نگاهى به سند دعاى ندبه‏

نگاهى به سند دعاى ندبه‏

ارزيابى سند اين دعا

قوّت متن اين دعا ، و استناد بسيارى از آن به آيات قرآن و احاديث صحيحه[۱]از يك سو ، و مطلوبيت مطلق دعا از سوى ديگر ، به اين دعا، وجاهت خاصى مى بخشد ؛ ليكن بى ترديد استناد آن به اهل بيت عليهم السلام بر اعتبار و اهميت آن خواهد افزود. لذا اجمالاً به ارزيابى سند اين دعا خواهيم پرداخت .

۱ . دعاى ندبه در مصادر كهن

كهن ترين مصادر موجود كه اين دعا را نقل كرده اند، عبارت اند از :

الف - المزار الكبير،[۲]نگاشته محمّد بن جعفر، معروف به ابن مشهدى (ق ۶ق)

با توجّه به طبقه اين فرد ، مى توان او را از افراد قرن ششم دانست ؛ ولى سال دقيق تولّد و وفات وى روشن نيست . مرحوم شيخ آقا بزرگ تهرانى به سبب قرائنى، او را هم دوره ابن زهره (۵۱۱ - ۵۸۵) شمرده است .[۳]

اين كتاب، يكى از كهن ترين كتاب هاى زيارتى است كه مورد اعتماد عالمان بوده است ، اگرچه در انتساب آن به ابن مشهدى و همچنين شخصيت ابن مشهدى ، اختلاف وجود دارد .[۴]مى توان گفت : كهن بودن كتاب المزار الكبير و اعتماد افرادى همچون سيّد ابن طاووس بر آن ، به آن اعتبار مى بخشد و آن را از كتاب هاى معتبر در حوزه دعا قرار مى دهد . اگرچه در حوزه فقه ، اين قرائن، مورد قبول فقيهان رجالى همانند مرحوم آية اللَّه خويى قرار نگرفته است .

ب - مصباح الزائر، نگاشته سيّد ابن طاووس (۵۸۹ - ۶۶۴)[۵]

سيد ابن طاووس دعاى ندبه را به احتمال فراوان از كتاب المزار الكبير نقل كرده است؛ چون سيّد در ابتداى آن آورده است :

ذكر بعض أصحابنا قال محمّد بن على بن أبى قرّة نقلت من كتاب محمّد بن الحسين بن سفيان البزوفرى رضي اللّه عنه دعاء الندبة وذكر إنّه لصاحب الزمان ويستحب أن يدعى به فى الأعياد الأربعة.

برخى از ياران [عالم ] ما يادآورى كرده اند كه محمّد بن على بن ابى قره گفته است: من از كتاب محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى، دعاى ندبه را نقل كردم و در آن گفته شده كه اين دعا از صاحب الزمان است و مستحب است كه در عيدهاى چهارگانه خوانده شود .اين متن به همين صورت در كتاب ابن مشهدى، موجود است .[۶]

ج - اقبال الأعمال ، نگاشته سيّد ابن طاووس[۷]

اين كتاب، آخرين نگاشته سيّد ابن طاووس است . ظاهر سخنان سيّد ابن طاووس در كتاب الإقبال، نشانگر آن است كه منبعى به غير از المزار الكبير در دست داشته است.

د - زوائد الفوائد، نگاشته جمال الدين على بن على بن طاووس ، فرزند سيّد ابن طاووس .[۸]

ه - مزار قديم، نويسنده نامعلوم (ق ۶ق)

مرحوم شيخ عباس قمى گفته است : علّامه مجلسى، اين دعا را از كتاب مزار قديم نيز نقل كرده است كه ظاهراً از مؤلّفات قطب راوندى است .[۹]

مؤلّف كتاب مزار قديم، مشخص نيست؛ ولى با توجّه به نقل او با يك واسطه از پسر شيخ طوسى، او در قرن ششم مى زيسته است و اين دعا در نسخه خطّى آن كتاب، وجود دارد .[۱۰]

۲ . بررسى سند : ابن مشهدى و سيّد ابن طاووس

در كتاب مصباح الزائر ، اين دعا را به نقل از محمّد بن على بن ابى قره و او از كتاب محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى نقل كرده اند .

دو كتاب ديگر يعنى اقبال الأعمال و زوائد الفوائد ، اين دعا را بدون ذكر سند و به گونه مرسل نقل كرده اند . اكنون به بررسى رجالى افراد واقع در سند مى پردازيم :

۲ / ۱ . محمّد بن على بن أبى قُرّه ، از مشايخ نجاشى است . نجاشى در باره او گفته است :

كان ثقة وسمع كثيراً وكتب كثيراً وكان يورّق لأصحابنا ومعنا فى المجالس .[۱۱]

او موثق بود و فراوان حديث شنيده و بسيار نوشته بود و كتابها را براى شيعيان تكثير مى كرد و همنشين ما بود.

۲ / ۲ . محمّد بن الحسين بن سفيان بزوفرى، از اساتيد شيخ مفيد است .[۱۲]او در متون كهن رجالى، توثيق نشده است؛ ولى مرحوم آقا بزرگ تهرانى گفته است :

ويظهر وثاقته من إكثار الشيخ المفيد الرواية عنه مع طلب الرحمة وإن لم يذكر ترجمته فى الاُصول الرجالية.

از اين كه شيخ مفيد، به فراوانى از او روايت كرده و هم برايش طلب رحمت كرده است، وثاقتش ظاهر مى شود هرچند در كتاب هاى رجالى اصلى، شرح حال وى نيامده است .[۱۳]گفتنى است احاديث شيخ مفيد از او چندان زياد نيست و تنها دو حديث به نقل از او در الأمالى طوسى آمده است .[۱۴]نام او در طريق شيخ طوسى به احمد بن ادريس هم ذكر شده است .[۱۵]

۳ . انتساب دعاى ندبه به اهل بيت

قرائنى وجود دارد كه با استناد به آنها مى توان انتساب اين دعا به اهل بيت عليهم السلام و مأثور بودن آن را اثبات نمود :

۳ / ۱ . قرينه هاى اجمالى انتساب

۱ . بزوفرى گفته است : «يستحب أن يدعى به فى الأعياد الأربعة» . اعلام استحباب خواندن دعايى خاص در ايّام خاص ، نشانگر صدور آن از اهل بيت عليهم السلام است؛ چون هيچ كس از عالمان ، دعايى را كه خود انشا كرده است، مستحب نمى شمارد و آن را به ايّام خاص، پيوند نمى دهد .

اين نكته مى تواند قرينه اى بر صدور حديث از ائمّه عليهم السلام باشد . حتّى اگر وثاقت بزوفرى را نپذيريم، باز هم نمى توان اين گونه سخن را به شخصى نسبت داد كه شيخ مفيد از او نقل حديث كرده است .

۲ . سيّد ابن طاووس نيز در كتاب الإقبال و در اعمال روز عيد فطر آورده است : «دعاء آخر بعد صلاة العيد» و سپس دعاى ندبه را آورده و پس از آن گفته است :

فاذا فرغت من الدعاء فتأهّب للسجود بين يدى مولاك وقل ما رويناه باسنادنا إلى أبى عبد اللَّه عليه السلام قال : إذا فرغت من دعاء العيد المذكور ضع خدك الأيمن على الأرض وقل : ... .[۱۶]

وقتى دعا را به پايان بردى، در پيشگاه مولايت به سجده بيفت و آنچه ما از امام صادق عليه السلام روايت كرده ايم بگو . امام فرمود : بگو : «هرگاه دعاى عيد ياد شده را به پايان بردى، گونه راستت را بر زمين بگذار و بگو ..».

اگر چه انشاى دعا را عالمان شيعى انجام داده اند؛ ولى معمولاً هر گاه عالمى، دعايى را انشا مى كرد، اين نكته را يادآور مى شد كه آن دعا منسوب به معصوم عليه السلام نيست .[۱۷]۳ . كهن ترين منبع دعاى ندبه ، كتاب المزار الكبير است . نويسنده اين كتاب در ابتداى نگاشته خويش تصريح كرده است :

أمّا بعد فإنّى جمعت فى كتابى هذا من فنون الزيارات ... مما اتصلت به ثقاة الرواة إلى السادات.[۱۸]

امّا بعد، من در اين كتابم، زيارت هاى گوناگونى را جمع كردم كه راويان موثّقى به بزرگان رسانده اند .

بنا بر اين، اجمالاً انتساب دعاهاى موجود در كتاب به امامان را اثبات كرده است .

۳ / ۲ . انتساب تفصيلى دعا به اهل بيت

۱ . ابن مشهدى نوشته است :

الدُعاءُ لِلنُّدبَةِ . قالَ مُحَمَّدُ بنُ [ عَلِيِّ بنِ ] أبي قُرَّةَ : نَقَلتُ مِن كِتابِ أبى جَعفَرٍ مُحَمَّدِ بنِ الحُسَينِ بنِ سُفيانَ البَزَوفَرِىِّ رَضِىَ اللَّهُ عَنهُ هذَا الدُّعاءَ ، وذَكَرَ فيهِ أنَّهُ الدُّعاءُ لِصاحِبِ الزَّمانِ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيهِ وعَجَّلَ فَرَجَهُ وفَرَجَنا بِهِ ، ويُستَحَبُّ أن يُدعى  بِهِ فِى الأعيادِ الأربَعَةِ.[۱۹]

دعا براى نوحه و ندبه : محمّد بن ابى قره مى گويد : اين دعا را از كتاب ابو جعفر محمّد بن حسين بن سفيان بزوفرى - كه خداوند از او خشنود باشد - نقل كردم و در آن ياد شده كه : دعا براى امام زمان - كه درودهاى خداوند بر او باد و خداوند در فرج او شتاب ورزد و امور ما را به وسيله ايشان گشايش دهد - است. و مستحب است كه در عيدهاى چهارگانه خوانده شود.

برخى گفته اند : بزوفرى تصريح كرده است : «إنّه الدعاء لصاحب الزمان»؛ بنا بر اين، اين دعا از ناحيه مقدّسه صادر شده است . ليكن در اين باره، دو نكته قابل توجّه است :

الف . آيا مقصود از «الدعاء لصاحب الزمان» آن است كه امام مهدى عليه السلام گوينده اين دعا بوده اند؟ و يا مقصود، آن است كه اين دعا براى امام مهدى عليه السلام خوانده مى شود؟ هر دو احتمال، متصور است .

ب . جمله اوّل اين عبارت يعنى «الدعاء للندبة»، مؤيّد احتمال دوم است؛ يعنى اين دعا براى ندبه و نجوا با امام عصر عليه السلام خوانده مى شود .

حرف «لام» در «للندبة» و «لصاحب الأمر» مى تواند براى تبيين هدف و مقصود دعا باشد، نه آن كه به گوينده آن اشاره داشته باشد . علّامه شوشترى ، اين نظر را به عنوان احتمال دوم مطرح كرده و نوشته است

احتمال دارد دعا، انشاى بزوفرى باشد به اين كه معنىِ اين فقره اين باشد كه : بايد اين دعا خوانده شود براى آن حضرت يعنى براى فرجش و ظهورش .[۲۰]

ج . صدور دعاى ندبه از امام مهدى عليه السلام بعيد و عجيب مى نمايد . گويش دعا به گونه اى است كه حالت ندبه و زارى براى امام مهدى عليه السلام و تأسّف بر غيبت ايشان و آرزوى ملاقات با ايشان را دارد . بدين سبب، گوينده آن مى بايد شخصى به غير از ايشان باشد . توجيه اين مدّعا با احتمال آموزشى بودن دعا نيز ، استبعاد آن را زايل نمى كند .

۲ . علّامه مجلسى نوشته است : دعاى ندبه كه مشتمل است بر عقايد حقّه و تأسّف بر غيبت قائم عليه السلام به سند معتبر از امام جعفر صادق عليه السلام منقول است .[۲۱]

ظاهراً سخن علّامه مجلسى رحمه اللَّه نيز اشاره به سخن سيّد ابن طاووس در كتاب إقبال الأعمال است؛ زيرا علّامه مجلسى دعاى ندبه را در دو جا از كتاب بحار الانوار ذكر كرده است[۲۲]كه تنها يك مورد - يعنى كتاب الإقبال - موهم استناد به امام صادق عليه السلام است . ليكن استناد به كتاب إقبال الأعمال براى انتساب اين دعا به امام صادق عليه السلام صحيح نيست ؛ زيرا :

۱ . مرحوم سيّد ابن طاووس ، در ابتدا و انتهاى دعا هيچ اشاره اى به معصوم عليه السلام نكرده است .

۲ . جمله «إذا فرغت من دعاء العيد المذكور» در سخن امام صادق عليه السلام اشاره اى به اين دعاى خاص ندارد؛ بلكه به مطلق دعا در اين روز و يا دعاى خاصّى كه در متن اصلى بوده ، توجّه داده است .

روشن است كه اگر مجموعه دعا و نماز و اعمال ديگر از امام صادق عليه السلام روايت شده بود، هيچ نويسنده معمولى نيز آن را اين گونه نقل نمى كرد، چه رسد به مرحوم سيّد ابن طاووس كه متخصّص در نگارش دعا و زيارت است .

۳ . «المذكور» صفت براى «العيد» است نه «دعا»؛ بنا بر اين نمى تواند به دعاى ندبه اشارت كند . سيّد ابن طاووس براى اين روز ، ابتدا نماز و سپس دعايى ذكر كرده و هيچ يك را به معصوم عليه السلام اسناد نداده است . او در ادامه مى گويد : «دعاء آخر بعد صلاة العيد ويدعى به فى الأعياد الأربعة» .

با توجّه به آن كه دعاى ندبه، مخصوص عيد فطر نيست، اين نكته تقويت مى شود كه امام عليه السلام به مطلق دعا و يا دعاى خاص روز عيد فطر اشاره كرده اند .

۴ . با فرض كنار نهادن تمامى اشكالات ، سخن علّامه مجلسى بسيار عجيب مى نمايد ؛ چون در هيچ يك از مصادر حديثى - حتّى در كتاب جامع بحار الأنوار - سندى براى انتساب اين دعا به امام صادق عليه السلام ذكر نشده است كه بتوان در اعتبار يا بى اعتبارى آن كاوش نمود و آن را معتبر شمرد . علّامه شوشترى نيز اين انتساب را نپذيرفته است .[۲۳]

بنا بر اين، با عنايت به مجموع آنچه ملاحظه شد، مى توان اين گونه نتيجه گيرى كرد كه : انتساب اجمالى دعاى ندبه به اهل بيت عليهم السلام قابل قبول است و با توجّه به شيوه عالمان پيشين، در عدم سختگيرى فقهى در موارد غيرفقهى، مثل مستحبّاتى چون: دعا و زيارات، به نظر مى رسد اين مقدار از انتساب نيز براى خواندن دعا كفايت كند .

بايد توجّه داشت كه قاعده تسامح در ادلّه سنن ، جواز خواندن دعاى ندبه را به اميد رسيدن به ثواب اثبات مى كند .

پاسخ به يك شبهه

يكى از نويسندگان با استناد به فقره «أبرضوى أم غيرها أم ذوى طوى؟» و مشابهت اين سخن با قول كيسانيه[۲۴]، اين احتمال را مطرح كرده كه اين دعا در راستاى تفكّر كيسانيه و امامت محمّد بن حنفيّه است .

علّامه شوشترى در جوابيه اى مفصّل، اين شبهه را بررسى كرده و آن را پاسخ گفته است . ايشان پس از اشاره به احاديث معتبرى كه جايگاه امام مهدى عليه السلام در زمان غيبت را كوه رضوى و يا ذى طوى دانسته، آورده است :

كيسانيه در مدّعاى خود به اخبار پيامبر صلى اللّه عليه و آله و امام على عليه السلام در باره غيبت استناد كرده اند و به ناحق، آن را بر محمّد بن حنفيّه تطبيق كرده اند؛ زيرا منشأ هر شبهه، مطلب حقّى است كه بيجا به كار مى برند .[۲۵]

در تكميل سخن علّامه شوشترى، مى گوييم : اين سخن به هيچ عنوان نمى تواند بر دعاى ندبه تطبيق شود؛ زيرا در قسمت هاى گوناگون دعاى ندبه ، در بيش از ده جمله ، امام مهدى عليه السلام از فرزندان پيامبر صلى اللّه عليه و آله ، خديجه عليها السلام و فاطمه عليها السلام دانسته و معرفى شده است . عباراتى همچون : أينَ ابنُ النَبِىِّ المُصطَفى  ، وَابنُ عَلِىٍّ المُرتضى  ، وَابنُ خَديجَةَ الغَرّاءِ ، وَابنُ فاطِمَةَ الكُبرى  ؟[۲۶]... اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى  حجّتك وولى أمرك و صَلِّ عَلى  جَدِّهِ مُحَمَّدٍ رَسولِكَ السَّيِّدِ الأَكبَرِ ...، وعَلى  جَدَّتِهِ الصِّدّيقَةِ الكُبرى  فاطِمَةَالزهراء .[۲۷]

بنا بر اين، احتمال انتساب اين دعا به طرفداران محمّد بن حنفيّه صحيح نيست . بديهى است آنان محمّد بن حنفيّه را از فرزندان فاطمه عليها السلام و پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله نمى دانستند و به گونه اى سخن نمى گفتند كه موجب تضعيف عقايد آنان شود.


[۱]ر.ك: شرح دعاى ندبه، سيّد على اكبر موسوى محبّ الاسلام . ايشان دعاى ندبه را به ۱۲۴ فقره تقسيم نموده و منابع قرآنى و روايى هر فقره را از جوامع حديثى شيعه و سنّى استخراج كرده است . نيز ، ر.ك : با دعاى ندبه در پگاه جمعه، مجله موعود : ش ۱۴ - ۱۹ .

[۲]المزار الكبير : ص ۵۷۳ .

[۳]الذريعة : ج ۸ ص ۱۹۳ .

[۴]برخى از متأخران همانند محدّث نورى و شيخ آقا بزرگ تهرانى ، انتساب اين كتاب به ابن مشهدى را مسلّم شمرده اند (خاتمة مستدرك الوسائل : ج ۱ ص ۳۶۰ ، الذريعة : ج ۲۰ ص ۳۲۴)؛ ولى برخى همانند علّامه مجلسى در اين امر تشكيك نموده اند . علّامه مجلسى در باره آن نوشته است : «المزار الكبير تأليف محمّد بن المشهدى أو السيد فخار أو بعض معاصريهما» (بحار الأنوار: ج ۹۷ ص ۱۰۲).

همچنين در بسيارى از موارد در كتاب بحار الأنوار نام او نيامده و با عنوان مؤلّف المزار الكبير ياد شده است.

اختلاف در باره ابن مشهدى از جانب ديگر نيز وجود دارد؛ چون اطلاعات چندانى درباره او در دست نيست . شيخ حرّ عاملى در باره وى گفته است : «وى مردى فاضل، محدّث و راستگو بود و نوشته هايى از شاذان بن جبرئيل قمى دارد» (أمل الآمل: ج ۲ ص ۲۵۲ و ۲۵۳)؛ ولى آية اللَّه خويى در باره او اين گونه گفته است : «اعتبار خود اين كتاب براى ما ثابت نشد؛ براى اين كه وضعيت محمّد بن مشهدى، روشن و شخصيتش شناخته نيست؛ محدّث نورى اصرار دارد كه وى، محمّد بن جعفر بن على بن جعفر مشهدى حائرى است، امّا اين گفته محدّث نورى، تنها گمان مى آورد [و علم آور نيست ]» (معجم رجال الحديث: ج ۱ ص ۵۱) .

علّامه مجلسى نيز در باره شخص مؤلّف كتاب ترديد دارد، ولى كتاب را معتبر شمرده و مى گويد : «از كيفيت اسناد المزار الكبير استفاده مى شود كه كتاب معتبرى است و سيّد ابن طاووس هم اخبار و متن زيارت هاى بسيارى را از آن نقل كرده است» (بحار الأنوار: ج ۱ ص ۳۵) .

[۵]مصباح الزائر : ص ۴۱۸.

[۶]ر.ك: ص ۱۲۴ ح ۱۰۵۴ .

[۷]الإقبال : ج ۱ ص ۵۰۴ .

[۸]زوائد الفوائد: ص ۴۸۲ (نسخه خطّى كتاب خانه دانشگاه تهران، به نقل از كتاب ده رساله : تحقيقى در باره دعاى ندبه : ص ۲۸۳) .

[۹]هدية الزائرين : ص ۵۰۷ .

[۱۰]نسخه خطّى مزار قديم در كتاب خانه آية اللَّه مرعشى نجفى به شماره ۴۶۲ ص ۱۷۳ - ۱۷۶.

[۱۱]رجال النجاشى : ج ۲ ص ۳۲۶ ش ۱۰۶۷ .

[۱۲]معجم رجال الحديث : ج ۱۷ ص ۱۲ .

[۱۳]الذريعة : ج ۸ ص ۱۹۵ .

[۱۴]الأمالى، طوسى: ص ۵۶ ح ۸۰ و ص ۱۶۷ ح ۲۷۹.

[۱۵]تهذيب الأحكام : ج ۱۰ ص ۳۵ .

[۱۶]الإقبال : ج ۱ ص ۵۰۴ .

[۱۷]سيّد ابن طاووس در مواردى اين نكته را يادآورى كرده است . مثلاً: فصل ششم : فيما نذكره من دعاء انشأناه نذكره عند تناول الطعام؛ فصل ششم: در دعايى كه ساخته ايم و هنگام تناول غذا مى خوانيم (الإقبال : ج ۱ ص ۲۴۲) . و يا در جائى ديگر آورده فصل : امّا آنچه در هنگام رؤيت هلال شوّال گفته مى شود، ما بيشتر در كتاب اعمال ماه دعايى را انشا كرديم كه براى همه ماه ها مناسب است. پس اگر آن را نيافت، در هنگام رؤيت هلال شوّال بگويد . (الإقبال : ج ۲ ص ۱۶). فصل دهم : آنچه در خداحافظى با منزل اوّل [در سفر] مى گوييم به صورت انشا (الأمان من إخطار الأسفار : ص ۱۴۰).

مرحوم شيخ صدوق نيز نوشته است : من در اخبار چيز تعيين شده مشخّصى را براى زيارت حضرت صديقه عليها السلام نيافتم. پس آنچه براى خودم دوست داشتم، براى هر كس كه كتاب مرا نگاه مى كند نيز همان را پسنديدم (كتاب من لا يحضره الفقيه: ج ۲ ص ۵۷۴).

گفتنى است : سيّد ابن طاووس به استناد به روايت «ان أفضل الدعاء ما جرى على لسانك ؛ بهترين دعا آن است كه بر زبانت جارى شود»، انشاء دعاى خود را عملى مقبول دانسته است (الأمان من إخطار الأسفار : ص ۲۰) .

[۱۸]المزار الكبير : ص ۲۷ .

[۱۹]ر.ك: ص ۱۲۴ ح ۱۰۵۴ .

[۲۰]مقالات و گفتارها: ص ۶۳.

[۲۱]زاد المعاد : ص ۴۸۶ .

[۲۲]بحار الأنوار : ج ۹۱ ص ۲۰ - ۲۸ ح ۷ و ج ۱۰۲ ص ۱۰۴.

[۲۳]مقالات و گفتارها: ص ۶۳.

[۲۴]بنا بر اعتقاد كيسانيه، محمّد ابن حنفيّه در كوه رضوى مأوا دارد. (ر. ك: فرق الشيعه : ص ۲۹).

[۲۵]ر.ك: مقالات وگفتارها: ص ۶۳ پاسخ علّامه شوشترى به شبهه دكتر شريعتى، ده رساله ، رضا استادى ، با دعاى ندبه در پگاه جمعه ، مجلّه موعود، ش ۱۸ .

[۲۶]ر. ك: ص ۱۳۶ ح ۱۰۵۴، الإقبال : ج ۱ ص ۵۰۹ .

[۲۷]الإقبال : ج ۱ ص ۵۱۲ . نيز ، ر. ك: همين دانش نامه : ص ۱۴۰ ح ۱۰۵۴ .