وجود كنونىِ بهشت و دوزخ

پرسش :

آیا بهشت و جهنم در حال حاضر آفریده شده یا بعدا آفریده می شوند؟



پاسخ :

در پاسخ اين سؤال ، سه نظريّه قابل بررسى ، وجود دارد :

نظريّه نخست : بهشت و دوزخ ، آفريده شده اند

اكثر قريب به اتّفاق علماى اسلام ، بر اين باورند كه بهشت و دوزخ ، پيش از اين ، آفريده شده اند و بالفعل وجود دارند .[۱]شيخ صدوق رحمه الله در اين باره مى گويد :

عقيده ما در باره بهشت و دوزخ ، اين است كه آنها آفريده شده اند و پيامبر صلى الله عليه و آله هنگامى كه به معراج رفت ، وارد بهشت شد و دوزخ را ديد .[۲]

شيخ مفيد نيز در اين باره مى گويد :

بهشت و دوزخ ، اكنون آفريده شده اند . براى اين مطلب ، روايت ها رسيده است و پيروان شريعت و صاحبان آثار ، بر آن اتّفاق دارند .[۳]

اين سخن ، نشان مى دهد كه مخالفان اين نظريّه ، به قدرى اندك اند كه مخالفت آنها ، به ادّعاى اجماع مسلمانان بر وجود داشتن كنونىِ بهشت و دوزخ ، ضررى نمى رساند .

دليل كسانى كه معتقدند كه بهشت و دوزخ ، بالفعل وجود دارند ، آيات و احاديثى هستند كه بر وجود داشتن كنونىِ بهشت و دوزخ ، دلالت دارند كه در اين جا اجمالاً به آنها اشاره مى كنيم :

ادله وجود فعلى بهشت و دوزخ

بسيارى از آيات قرآن ، ظهور در وجود داشتن كنونىِ بهشت و دوزخ دارند كه به نمونه هايى از آنها اشاره مى كنيم :

۱ . آياتى از سوره نجم

«وَ لَقَدْ رَءَاهُ نَزْلَةً أُخْرَى * عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى * عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى * إِذْ يَغْشَى السِّدْرَةَ مَا يَغْشَى .[۴]

و قطعا [پيامبر] بار ديگر ، او (جبرئيل) را ديد ، نزديك آخرين درخت سِدر ، در همان جا كه بهشت مأواست ، هنگامى كه درخت سدر را آنچه مى پوشاند ، احاطه كرده بود»  .

اين آيه به روشنى دلالت دارد كه «بهشت مأوا» وجود دارد و پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج خود ، جبرئيل را در نزديكى آن ، ديده است .

گفتنى است در باره اين كه بهشتِ مورد اشاره در اين آيه ، بهشت برزخى است يا بهشت جاويد ، اختلاف نظر وجود دارد ؛ ليكن چنان كه شمارى از محقّقان گفته اند[۵]و به قرينه ساير آياتى كه كلمه «جنّة المأوى» در آنها به كار رفته ،[۶]ظاهرا مقصود از «جنّة المأوى» در اين جا نيز بهشت جاويد است .

۲ . آيه اى از سوره آل عمران

«وَسَارِعُواْ إِلَى مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا السَّمَـوَ تُ وَالْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقِينَ .[۷]

و به سوى آمرزشى از جانب پروردگارتان و بهشتى بشتابيد كه پهناى آن ، آسمان ها و زمين است و براى پرهيزگاران ، آماده شده است»  .

اين آيه و آيه ۳۱ سوره حديد ، بر آماده بودن بهشت براى پرهيزگاران ، دلالت دارند .

۳ . آيه اى ديگر از سوره آل عمران

«وَاتَّقُواْ النَّارَ الَّتِى أُعِدَّتْ لِلْكَـفِرِينَ .[۸]

و از آتشى كه براى كافران آماده شده است ، بپرهيزيد»  .

اين آيه و آيه ۲۴ سوره بقره نيز بر آماده بودن دوزخ براى كيفر مجرمان ، دلالت دارند .[۹]

۴ . احاديث دالّه بر وجود فعلى بهشت و دوزخ

افزون بر احاديث بسيارى كه ظهور در وجود داشتن كنونىِ بهشت و دوزخ دارند و به دليل تواتر معنوى ، صدور اجمالى آنها قطعى است ، در فصل دوم ، احاديثى آمده كه به وجود داشتن كنونى آنها تصريح شده ، چنان كه در حديثى با سند صحيح از امام رضا عليه السلام نقل شده كه پيامبر صلى الله عليه و آله در معراج ، وارد بهشت گرديده و دوزخ را ديده است و نيز تأكيد شده است كه كسى كه آفرينش بهشت و دوزخ را نپذيرد ، پيامبر را تكذيب كرده و بر ما دروغ بسته است .[۱۰]

نظريّه دوم : بهشت و دوزخ ، در آينده آفريده مى شوند

اين نظريّه كه بهشت و دوزخ ، در آينده آفريده مى شوند ، طرفداران فراوانى ندارد و گزارش شده كه در ميان اهل سنّت ، تنها معتزله و خوارج و گروهى از زيديّه ، آن را پذيرفته اند . شيخ مفيد رحمه الله ، پس از ادّعاى اجماع بر نظريّه نخست ، مى گويد :

معتزله و خوارج و گروهى از زيديّه با اين نظر ، مخالفت كرده اند و بيشتر آنها ، گمان كرده اند كه آنچه ما در باره آفرينش بهشت و دوزخ يادآور شديم ، صرفا ممكن است ، نه لازم ، و در مورد احاديث رسيده ، سكوت كرده اند . بقيّه آنها نيز به محال بودن آفرينش بهشت و دوزخ ، نظر داده اند .[۱۱]علّامه حلّى رحمه الله در باره ابو على جُبّايى و ابو الحسين بَصرى و ابو الحسن اشعرى نقل كرده است كه آنها بر اين نظرند كه بهشت و دوزخ ، اكنون آفريده شده اند و از ابو هاشم جُبّايى و قاضى عبد الجبّار بن احمد رازى ، خلاف آن را نقل كرده است .[۱۲]

در ميان اماميه ، اين نظريّه به سيّد رضى رحمه الله نسبت داده شده است . وى در كتاب حقائق التأويل آورده است :

علما در اين كه بهشت و دوزخ ، آيا اكنون آفريده شده اند يا پس از مرگ بندگان ، آفريده مى شوند ، اختلاف نظر دارند . گروهى از آنان مى گويند : «آنها اكنون آفريده شده اند» و گروه ديگر مى گويند : «فقط بهشت ، آفريده شده است» . نظر درست ، اين است كه آنها بعدا آفريده مى شوند .[۱۳]

علّامه مجلسى رحمه الله در اين باره مى فرمايد :

بدان كه ايمان به بهشت و دوزخ ، آن گونه كه در آيات و احاديثْ وارد شده است ، بدون تأويل در آنها ، از ضروريات دين است و منكِران و تأويل كنندگان (از جمله فيلسوفان) ، خارج از دين اند . البته در مورد آفرينش بالفعل بهشت و دوزخ ، همه مسلمانان ، اتّفاق نظر دارند ، بجز گروهى از معتزله كه مى گويند در قيامت ، آفريده مى شوند . اين ، در حالى است كه آيات و احاديث متواتر ، گفتار آنها را رد مى كند و رأى آنها را ناچيز مى شمارد . ظاهرا هيچ يك از اماميه ، اين نظرِ سست را قبول ندارد ، جز آنچه به سيّد رضى ، نسبت داده شده است .[۱۴]

دليل نظريّه دوم

كسانى كه معتقدند بهشت و دوزخ ، هنوز آفريده نشده اند ، براى اثبات مدّعاى خود ، به دو دليل استدلال كرده اند :

۱ . ناپايدارى جهان

دليل نخست قائلان نظريّه دوم ، اين است كه بهشت و دوزخ اخروى ، هميشگى اند ، در صورتى كه آنچه در اين جهان است ، فانى و ناپايدار است . سيد رضى رحمه الله در اين باره مى گويد :

ديدگاه درست ، اين است كه آنها بعدا آفريده مى شوند و از مواردى كه بر آن استدلال مى شود ، سخن خداى بلندمرتبه در باره بهشت است كه :  «أُكُلُهَا دَآئِمٌ وَ ظِـلُّهَا ؛[۱۵]خوراكى ها و سايه اش ، پايدارند»  . از طرفى نيز دليل وجود دارد بر اين كه هر پديده كنونى ، به ناچار ، نابود مى شود .[۱۶]وقتى اين دو دليل را در كنار هم بگذاريم ، نتيجه اين مى شود كه بهشت و دوزخ ، آفريده نشده اند .[۱۷]

البته به اين دليل ، جواب هاى متعدّدى داده شده است كه عبارت اند از : اوّلاً : ميان دوام نعمت بهشت و وجود داشتن كنونىِ بهشت ، ملازمه عقلى وجود دارد ؛ زيرا مى توان گفت كه دوام نعمت بهشت ، پيش از ورود بهشتيان به بهشت را نيز شامل مى شود .

ثانيا : مقصود از فناى اشياى اين جهان ، نابودى مطلق آنها نيست ؛ بلكه مقصود ، نابودى ذاتى آنهاست .

ثالثا : مى توان گفت كه مقصود از آيه  «كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ»  ، انتقال همه موجودات اين جهان در آينده به جهان ديگر است . بنا بر اين ، بهشت و دوزخ اخروى ، تخصّصا از مدلول آيه ياد شده ، خارج اند .

۲ . منافات داشتنِ فعليت بهشت و دوزخ ، با حكمت

استدلال ديگر قائلان به نظريّه دوم ، اين است كه ايجاد بهشت و دوزخ ، پيش از قيامت ، كارى بيهوده و بر خلاف حكمت است ؛ زيرا پيش از روز جزا ، كسى وارد بهشت و دوزخ نمى شود . بنا بر اين ، آفرينش بهشت ، پيش از فرا رسيدن آخرت ، درست مانند ساختن خانه يا زندان براى كسانى است كه هزاران سال بعد ، به دنيا مى آيند . از هشاميه نقل شده كه گفته اند :

بهشت و دوزخ ، آفريده نشده اند ؛ زيرا وقتى كسى نباشد كه سود و زيان آنها را ببَرد ، بهره اى در وجود آنها نخواهد بود .[۱۸]

پاسخ اين سخن ، آن است كه :

اوّلاً : عقل ، بدون احاطه به اسرار خلقت نمى تواند بيهوده بودن يا حكمت داشتن چيزى را كشف كند . از اين رو ، خالى بودن بهشت و دوزخ پيش از قيامت ، نمى تواند دليلى بر بيهوده بودن آفرينش آنها باشد .

ثانيا : اگر بهشت و دوزخ را معلول عمل انسان بدانيم ، چون ميان عمل و جزا، رابطه تكوينى برقرار است ، حكمت وجود داشتن آنها معلوم مى گردد .

نظريّه سوم : بهشت و دوزخ ، هم آفريده شده اند و هم آفريده نشده اند

بر اساس اين نظريّه ، بهشت و دوزخ ، اكنون ، به يك معنا وجود دارند و به يك معنا وجود ندارند :

بهشت و دوزخ ، اكنون هستند ، از اين جهت كه زمينه پديد آمدن آنها در اين جهان ، در وجود همه انسان ها بالفعل هست ، و اكنون نيستند ، از اين جهت كه علّت پديد آمدن بهشت و دوزخ ، كارهاى نيك و بد انسان است كه به تدريج در طول زندگى از او صادر مى گردد . بنا بر اين ، قبل از انجام شدن كار به وسيله انسان هاى مكلّف ، بهشت و دوزخى وجود ندارد . صدر المتألّهين در تبيين اين نظريّه مى گويد :

مردم در اين كه دوزخ ، اكنون آفريده شده يا آفريده نشده است ، اختلاف نظر دارند و اختلافشان در مورد دوزخ ، مشهور است ، چنان كه در باره بهشت ، چنين اختلافى هست . امّا ديدگاه ما ، پيروان كشف و عرفان ، اين است كه هر دو [از جهتى] آفريده شده اند و [از جهتى] آفريده نشده اند . اين كه مى گوييم آفريده شده اند ، مانند مردى است كه خانه اى بنا مى كند و فقط ديوارهاى اطراف آن را مى سازد . فقط ديوار دارد ؛ ولى به آن خانه گفته مى شود ، چنان كه وقتى وارد آن مى شوى ، چيزى جز ديوارهايى كه در فضا و روى زمين برپا شده اند ، نمى بينى . بعد از آن ، طبق نياز ساكنان آن ، اتاق ها و غرفه ها و پرده ها و راهروها و انبارها و آنچه نياز است در آن باشد ، ايجاد مى گردد .

دوزخ ، خانه اى است كه حرارت آن ، هواى سوزان است و سوخت آن ، جز انسان ها و سنگ هايى كه خدا به حساب مى آمدند ، نيست . و جن ، شعله آن است . خداى بلندمرتبه مى فرمايد :  «هيزم آن ، مردم و سنگ است»[۱۹]و مى فرمايد :  «در واقع ، شما و آنچه غير از خدا مى پرستيد ، هيمه دوزخيد»[۲۰]و مى فرمايد :  «پس ، آنها و گم راهان ، در آن افكنده مى شوند و [نيز] همه سپاهيان ابليس»[۲۱]و در آن ، وسايل و ابزارها با اعمال جِنّيان و انسان ها كه داخل آن مى شوند ، پديدار مى گردد .[۲۲]

گفتنى است كه اين نظريّه ، مبتنى بر اين اساس است كه بهشت و دوزخ ، وجود مستقلى از انسان ندارند ، چنان كه صدر المتألّهين ، خود ، به اين مطلب ، تصريح كرده است :

و دانستى كه بهشت مؤمن و دوزخ كافر ، امرى خارج از نفْس [انسان] نيست . پس اين كه [بهشت و دوزخ ،] امروز آماده اند ، مربوط به نفْس انسان است ، گرچه انسان از آن ، در پرده است [و آن را درك نمى كند] .[۲۳]

گفتنى است كه ظاهر و بلكه صريح آيات قرآن و احاديث اسلامى ، بر وجود بالفعل و مستقلّ بهشت و دوزخ و در عين حال ، مرتبط بودن آن با عمل انسان ، دلالت دارد[۲۴]و در اين گونه مسائل كه عقل براى رسيدن به حقيقت ، راهى ندارد ، اعتقاد به آنچه قرآن و حديث مى گويند ، ضرورى است .


[۱]ر . ك : أوائل المقالات : ص ۱۲۴ ، المسلك فى اُصول الدين : ص ۱۰۴ ، قواعد المرام فى علم الكلام : ص ۱۶۷ ، كشف المراد فى شرح تجريد الاعتقاد : ص ۵۷۶ ، زبدة البيان : ص ۳۲۸ ، الفصول المهمّة : ج ۱ ص ۳۶۱ ، مجمع البيان : ج ۲ ص ۸۳۷ ، بحار الأنوار : ج ۸ ص ۲۰۵ ذيل ح ۲۰۴ ، المواقف ، ايجى : ج ۳ ص ۴۸۵ ، شرح المقاصد فى علم الكلام : ج ۲ ص ۲۱۸ ، شرح المواقف ، جرجانى : ج ۸ ص ۳۰۱ ، شرح مسلم ، نووى : ج ۲ ص ۲۲۲ و ج ۶ ص ۲۰۷ ، عمدة القارى : ج ۵ ص ۳۰۳ ، عون المعبود : ج ۱۳ ص ۵۴ ، شعار أصحاب الحديث : ص ۴۱ ، التمهيد ، ابن عبد البر : ج ۵ ص ۱۰۸ و ج ۱۹ ح ۱۱۲ ، نظم المتآثر من الحديث المتواتر : ص ۲۳۱ .

[۲]الاعتقادات ، صدوق : ص ۷۹ .

[۳]أوائل المقالات : ص ۱۲۴ .

[۴]نجم : آيه ۱۲ ـ ۱۵ .

[۵]مانند : شيخ طبرسى در مجمع البيان (ج ۹ ص ۲۶۵) و علّامه طباطبايى در الميزان فى تفسير القرآن (ج ۱۸ ص ۳۷۵) .

[۶]«أَمَّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّــلِحَـتِ فَلَهُمْ جَنَّـتُ الْمَأْوَى نُزُلًا بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ» (سجده : آيه ۱۹) «وَ أَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَ نَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى * فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِىَ الْمَأْوَى» (نازعات : آيه ۴۰ ـ ۴۱) .

[۷]آل عمران : آيه ۱۳۳ .

[۸]آل عمران : آيه ۱۳۱ .

[۹]براى آگاهى از شمارى از آياتى كه بر وجود داشتنِ كنونى بهشت و دوزخ ، دلالت دارند ، ر . ك : بحار الأنوار : ج ۸ ص ۲۰۶ ذيل ح ۲۰۴ ، مستدرك سفينة البحار : ج ۲ ص ۱۰۹ ، تفسير الآلوسى : ج ۴ ص ۵۷ ، تفسير البيضاوى : ج ۵ ص ۳۰۲ .

[۱۰]ر . ك : ح ۳۲ .

[۱۱]أوائل المقالات : ص ۱۲۴ .

[۱۲]كشف المراد : ص ۴۵۳ .

[۱۳]ر . ك : حقائق التأويل : ص ۲۴۵ ـ ۲۴۸ .

[۱۴]بحار الأنوار : ج ۸ ص ۲۰۵ ذيل ح ۲۰۴ .

[۱۵]رعد : آيه ۳۵ .

[۱۶]اشاره است به آيه : «كُلُّ شَىْ ءٍ هَالِكٌ إِلَّا وَجْهَهُ ؛ هر چيزى جز ذات او ، از بين رفتنى است» (قصص : آيه ۸۸) .

[۱۷]حقائق التأويل : ص ۲۴۶ .

[۱۸]ر . ك : الملل و النحل : ج ۱ ص ۷۲ .

[۱۹]بقره : آيه ۲۴ .

[۲۰]انبيا : آيه ۹۸ .

[۲۱]شُعرا : آيه ۹۴ ـ ۹۵ .

[۲۲]الحكمة المتعالية : ج ۵ ص ۳۶۵ ـ ۳۶۶ .

[۲۳]الحكمة المتعالية : ج ۹ ص ۳۳۵ .

[۲۴]ر . ك : ج ۲ ص ۱۱ (رابطه ظاهر و باطن يا تجسّم اعمال) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت