (نزديك)»، فعيل به معناى فاعل، برگرفته از مادّه «قرب (نزديكى)» است كه بر متضادّ «بعيد (دور)» دلالت دارد.

قريب، در قرآن و حديث

برگرفته هاى مادّه «قرب»، پنج بار در قرآن كريم به خداوند، نسبت داده شده است. صفت «قريب» با صفت «مُجيب»، يك بار و با صفت «سميع»، يك بار و به تنهايى نيز يك بار به كار رفته است و هر يك از يارى خدا و رحمت خدا نيز يك بار «قريب» شمرده شده اند .

قرآن و احاديث، بر نزديك بودن خدا به موجودات جهان، بويژه انسان، تأكيد كرده اند. حتّى خداى سبحان درباره انسان مى فرمايد :  «و ما از رگ گردن به او نزديك تريم»  .

احاديث، قريب بودن خدا با قريب بودن ديگر موجودات را متفاوت دانسته اند و لوازم نزديك بودن آفريده ها نسبت به همديگر را از خداوند، نفى كرده اند. بر اين پايه، در حالى كه نزديك بودن آفريده ها نسبت به هم با دور بودن و يا بالاتر بودن يكى از ديگرى سازگار نيست، و نيز لازمه نزديك بودن آفريده ها به هم، چسبيدن و در هم آميختن است، نزديكى خدا در عين دورى او بوده، همراه با بالاتر بودن و بى چسبيدن و در هم آميختن و نزديك شدن به آنهاست.

نكته مهم درباره صفت قريب، آن است كه نزديكى، دو گونه است :

۱ . گونه تكوينى . از اين جهت، نزديك بودن خدا نسبت به موجودات مختلف، متفاوت نيست و خدا به يك اندازه به آنها نزديك است. در احاديث آمده است : «نسبتش به همه چيز، يكسان است. پس چيزى به او نزديك تر از چيز ديگرى نيست».

۲ . گونه تشريعى معنوى . از اين جهت، او به مؤمنان نزديك تر است تا ملحدان، و بندگان به اندازه ايمان و اعمال صالح، به خداى متعال، نزديك مى گردند.