تفسير القرآن و النکت المستخرجة من کتاب التبیان نام دارد که ابن ادریس در آن گزیدهای از تبیان شیخ طوسی رحمه الله را در هر سوره _ بدون آنکه چیزی بر آن بیفزاید یا آن مطالب را بگسترداند _ آورده است.۱
از آنجا که در این کتاب دیدگاههای تفسیری ابن ادریس به چشم نمیخورد به روشنی نمیدانیم وی با خبرهای واحد _ و از آن میان حدیثهای ضعیف _ چگونه روبرو میشده است ولی به هر روی سخنی را که درباره دیدگاه وی در گستره کلام آوردیم در این جا نیز میتواند درست باشد.
پنجم: یک ارزیابی فراگیر
در یک نگاه کلی همانگونه که سخن فاضل آبی نشان میداد ابن ادریس در جای جای کتابش به خبرهای واحد _ و حتی ضعیف و مرسل _ تکیه کرده است.
انتقادات فاضل آبی از ابن ادریس از دو جهت ارزشمند و شایسته درنگ است. نخست آنکه وی کتاب خود را در همان حوزهای نگاشت که ابن ادریس در آن میزیست.او با فضای فقهی آن بیگانه نبود و چنانکه پس از این خواهیم خواند از فقیه برجسته و گرانمایه شیعه محقق حلّی رحمه الله درس فقه آموخته بود.
دیگر آنکه وی کتاب خود را کمتر از یک سده پس از السرائر نگاشته است۲ و این خود به ریز بینیهای وی درباره نگاشته هم روزگار خویش اهمیتی دوچندان میبخشد. چه نشان میدهد فضای محافل فقهی حله اندکی پس از ابن ادریس نه تنها با اندیشههای بنیادین وی همراهی نمیکرد بلکه به مسیری مخالف دیدگاههای وی گرایش یافته بود.این حقیقت را بویژه آنگاه که انتقادات محقق حلی از ابن ادریس را در کنار سخنان فاضل آبی قرار دهیم به شکل روشن تری میتوان دریافت. برای انتقادات جدّی محقق و علّامه حلّی از ابن ادریس نک: اندیشهشناسی محدثان