بن زياد الآدمی عن محمدبن إسماعيل عن بعض أصحابه عن أبی عبدالله علیه السلام...».۱ شيخ از پس ياد کرد این سند و حديث مینويسد: «وهذا الحدیث شاذّ مجهول الإسناد لوجاء بفضل (بفعل / خ ل) صدقة أو صیام أو عمل برّ لَوَجب التوقف فیه فکیف إذا جاء بشیء یخالف الکتاب و السنة و إجماع الأمة».۲
اين نمونه تا آنجا که جستجو کردهام یکی از کهنترين گزارشهاست که به دلالت التزامی درباره اين که روايات سنن چه شرطهایی بايد داشته باشند سخن میگوید.۳
باری با درنگريستن در اين نمونه درمیيابیم که برجستهترين دليلی که شيخ را بر آن داشته است که اين حديث را نپذيرد شاذّ بودن درون مايه آن است۴ والبته اين بدان معنا نيست که شيخ روايتهای ضعيف يا مرسل را در گستره سنن به کنار مینهاده است. گواه اين سخن آن است که شيخ بارها برای نشان دادن استحباب یک کار به روايتی که در آن یک راوی ضعيف به چشم میخورد يا سند آن مرسل است چنگ زده است.۵
پنجم: مفهوم واژه «صحیح» از نگاه مفید
پيش از اين درباره خواست مفيد از واژه «صحيح» در هنگام ستودن برخی احاديث سخن گفتيم. اينک بیفزایيم که وی در یک جا روايتی را صحيح الإسناد خوانده
1.. الردّ علی اهل العدد، ص۲۱.
2.. همان ص۲۲.
3.. پيش از شيخ مفيد، برقی در المحاسن، شيخ کلينی در الکافی و صدوق در ثواب الاعمال تنها به ياد کرد احاديث من بلغ بسنده کردهاند. روايتهای اين جستار را بنگريد در المحاسن، برقی، ج۱، ص۲۵، الکافی، ج۲، ص۸۷، ثواب الاعمال، ص۱۳۲ و وسائل الشیعة، ج۱، ص۸۱.
4.. و اينکه با قرآن و روايات صحيح ديگر در ستيز است.
5.. برای نمونه شيخ روزۀ عيد غدير را مستحب میشمرد. میدانيم که راوی روايتی که میگويد: اين روزه را پاداش بس سترگ است، محمد بن موسی همدانی است که قمیان اورا به سختی تضعيف کردهاند: رجال النجاشی، ص۳۳۸؛ شيخ صدوق خود اين روايت را نپذيرفته است: کتاب من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۹۰. به هر روی شيخ درمسارّ الشيعه برای بسياری از روزها کارهايی مستحب را بر شمرده است. اگر بگوييم علم اجمالی میتوان داشت که بخش شايان توجهی از اين مستحبات مستند به روايات ضعيف است سخن به گزاف نگفتهايم.