ضعف مسلم در کوفه

پرسش :

آیا نمی توان گفت که مسلم بن عقیل در کوفه بخوبی عمل نکرد و نتوانست از فضای بوجود آمده، درست بهره برداری کند؟ آیا ضعف مدیریت نداشت؟



پاسخ :

کارنامه مسلم علیه السلام در کوفه را با دو نوع نگاه ، می توان مورد نقد و ارزیابی قرار داد : در نگاهی سطحی ، ممکن است چنین تصوّر شود که وی، از سیاست و تدبیر لازم در به انجام رساندن مأموریتی که بر عهده داشت و زمینه سازی برای آمدن امام حسین علیه السلام به کوفه ، برخوردار نبوده است ؛ زیرا نتوانست از فضای سیاسی ـ اجتماعی کوفه ـ که کاملاً در جهت نهضت حسینی بود ـ ، به طور شایسته استفاده کند . او پیش از آن که ابن زیاد وارد کوفه شود ، دستِ کم دوازده هزار نیرو در اختیار داشت[۱]و فضای کوفه به گونه ای بود که ابن زیاد ، مجبور شد مخفیانه ، وارد آن شود .

اگر مسلم علیه السلام پیش از ورود ابن زیاد ، نیروهای وفادار به نهضت را خوب سازماندهی می کرد ، ابن زیاد، فرصت نمی یافت تا نیروهای مخالف نهضت را سازماندهی کند و علیه هواداران امام حسین علیه السلام واردِ عمل نماید ، و در این صورت ، با رسیدن امام علیه السلام به کوفه ، چه بسا سرنوشت قیام مردم ، به گونه ای دیگر رقم می خورد و حادثه جان گداز کربلا ، پدید نمی آمد ؛ امّا او نه تنها از فضای موجود کوفه نتوانست بهره برداری کند ، بلکه بدون ارزیابی درست از میزان وفاداری مردم ، به امام حسین علیه السلام نوشت :

هنگامی که نامه من به تو رسید ، با شتاب، حرکت کن که همه مردم ، با تو هستند و نظر و تمایلی به خاندان معاویه ندارند .[۲]

و بدین سان ، امام حسین علیه السلام به سوی کوفه حرکت کرد و حادثه خونین و جانسوز کربلا ، پدید آمد .

همان طور که اشاره شد ، چنین ارزیابی ای از کارنامه مسلم ، داوری ای سطحی ، بدبینانه و بدون در نظر گرفتن مأموریت اوست؛ امّا با در نظر گرفتن دقیق واقعیت های موجود در حوزه مأموریت وی ، باید گفت : مسلم ، مسئولیت خود را در حدّ توان ، به خوبی انجام داده است و آنچه پیش آمد ، دلایل خاصّ خود را داشت .

برای ارزیابی واقع بینانه از کارنامه مسلم در کوفه ، چند مسئله باید مورد توجّه و بررسی قرار گیرد :

۱ . قلمرو مأموریت مسلم

برای ارزیابی کارنامه مسلم ، نخستین چیزی که باید مورد توجّه باشد ، موضوع و محدوده مأموریت اوست . این مطلب ، به صورت روشن در نامه امام حسین علیه السلام به مردم کوفه ، آمده است. بر پایه گزارش منابع تاریخی ، در نامه امام علیه السلام آمده است :

وَ قَد بَعَثتُ إلَیکم أخی وَ ابنَ عَمّی وَ ثِقَتی مِن أهلِ بَیتی مُسلِمَ بنَ عَقیلِ بنِ أبی طالِبٍ ، وَ قَد أمَرتُهُ أن یکتبَ إلَی بِحالِکم وَ رَأیکم وَ رَأی ذَوِی الحِجا وَ الفَضلِ مِنکم ، وَ هُوَ مُتَوَجَّهٌ إلی ما قِبَلَکم ، إن شاءَ اللّهُ تَعالی وَ السلام ، وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللّهِ ، فَإِن کنتُم عَلی ما قَدِمَت بِهِ رُسُلُکم وَ قَرَأتُ فی کتُبِکم فَقوموا مَعَ ابنِ عَمّی وَ بایعوهُ وَ انصُروهُ وَ لا تَخذُلوهُ .[۳]

برادرم ، پسرعمویم و فرد مورد اعتماد از خاندانم ، مسلم بن عقیل بن ابی طالب را به سوی شما فرستاده ام و به او دستور داده ام که وضع شما و نظرتان و دیدگاه عقلا و بزرگان را برایم گزارش کند ، و او در حال حرکت به سوی شماست ـ إن شاء اللّه تعالی ـ . والسلام ! و هیچ توانی ، جز به [یاری ]خداوند نیست . اگر شما بر همان نظری هستید که فرستادگان شما آورده اند و در نامه هایتان خوانده ام ، پس با پسرعمویم همراهی کنید و با او بیعت نمایید و یاری اش کنید و تنهایش مگذارید .

این متن ، نشان می دهد که مأموریت اصلی مسلم ، ارزیابی فضای سیاسی ـ اجتماعی کوفه از نزدیک است و برای این منظور ، امام علیه السلام از هواداران خود خواسته است که با او بیعت کنند و در امور مربوط به ساماندهی قیام بر ضدّ حکومت یزید ، او را یاری دهند .

افزون بر این ، تعبیر «أخی (برادرم)» و «ثِقَتی (مورد اعتمادم)» ، حاکی از جایگاه والای مسلم در کمالات نفسانی از یک سو ، و اعتماد و اطمینان امام علیه السلام به درایت و تدبیر سیاسی وی ، از سوی دیگر است . اکنون باید دید که مسلم ، در به انجام رساندن این مأموریت ، تا چه اندازه موفّق بوده است؟

۲ . فضای سیاسی ـ اجتماعی کوفه

انتخاب کوفه به عنوان مرکز نهضت حسینی بر ضدّ حکومت یزید ، به این معنا نیست که امام حسین علیه السلام باور داشت که مردم کوفه ، با آن سوابقی که در برخورد با پدرش امام علی علیه السلام و برادرش امام حسن علیه السلام داشتند ، واقعا همگی به یکباره تغییرِ ماهیت داده اند و صد در صد ، آماده همکاری و همراهی با ایشان هستند ؛ بلکه امام علیه السلام ، در جمع بندی نقاط مثبت و منفی کوفه ، به این نتیجه رسیده بود که این شهر ، مناسبت ترین جا برای آغاز نهضت است .

فضای سیاسی ـ اجتماعی متأثّر از ناخشنودی مردم از حکومت یزید ، فعّالیت های هواداران امام حسین علیه السلام و ضعف فرماندار آن روز کوفه ، نعمان بن بشیر ، به گونه ای بود که حتّی شماری از اشراف فرصت طلب ، مانند شَبَث بن رِبعی ، حجّار بن اَبجَر عِجْلی و عمرو بن حَجّاج ، ترجیح داده بودند تا به جمع افرادی که به امام علیه السلام نامه نوشته و از ایشان خواسته بودند تا به کوفه بیاید ، بپیوندند و این چند نفر نیز با هم یک نامه نوشتند .

بی تردید ، فضای عمومی هواداری از امام حسین علیه السلام ، فضایی کاذب بود ؛ امّا مسلم ، مأموریت داشت با بهره گیری از این فضا ، برای امام علیه السلام از مردم ، بیعت بگیرد و زمینه را برای قیام بر ضدّ حکومت یزید ، آماده کند . او این مأموریت را به خوبی انجام داد و در مدّتی کوتاه ، انبوهی از مردم کوفه ، رسما با او بیعت کردند .

البته مسلم می دانست که این حرکت ، در صورتی به موفّقیت نهایی نزدیک خواهد شد که رهبر نهضت ، یعنی امام حسین علیه السلام ، هر چه زودتر ، خود را به کوفه برساند و در صورت تأخیر ، چه بسا اقدامات متقابل اُمَویان ، فضای موجود را دگرگون کند . لذا کتبا از امام علیه السلام درخواست کرد که در آمدن به کوفه ، تعجیل کند و بر عکس ، یزید و عوامل او ، تلاش می کردند تا امام علیه السلام به کوفه نزدیک نشود .[۴]

با عنایت به آنچه گذشت ، نه تنها مسلم در انجام دادن مأموریت خود ، کوتاهی نداشت ؛ بلکه وظیفه خود را به خوبی انجام داد ، امّا به عللی تلاش های او با شکستْ مواجه شد .

علل و عوامل به شکست انجامیدن تلاش های مسلم را در بحث ارزیابی سفر امام حسین علیه السلام به کوفه ، در دانشنامه امام حسین(ع) آمده است.[۵]


[۱]ر . ک : ص ۷۳ (فصل چهارم / وارد شدن مسلم به کوفه و بیعت کوفیان با او).

[۲]ر . ک : ص ۱۴۹ ح ۱۱۱۵.

[۳]ر . ک : ص ۳۴ ح ۱۰۱۷.

[۴]نیز ، ر . ک : ص ۱۰۳ (فصل چهارم / انتصاب عبید اللّه بن زیاد به حکومت کوفه) و ص ۳۶۳ (فصل چهارم / نامه سپاس گزارى یزید از ابن زیاد و تحریک وى بر ضدّ امام حسین علیه السلام ).

[۵]ر . ک : ج ۵ ص ۲۹۷ (فصل هفتم / تحلیلى در باره ارزیابى سفر امام حسین علیه السلام به عراق و نهضت کوفه) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت