مقایسه ی پیامبر اسلام(ص) با پادشاهان، هنگام سوار شدن بر مرکب.
پادشاهان[۱]، دولت مردان و ثروتمندان پيشين به هنگام انتقال به اين سو و آن سو ، گاه از تخت روان استفاده مى كردند ، گاه در كالسكه مى نشستند و كسى ديگر رانندگى آن را به عهده مى گرفت و گاه بر اسب هاى گران قيمت سوار مى شدند ، بى آن كه كسى از مردم معمولى يا حتّى يارانشان را در كنار خود جاى دهند . آنان همچنين افرادى را جدا از خود و سوار بر اسب هاى تيزرو براى ايجاد هيمنه و كبكبه ملازم خود مى نمودند و بدين ترتيب قدرت و شوكت خود را به رخ مردم مى كشيدند و در ايشان حسّ احترام يا ترس و هراس مى آفريدند . در دنياى كنونى نيز دولت مردان و صاحبان مال و مقام ، سوار ماشين هايى گران بها مى شوند و بى آن كه كسى از ديگر مسافران و رهروان را در كنار خود بنشانند ، ماشين و افرادى ديگر را ملازم ركاب خود مى سازند .
امّا پيامبر اكرم(ص) بى آن كه بر تخت روان و كالسكه بنشيند يا كسى را ملازم ركاب خود كند و يا حتّى از مركب هاى گران قيمت استفاده نمايد ، ساده و بى آلايش بر استر و درازگوشِ با پالان يا بى پالان مى نشست و بى آن كه به تشريفات و تجمّلات بينديشد ، گاه شخصى ديگر را نيز در پشت خود مى نشاند و هيچ اختصاصى براى خود قائل نمى شد . اين كار فروتنانه را در دنياى امروز مى توان به استفاده از وسيله حمل و نقل ارزان قيمت ـ و نه گران قيمت و اختصاصى ـ مانند نمود كه ماشين هاى ديگر آنها را همراهى نمى كنند و از سوار كردن ديگران نيز خوددارى نمى ورزند ؛ شيوه اى فروتنانه كه متكبّران از آن ، سر باز مى زنند و سوار بر خودروهايى تك سرنشين ، مغرور و بى اعتنا به ره گذران پياده ، به راه خود مى روند .
گفتنى است گاه مسائلى مانند ويژگى راه ، حفظ جان خود و يا تأمين امنيت خانواده و همراهان ، ايجاب مى كند وسيله اى مناسب برگزيد و يا به هنگام احساس خطر ، از سوار كردن افرادى امتناع نمود و حتّى براى محافظت از مقامات قضايى و امنيتى و سياسى ، خودروها و محافظانى همراه كرد . رفتار فرد و نياز زمانه ، تفاوت دو رويكرد متكبّرانه و حفاظتى را نشان مى دهد .
[۱]به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .