197
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

با این همه آیا ابن ادریس به خبرهای واحد هرگز عمل نمی‌کرده است؟

پاسخ این پرسش را در بخش پسین خواهید خواند.

دوم: نگاه ابن ادریس به روایت‌های راویان ضعیف و حدیث‌های مرسل۱

«ابن ادریس در یک دیدگاه بس تند، فطحیان را ملعون، بی‌اعتقاد به حق و حتی فراتر از آن کافرو معاند می‌شمرد و از این‌رو روایت‌های آنها را بی‌اعتبار می‌دانست».۲ نمونه را، وی روایت‌های عمار ساباطی،۳ عبدالله بن بکیر،۴ حسن بن فضّال۵ را از آن‌رو که فطحی‌اند یکسر به کنار می‌نهد. او سکونی را از آن رو که سنی است کافر می‌داند و روایاتش را به کنار می‌نهد.۶ رویکرد وی به روایت‌های حفص بن غياث القاضی،۷ حکم بن عتيبة۸ و أبی البختری،۹ دیگر راویان سنی، نیز همین‌گونه است.

به باور ما این نگاه ابن ادریس دو نکته را در روند دگرگونی فقه، رجال و حدیث شیعه برای ما بر می‌نماید: نخست آنکه نگاه عقل‌گرایانه سیّد مرتضی رحمه الله _ که با باورهای کلامی وی در آمیخته بود _ پیامدهای خود را برای فقه و رجال شیعه به دنبال داشت. اینکه چون یک راوی سنی مذهب است پس هر چه گزارش کند یکسر بی‌اعتبار است پنداری بود که بیش از هر چیز نشان از آمیختگی دیدگاه‌های کلامی

1.. در نگارش دیدگاه‌های ابن ادریس در این چند بخش از نگاشته آقای بناری که پیش از این از آن یاد کردیم فراوان بهره گرفته‌ایم.

2.. همان، ص۱۹۲ با اندک تصرف.

3.. السرائر، ج۱، ص۲۶۷: «وعمّار هذا فطحیّ المذهب کافرٌ ملعون...».

4.. همان، ج۳، ص۲۷۳: «راويه عبدالله بن بکير و هو فطحیّ المذهب و قد قلنا ما عندنا فی ذلک».

5.. همان، ج۱، ص۴۹۵: «... إلی هذين الخبرين المرسلين و راوی أحدهما فطحیّ المذهب کافر ملعون... و بنو فضّال کلهم فطحيّة و الحسن رأسهم فی الضلال».

6.. همان، ج۳، ص۲۸۹و ۲۹۰.

7.. همان، ج۱، ص۳۰۰.

8.. همان، ج۲، ص۴۸.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
196

برجسته‌ترین نوشته وی _ السرائر _ خوشبختانه اکنون در دست است و نشانگر دیدگاه‌های فقهی، اصولی و حدیثی وی است. در زیر نگاه ابن ادریس را به حدیث عموماً و به طور خاص حدیث ضعیف بر می‌رسیم.

یکم: دیدگاه وی درباره خبر واحد

در میان اندیشوران شیعی ابن ادریس از آخرین کسانی است که درفش ستیز با خبر واحد را بر افراشتند. وی در این گستره از پیروان سیّد مرتضی بود. وی در دیباچه السرائر سخن سیّد را به گستردگی گزارش کرده و دیدگاه‌های اصولی خود را درباره خبر واحد بر آن بنیان نهاده است. او پس از آنکه از زبان سیّد ادله فقه را تنها، آیه قرآن یا خبری متواتر یا اجماع شیعیان بر می‌شمرد می‌نویسد: «فعلی الأدلّة المتقدّمة أعمل و بها آخذ و أُفتی و أدین الله تعالی و لا ألتفت إلی سوادٍ مسطور و قولٍ بعید عن الحقّ مهجور و لا أقلّد إلّا الدلیل الواضح و البرهان اللائح و لا أعرّج إلی أخبار الآحاد فهل هدم الإسلام إلا هی...».۱

بر پایه جستجوی نویسنده کتاب زندگی و اندیشه‌های ابن ادریس وی از میان احادیث، روایت‌های متواتر یا روایتی را که شیعیان همگی بر پایه آن عمل کرده باشند یا روایتی را که دلیلی معتبر آن را پشتیبانی کند می‌پذیرفته است.۲

روشن است که دلیل وی آن بود که تنها این چند گونه از احادیث علم آورند و البته در گونه دوم و سوم از احادیث، اجماع شیعیان یا دلیل معتبر از قرآن یا سنت متواتر است که دلیل اصلی به شمار می‌آیند و اگر نه حدیث به تنهایی در آن دو گونه علم‌آور نیست.

1.. السرائر، ج۱، ص۵۱.

2.. زندگی و اندیشه‌های ابن ادریس، ص۱۹۶؛ شایان ذکر است که نویسنده بر پایه سخنی از ابن ادریس که برای اثبات یک حکم فقهی گفته است: «لما قد ورد فی العبد من الأخبار و استفاض به النقل بين الخاص و العام» چنان نتیجه گرفته است که ابن ادریس به روایت‌های مستفيض نیز عمل می‌کرده است. این برداشت نادرست است. خواست ابن ادریس از واژۀ «استفاض» معنای واژگانی آن است و نه اصطلاحی. در حقیقت ابن ادریس واژۀ استفاض را هم معنای واژۀ «اشتهر» به کار برده است و هم از این رو خواست وی روایت‌های متواتراند نه مستفيض. روایت مستفيض در مصطلح الحدیث تعریفی ویژه دارد که سخن ابن ادریس در اینجا بر آن تطبیق نمی‌کند.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 58474
صفحه از 315
پرینت  ارسال به