203
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

می‌فشرد ولی ناگزیر در بسیاری از احکام بدان عمل کرده و در بخشی از مسائل فقه _ به ناچار _ برخی خبرهای ضعیف یا مرسل را نیز پذیرفته است هر چند در عمل نامی از خبر واحد به میان نیاورده است. اگر نخواهیم این نتیجه‌گیری را بپذیریم می‌توان به همان سخن که سال‌هاست بر سر زبان است بسنده کرد و گفت: وی به خبر واحد عمل نمی‌کرده است و به خبرهای ضعیف و مرسل نیز! اما روشن است که این سخن _ علاوه بر آنکه با عملکرد خارجی وی هماهنگ نیست _ حتی با برداشت معاصران ابن ادریس درباره روش استنباطی وی نیز ناسازگار است.

سوم: ابن ادریس و روایت‌های ضعیف در گستره کلام

اگر به نام و نشان بزرگان مکتب حدیثی حلّه بنگریم، در می‌یابیم که بیشتر _ یا با اندکی چشم‌پوشی همه آنان _ پیش از هر چیز فقیه بودند و فقاهت بر دیگر ابعاد شخصیت آنان چیره بود. نگاشته‌هایی که از آنان به جای مانده است نیز گویای این نکته است که فقه و سپس اصول در آن روزگار نخستین و بنیادی‌ترین دانش به شمار می‌آمد و از این‌رو سخن از اینکه آنان با روایت‌های ضعیف در گستره کلام چگونه روبرو می‌شدند دست کم درباره‌ برخی از آنان از جمله ابن ادریس حلی سخت دشوار است.

نویسنده کتاب زندگی و اندیشه‌های ابن ادریس نمایه‌ای کامل از نگاشته‌های وی را فراز آورده است که در آن هیچ نوشتاری که با کلام پیوند یابد به چشم نمی‌خورد. با این همه می‌توان گفت از آنجا که ابن ادریس کم و بیش همه بنیان‌های اصولی حدیثی سیّد مرتضی را پذیرفته بود، در گستره کلام نیز جز به دلیل علم‌آور چنگ نمی‌زد و از این رو خبر واحد را _ با همه گونه‌هایش _ کنار می‌نهاد. سخن ابن ادریس درباره خبر واحد که در آغاز این نوشتار آن را آوردیم می‌تواند گواهی روشن بر این دیدگاه باشد.

چهارم: در گستره تفسیر

بر پایه نمایه‌ای که پیش از این از آن سخن گفتیم ابن ادریس را تنها یک نگاشته در تفسیر است و آن را نیز نمی‌توان نوشته‌ای جداگانه پنداشت. این کتاب المنتخب من


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
202

می‌دانند و دسته‌ای دیگر 10 بار را؛ فاضل آبی از پی یاد کرد دیدگاه فقیهان شیعه و دلایل آنها می‌نویسد: «ورأیت المتأخر متردّداً فی هذه المسألة اختار فی الباب الأوّل من کتاب النکاح تحریم العشرة مستدلّاً بما لا طائل تحته فلا ینبغی أن یذکَر۱ و اختار فی باب الرضاع تحریم خمس عشرة متمسکا بالإجماع...».۲

بر پایه آنچه گذشت اگر دیدگاه یک فقیه در نگاشته اصولی‌اش آن باشد که روایت‌های واحد _ چه رسد به ضعیف و مرسل _ را از هیچ رو نپذیرد باری در گستره فقه و حدیث گردن نهادن به چنین روشی دشوار و بلکه نشدنی است و هم از این رو آنانکه خود پرچمداران ستیز با خبر واحد بودند در میدان کار فقهی راهی جز آنچه در اصول گفتند پیمودند. این البته نه شگفت است و نه خرده‌ای بر آنان. زیرا چنانکه پیش از این گفتیم فضای اصولی شیعه در سده پنجم با جستارها و گفتگوهای کلامی در آمیخته بود و فقیهانی چون سیّد مرتضی که به دلایلی که پیشتر به تفصیل گذشت عمل به خبر واحد را نمی‌پذیرفتند نمی‌توانستند در فقه صراحتاً از خبر واحد سخن به میان آورند. فاضل آبی با تیزبینی خود این نکته را دریافته بود که بسیاری از اجماع‌های سیّد مرتضی به سبب خاموش ساختن دشمنان بوده است. وی در پایان کتاب الهبه چنین می‌نگارد:

فإن قال قائلٌ قد ادّعیتم الإجماع علی کثیرٍ من مسائل الهبة والمرتضی مخالف فی ذلک کلّه... قلنا: هو قول شاذّ له (تنازله / خ) فی الانتصار یباحث المخالفین و یدّعی علیه إجماع الإمامیة... .

از این‌رو در چهره بستن چنان اجماع که سیّد مرتضی در نگاشته‌های اصولی خود ویژگی‌هایش را بر می‌شمرد تردیدها فراوان است و این سخن چنانکه گذشت درباره ابن ادریس _ که برجسته‌ترین شاگرد مکتب سیّد مرتضی در سده ششم به شمار می‌رود _ نیز درست است.

کوتاه سخن آنکه ابن ادریس گرچه در گستره اصول بر کنار نهادن خبر واحد پای

1.. ابن ادریس در باب نخست از کتاب النکاح ( السرائر، ج۲، ص۵۲۰) ده بار شیردادن را سبب محرمیت می‌داند و «مقتضای اصول مذهب» و «إجماع امامیّه» را مستند آن قلمداد میکند.

2.. کشف الرموز، ج۲، ص۱۲۴؛ نمونه‌ای دیگر از این شیوه را نک در همان، ج۲، ص۵۷۹.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 58478
صفحه از 315
پرینت  ارسال به