سخنى در باره ميزان اعتبار دو زيارت منسوب به ناحيه مقدّسه‏

سخنى در باره ميزان اعتبار دو زيارت منسوب به ناحيه مقدّسه‏

دو زيارت به ناحيه مقدّسه نسبت داده شده اند و از آن جا كه در آنها به مصائب سيّد الشهدا و ياران آن بزرگوار ، اشاره شده ، آگاهى از ميزان اعتبار آنها ، از اهميت ويژه اى برخوردار است

دو زيارت به ناحيه مقدّسه[۱]نسبت داده شده اند و از آن جا كه در آنها به مصائب سيّد الشهدا و ياران آن بزرگوار ، اشاره شده ، مورد استناد و استفاده اهل منبر و ذاكران مصائب اهل بيت عليهم السلام قرار دارند . از اين رو ، آگاهى از ميزان اعتبار آنها ، از اهميت ويژه اى برخوردار است ؛ ولى پيش از پرداختن به اين موضوع ، توجّه به چند نكته، لازم به نظر مى رسد :

۱ . هرچند هر دو زيارت ، منسوب به ناحيه مقدّسه اند ، ليكن زيارتى كه به «زيارت ناحيه مقدّسه» شهرت دارد ، همان زيارت نخست اين فصل است . اين زيارت ، در كتاب موسوم به المزار الكبير (نگاشته ابن مشهدى)[۲]آمده است .[۳]

۲ . علّامه مجلسى ، در بحار الأنوار ، زيارت نخست را از كتاب المزار شيخ مفيد نيز گزارش كرده است ؛[۴]ليكن در نسخه هاى موجود از كتاب المزار مفيد ، اين متن ، وجود ندارد .

۳ . بخشى از اين زيارت ، در زيارت نامه منسوب به سيّدِ مرتضى - كه ما آن را در فصل چهاردهم آورده ايم - ، بدون انتساب به ناحيه مقدّسه آمده است . علّامه مجلسى در اين باره مى گويد :

اى بسا اختلاف ميان اين زيارت و زيارت منسوب به سيّدِ مرتضى ، به خاطر اختلاف روايت باشد و ظاهر ، اين است كه سيّد ، اين زيارت را گرفته و از خودش ، بر آن افزوده است .[۵]

ميزان اعتبار زيارت نخست (مشهور به «زيارت ناحيه مقدّسه»)

اين زيارت ، سند متّصل به ناحيه مقدّسه ندارد و حديث آن ، اصطلاحاً «مُرسَل» است و قابل ارزيابى سندى نيست ؛ ولى مؤلّف كتاب المزار الكبير ، در مقدّمه اين كتاب ، آورده است :

امّا بعد ، من در اين كتابم، زيارت هاى گوناگونى را براى مشاهد مشرّف ، و نيز آنچه را در آداب مسجدهاى فرخنده وارد شده است ، و دعاهايى را كه پس از نمازها خوانده مى شوند ، و مناجات هاى لذّت بخشى را كه در خلوتگاه ها با خداوندِ اَزَلى مى شود، و آن دسته دعاهايى را كه در امور مهم ، با آنها به خداوندْ پناه برده مى شود، گرد آورده ام ؛ دعاهايى كه راويان مورد اعتماد، با سند ، از بزرگان [امّت ] ، نقل كرده اند.[۶]

برخى گفته اند كه اين عبارت ، در توثيق عمومى همه كسانى كه در اَسناد احاديث كتابِ ياد شده قرار دارند ، صراحت دارد و از جمله كسانى كه بر اين مطلبْ اصرار دارند ، محدّث نورى است ؛[۷]ليكن در اين باره ، توجّه به چند نكته، ضرورى است :

۱ . ممكن است مقصود ابن مشهدى از عبارت ياد شده ، توثيق مشايخ بِلا واسطه روايى خويش باشد . بنا بر اين ، او مى خواهد بگويد كسانى كه اين احاديث را براى وى نقل كرده اند يا در كتب خود نوشته اند ، مورد وثوق هستند ، نه اين كه همه كسانى كه در سلسله اسناد احاديث كتاب وى (المزار الكبير) آمده اند ، مورد وثوق او باشند .

۲ . وقتى برخى از راويانِ كتاب هايى مانند الكافى (با آن همه دقّت مؤلّف آن) ، ثقه نيستند ، بعيد به نظر مى رسد مؤلّفى ادعا كند كه همه راويان كتاب او ، مورد وثوق او هستند .

۳ . بر فرض كه از عبارت ياد شده ، استنباط شود كه ابن مشهدى ، همه راويان كتاب المزار الكبير را توثيق كرده است ، با توجّه به اين كه وى از متأخّرانْ محسوب مى شود ، قطعاً توثيق او هم بر پايه حدس و نظر بوده و از اعتبار لازم ، برخوردار نيست .

بر اين اساس ، هر چند مورد وثوق بودن مشايخ ابن مشهدى ، موجب اعتبار نِسبى احاديث كتاب اوست ، ليكن اين اعتبار ، به گونه اى نيست كه بتوان با اطمينان ، زيارت نامه ياد شده را به طور مستقيم ، به امام زمان عليه السلام نسبت داد. لذا به كسانى كه «زيارت ناحيه مقدّسه» را بازگو مى نمايند ، توصيه مى شود كه آن را مستقيماً به امام زمان عليه السلام نسبت ندهند ؛ بلكه آن را به نقل از كتاب المزار الكبير ، از ناحيه مقدّسه ، گزارش نمايند .

گفتنى است در باره كتاب ابن مشهدى ، نكات ديگرى نيز هست كه در اين مختصر ، فرصت پرداختن به آنها نيست .

ميزان اعتبار زيارت دوم (مشهور به «زيارت شهدا»)

اين زيارت نامه نيز منسوب به ناحيه مقدّسه است ؛ ليكن به «زيارت شهدا» مشهور است . در اين باره نيز چند نكته، قابل توجّه است :

۱ . اين زيارت ، در كتاب هاى : الإقبال ،[۸]المزار الكبير[۹]و مصباح الزائر[۱۰]آمده است ؛ ليكن در مصادر كهن ، مانند : كامل الزيارات و مصباح المتهجّد ، گزارش نشده است .

۲ . با توجّه به اين كه شيخ طوسى در سلسله سند اين حديث (زيارت) است ، جاى اين پرسش وجود دارد كه : چرا ايشان ، اين زيارت را در مصباح المتهجّد نياورده است؟

۳ . بر فرض آن كه سند اين حديث را تا شيخ طوسى معتبر بدانيم ، به نظر مى رسد كه پس از شيخ طوسى ، سند ، دچار گسستگى و سَقْط است ؛ زيرا در فاصله طولانى دوران حيات شيخ طوسى (۳۸۵ - ۴۶۰ ق) تا زمان صدور حديث (سال ۲۵۲ ق) ، تنها دو واسطه ، آن را گزارش كرده اند كه عادتاً ممكن نيست .

۴ . زمان صدور زيارت نامه ياد شده ، سال ۲۵۲ ق ، يعنى دوران امامت امام هادى عليه السلام و قبل از ولادت امام مهدى عليه السلام گزارش شده است . بنا بر اين ، مقصود از «ناحيه مقدّسه» در اين حديث ، نه امام مهدى عليه السلام ، بلكه امام هادى عليه السلام (۲۱۴ - ۲۵۴ ق) است .

با توجّه به نكات ياد شده ، اين زيارت نامه نيز سند معتبر ندارد . البته بايد توجّه داشت كه معتبر نبودن سند ، به معناى مجعول بودن حديث نيست ؛ بلكه بدين معناست كه نمى توان آن را به طور مستقيم و صريح ، به اهل بيت عليهم السلام نسبت داد و در اين گونه موارد ، شايسته است كه متن مورد نظر ، با استناد به منبعى كه آن را گزارش كرده ، مورد بهره بردارى قرار گيرد .


[۱]ناحيه مقدّسه ، اصطلاحى است كه اماميه ، از نيمه اوّل قرن سوم هجرى و به خاطر شرايط سخت سياسى - اجتماعى ، در نقل مطلب از امامان : هادى عليه السلام و عسكرى عليه السلام و مهدى عليه السلام يا گفتگو در باره ايشان ، آن را به جاى نام امام ، به كار مى برده اند و عمدتاً در عصر غيبت صغرا و براى امام زمان عليه السلام به كار مى رفته است .

[۲]وى ، محمّد بن جعفر مشهدى حائرى (م ح ۵۷۴ ق) است .

[۳]المزار الكبير : ص ۴۹۶ - ۵۱۳ .

[۴]بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۳۱۷ .

[۵]بحار الأنوار : ج ۱۰۱ ص ۳۲۸ .

[۶]المزار الكبير : ص ۲۷ .

[۷]ر . ك : خاتمة مستدرك الوسائل : ج ۱ ص ۳۵۹ و ج ۲ ص ۴۵۱ .

[۸]ر. ك : الإقبال : ج ۳ ص ۷۳ .

[۹]ر . ك: المزار الكبير : ص ۴۸۵ .

[۱۰]ر. ك : مصباح الزائر : ص ۲۷۸ .