67
حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)

2. اعتماد به نگاشته‌های ياران امامان علیهم السلام

اين شيوه نيز از کهن‌ترين شيوه‌های شناخته شده در میان شيعیان است. بر پايه اين شيوه «نقد و بررسی متن حديث بر اساس کتاب و نسخه و نه بر پايه راويان آن [انجام می‌گرفت]؛ بدين گونه که: «کدام راوی صاحب کتاب است؟ کتاب او در چه پايه‌ای از اعتبار است؟ از اين کتاب چند نسخه (تحرير) در دست است؟ و طريق هر یک کدام است؟»۱ و کدام طريق استوارتر۲ است؟ از روزگار امامان علیهم السلام گزارشات فراوانی در دست است که نشان می‌دهد ياران آن بزرگواران بر اين شيوه بسی تکيه می‌کردند. آنگاه که امام صادق علیه السلام از یکی از ياران خود می‌پرسند که آيا آداب نماز را به شايستگی می‌داند يا نه، او پاسخ می‌دهد: «من کتاب الصلاة حريز را از بردارم».۳ تکيه به نگاشته‌ها تا آنجا بود که ياران امامان درون مايه اين کتاب‌ها را _ با اين نگاه که همگی آن از زمان امام و پذيرفته است _ همچون حديث بازگو می‌کردند.۴

اين اعتماد به کتاب‌ها سبب می‌شد تا گاه برخی از ياران کتاب‌هایی را که در دست داشتند به امام نشان دهند. امام نيز درون مايه آن کتاب‌ها را تأييد يا تصحيح

1.. مجله علوم حديث، شماره ۳۵ و ۳۶، سال دهم، بهار و تابستان ۱۳۸۴، ص۵۷، مقالۀ «نقد حديث: کتاب‌شناسی و متن‌پژوهی»، سيّد محمد عمادی حائری.

2.. توجه شود که مراد از استواری طریق در اینجا لزوماً وثاقت راوی نیست بلکه اعم از آن است. به دیگر سخن طریق استوار یک کتاب در نگاه دانشمندان متقدم به معنای سندی بود که قرائنی بر قابل اعتماد بودن آن در اختیار داشتند هر چند که ممکن بود برخی راویان آن ضعیف باشد. برای نمونه، ابن ولید کتاب سلیم بن قیس را هر چند در طریق آن ابو سمینه محمد بن علی جای داشت روایت می‌کرد (رجال النجاشی، ص۸؛ الفهرست، طوسی، ص۱۴۳) با آن‌که خود او ابو سمینه را ضعیف دانسته و روایاتش را از جملۀ روایات شایستۀ پذیرش نوادر الحکمة استثناء کرده بود (رجال النجاشی، ص۳۴۸، الفهرست، طوسی، ص۲۲۲).

3.. الکافی، ج۳، ص۳۱۱. اين سخن از حمّاد بن عيسی است که خود از ياران بزرگ امامان علیهم السلام بوده است.

4.. همان، ص۳۶۳.


حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
66

برای پاسخ به اين پرسش گريزی نيست که نخست نگاهی کم و بیش فراگیر به شيوه‌های ارزيابی حديث در روزگار امامان علیهم السلام بیفکنيم و آنگاه از پس کنکاش در آن شيوه‌ها تلاش کنيم تا آنجا که بتوانيم برای اين پرسش پاسخی بیابیم.

1. روايت از ثقات

شايد بتوان فراگیرترين شيوه ارزيابی حديث را در آن روزگاران توجه به بازگویی روايت از «ثقات» دانست. شيوه‌ای که هم اکنون نيز فراگیر‌ترين گونه ارزيابی حديث است. از همان روزها امامان علیهم السلام یاران را به آموختن مسائل دین از برخی شاگردان موثّق خود تشویق می‌کردند. برای نمونه می‌فرمودند: «أما لکم من مفزع؟ أ ما لکم من مستراح تستریحون إلیه؟ ما یمنعکم من الحارث بن المغیرة النصـری؟».۱ جز گستره روايت در مواردی همچون پرداخت «وجوهات»۲ و رساندن احکام خدا وآگاه‌سازی مردم درباره وظايف خود۳ نيز بر آن پای فشرده‌اند که هر که چنين کارها را به دست می‌گیرد بايد ناگزير ثقه باشد.

ياران آن بزرگواران نيز اين نکته را پيش چشم داشتند. از اين رو راويان گاه بدون آن که به نام استاد خود اشاره کنند تنها وثاقت وی را با عبارت‌هایی چون «حدثنی من أثق به»۴ و مانند آن بر می‌نمودند. گاه نيز از امامان بويژه درباره وثاقت برخی افراد می‌پرسيدند تا از آنان امور دینی را بیاموزند و امام آنان را راهنمایی می‌کردند.۵

1.. رجال الکشّی، ص۳۳۷. نیز نک ص۱۳۶: «فإذا أردت بحديثنا فعليک بهذا الجالس‏».

2.. المحاسن، ج۱، ص۳۹.

3.. الکافی، ج۱، ص۳۲۹: درباره نائب اول و دوم امام زمان علیه السلام.

4.. الکافی، ج۶، ص۴۵۳. برای عباراتی دیگر نک: همان، ج۱، ص۳۳، ۳۳۹، ۴۱۷؛ ج۶، ص۴. تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۱۷ و ج۵، ص۳۴۶. گاه نیز دربارۀ راویانی که دچار انحراف عقیدتی شده بودند تذکر می‌دادند که آن روایت را پیش از انحراف وی از او اخذ کرده‌اند. نک: الکافی، ج۱، ص۸۶؛ ج۵ ص۱۵۰؛ ج۸ ص۳۰۴: «عَنْ زُرَارَة قَالَ حَدَّثَنِی أَبُو الْخَطَّابِ فِی أَحْسَنِ مَا يَکونُ حَالاً قَال‏...».

5.. رجال الکشّی، ص۴۹۰: «أ فيونس بن عبدالرحمان ثقة آخذ عنه ما أحتاج إليه من معالم ديني؟ فقال: نعم.» نیز ص۴۹۱ دربارۀ همو و ص۵۹۵ دربارۀ زکریا بن آدم.

  • نام منبع :
    حدیث ضعیف (نگاهی به رویکرد قدمای شیعه)
    تعداد جلد :
    1
تعداد بازدید : 58454
صفحه از 315
پرینت  ارسال به