نقد و بررسى تفسیر قرآن به قرآن و سیر تاریخى آن

مشخصات :

مقطع و رشته تحصیلی : دكترى علوم قرآن و حدیث
مرکز آموزشی : دانشگاه آزاد اسلامى تهران
سال دفاع : 1377

چکیده :

(2)
نقد و بررسى تفسیر قرآن به قرآن و سیر تاریخى آن

حاجى‏بابایى، حمیدرضا

دكترى علوم قرآن و حدیث
دانشگاه آزاد اسلامى تهران
استاد راهنما: خزعلى، ابوالقاسم
استاد مشاور: حجّتى، سیدمحمّدباقر
1377
200 ص

شكّى نیست كه در فهم قرآن كریم و كلام نورانى وحى، روشن‏ترین و مطمئن‏ترین و مستقل‏ترین منهاج و روش اصیل در تفسیر قرآن، استضائه و بهره بردن از خود قرآن و تفسیر كلام وحى با وحى است. لذا نگارنده در این پایان‏نامه كوشیده است تا در این مسیر، تحقیق و تفحّصى داشته باشد. با مراجعه به آیات قرآن و احادیث معصومان‏علیهم السلام كاملاً روشن مى‏گردد كه اوّلین شارح و مفسّر قرآن كریم، پیامبر عظیم‏الشأن اسلام است ائمه معصوم نیز كه مهم‏ترین معلّمان و شارحان قرآن كریم‏اند، از روش تفسیر قرآن به قرآن استفاده نموده‏اند، و آیاتى هم كه قرآن را هادى، مبین، نور و فرقان معرّفى مى‏نمایند، و نیز آیاتى كه قرآن را كتاب تعقّل و تدبّر مى‏داند، و آیاتى كه قرآن به وسیله آنها تحدّى مى‏كند و علاوه بر اینها آیاتى كه قرآن را قابل فهم براى مردم مى‏داند، همگى به انحاى مختلف، حاكى از مستغنى بودن قرآن به غیر است. از آن‏جا كه قرآن، خود، جوامع انسانى را به خاندان عصمت و طهارت ارجاع مى‏دهند، بنا بر این، رجوع به معصومان‏علیهم السلام متمّم و مكمّل تفسیر قرآن به قرآن است، وگرنه، حقیقت قرآن با خود قرآن، تفسیر نمى‏شود. این روش، علاوه بر این انسان‏ها را به تعقّل و تدبّر دعوت نموده و بنا بر این، بهترین روش تفسیرى و كامل‏ترین آنهاست كه از قرآن و سنّت و عقل، بهره برده است، علاوه بر این‏كه این روش، در طول تاریخ اسلام از زمان پیامبر اسلام تا عصر حاضر، به اشكال مختلف و با تفاوت وسعت استفاده، وجود داشته است و صحابیان و تابعیان و مفسّران از آن بهره‏مند گردیده‏اند. موضوع این نوشتار، در طى هفت فصل به بحث گذارده شده است. در فصل اوّل، تاریخ تفسیر از آغاز تا پیدایش، و نیز مراحل مختلف آن، همراه با مشهورترین مفسّران هر دوره، و نیز خصوصیات تفسیر در این ادوار، مورد بحث قرار گرفته است. در فصل دوم، روش‏هاى تفسیرى و نیز علل پیدایش این روش‏ها و علّت اختلاف در تفسیر، مورد بررسى قرار گرفته و خصوصیات روش تفسیرى عقلى و نقلى و رمزى و تفسیر به رأى، مشخّص شده است. نیز به معایب و محاسن هر یك پرداخته شده است. در فصل سوم، در باب معناى لغوى و اصطلاحى و نیز معناى كلمه تفسیر در قرآن و حدیث بحث شده است و به جهت شفّاف شدن بحث و جلوگیرى از ابهام، در معناى لغوى و اصطلاحى تأویل و تفاوت بین تعبیر و تفسیر، بحث شده است. در فصل چهارم، تفسیر قرآن به قرآن، مورد بررسى قرار گرفته و ریشه‏هاى قرآنى و نیز ریشه‏هاى این تفسیر در نهج‏البلاغة و حدیث، مورد نقد و تحلیل قرار گرفته است و قرآن، به عنوان مقیاس صحّت و سقم احادیث، معرّفى شده و در هر دو مورد، آیات و احادیث مربوط، به عنوان شاهد مثال، مورد توجّه قرار گرفته است. در فصل پنجم، ویژگى‏هاى سیره پیامبرصلى الله علیه وآله و نیز روش ائمه‏علیهم السلام در تفسیر قرآن، را مورد بررسى قرار گرفته و نقش سنّت در تفسیر قرآن به قرآن، تشریح شده است همچنین به روش انحرافى در تفسیر قرآن به قرآن اشاره شده و حدیث «ضرب القرآن بعضه ببعض»، مورد نقد و بررسى قرار گرفته است. در فصل ششم، سیر تاریخى تفسیر قرآن به قرآن در ادوار مختلف، بررسى شده و جایگاه تفسیر قرآن به قرآن در نزد شیخ طوسى‏رحمه الله تشریح شده است. و در فصل هفتم، به ویژگى‏هاى روش علامه طباطبایى(ره) در تفسیر قرآن به قرآن، اشاره شده و در مورد غرر آیات، عامّ و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، ضمیمه نمودن آیات شبیه و نظیر هم و جمع بین آنها، و نیز بیان وجوه معانى مفرد به وسیله آیات قرآنى در تفسیر المیزان، توضیح لازم ارائه شده، و در پایان، تفسیر سوره كوثر از تفسیر گران‏قدر المیزان به عنوان نمونه نقل شده است. و سرانجام، اهم نتایج و رهیافت‏هاى حاصل از تحقیق، در پایان فصول یاد شده، به عنوان حُسن ختام، ارائه شده است.

کلیدواژگان :