سخنى در باره رنگ جامه پيامبر(ص)

سخنى در باره رنگ جامه پيامبر(ص)

احاديث متعدّدى، رنگ جامه هاى پيامبر(ص) را توصيف و گزارش كرده اند. از مجموع اين گزارش ها چنين فهميده مى شود كه اوّلاً سيره پيامبر خدا(ص)، استفاده هميشگى از يك رنگ خاص نبوده است و ثانيا علاقه پيامبر(ص) بيشتر به رنگ هاى شاد مانند سفيد و زعفرانى بوده است.

احاديث[۱]متعدّدى، رنگ جامه هاى پيامبر(ص) را توصيف و گزارش كرده اند. از مجموع اين گزارش ها چنين فهميده مى شود كه اوّلاً سيره پيامبر خدا(ص)، استفاده هميشگى از يك رنگ خاص نبوده است و ثانيا علاقه پيامبر(ص) بيشتر به رنگ هاى شاد مانند سفيد و زعفرانى بوده است ؛ علاقه اى كه در عموم مردمان نيز ديده مى شود. پيامبر اكرم، نه چونان آدميان افسرده، هميشه جامه هايى به رنگ هاى تيره مى پوشيد و نه چون جوانان دوست داشت كه هميشه از لباس هايى با رنگ تند استفاده كند.

نكته ديگر، آن كه على رغم فراوانىِ گزارش ها در باره رنگ جامه هاى پيامبر(ص)، ما مطمئن نيستيم كه راويان، رنگ همه جامه هاى پيامبر(ص) را گزارش كرده باشند و چه بسا ممكن است پيامبر خدا لباس هايى به رنگ خاكسترى يا قهوه اى و يا... نيز مى پوشيده اند ؛ امّا گزارش نشده باشد. در اين جا ما بر پايه گزارش هاى در دسترس، رنگ جامه هايى را كه پيامبر(ص) بر تن نموده، گزارش مى كنيم:

۱. سفيد

چند حديث دلالت دارند كه پيامبر(ص) جامه سفيد به تن مى كرده.[۲]و از مجموع گزارش ها به دست مى آيد كه پيامبر(ص) عبا و كلاه سفيد نيز مى پوشيده اند. در يك حديث نيز بيشتر لباس هاى پيامبر(ص) سفيد معرّفى شده است.[۳]اين احتمال با توجّه به هواى گرم و آفتابى حجاز و پنبه اى بودن بيشتر لباس هاى پيامبر(ص)[۴]مى تواند تأييد شود، به شرط آن كه بپذيريم در جامعه عربستان آن روزگار، پارچه و جامه پنبه اى را كمتر به رنگرزى مى سپردند.

گفتنى است كه پيامبر اكرم(ص) نيكوترينِ لباس ها را لباس سفيد مى دانسته است، چنان كه بنا بر گزارش جابر، امام باقر عليه السلام فرموده است:

لَيسَ مِن لِباسِكُم شَى ءٌ أحسَنَ مِنَ البَياضِ فَأَلبِسوهُ وَ كَفِّنوا فيهِ مَوتاكُم.[۵]

هيچ يك از لباس هايتان به نيكويىِ لباس سفيد نيست. پس، آن را بپوشيد و مردگانتان را در آن كفن كنيد.

۲. سبز

قرآن كريم، يكى از جامه هاى ديباى بهشتيان را سبز دانسته است.[۶]گزارش هاى متعدّدى، در باره جامه هاى سبزرنگ پيامبر(ص) وجود دارد.[۷]يك حديث، لباس احرام سبزرنگى را نيز براى پيامبر(ص) گزارش كرده است.[۸]حديثى نيز نقل مى كند كه پيامبر(ص) «طاق» و «ساج» پوشيد[۹]و بر پايه سخن لغت دانان و شارحان حديث، اين دو، گونه اى طيلسان يعنى ردا هستند و بيشتر به رنگ سبز و گاه سياه رنگ بوده اند.[۱۰]گفتنى است كه يك حديث، محبوب ترين رنگ را نزد پيامبر(ص) سبز دانسته است، بدون آن كه آن را مقيّد به لباس كند.[۱۱]

۳. زرد

چند حديث بر استفاده پيامبر(ص) از پوشش هاى زردرنگ دلالت دارند.[۱۲]يك حديث نيز اين رنگ را محبوب ترين رنگ نزد پيامبر(ص) دانسته است. البتّه يك حديث، كراهت پيامبر(ص) را نسبت به پوشش زردرنگ مردى گزارش كرده است.[۱۳]گزارش هايى كه استفاده از رنگ زرد را به پيامبر(ص) نسبت مى دهند، مشابهت شكلى و محتوايى زيادى با احاديث استفاده ايشان از جامه هاى زعفرانى رنگ دارند. افزون بر اين، در همين گزارش ها تصريح شده كه رنگ زرد را از گياه «ورس»[۱۴]به دست مى آورده اند. مجموع اين مطالب، اين احتمال را تقويت مى كند كه مقصود از رنگ زرد، طيف پايين و كم رنگ زعفرانى است ؛ امرى كه در باره رنگ سرخ به گونه اى ديگر، صادق است ؛ چرا كه رنگ سرخ، طيف تند و سير رنگ زعفرانى است. زعفران، بسته به مقدار و غلظتش در آب، طيفى از رنگ هاى زيباى زرد و نارنجى و سرخ را توليد مى كند.

۴. سرخ

چند حديث، استفاده پيامبر خدا(ص) از رداى سرخ رنگ را گزارش كرده اند.[۱۵]اين نكته با احاديثى كه شيعه و اهل سنّت نقل كرده اند و استفاده از رنگ سرخ را دست كم براى مردان منع كرده[۱۶]و آن را لباس قارون و زينت شيطان دانسته اند، متعارض مى نمايد.[۱۷]برخى محدّثان اهل سنّت، اسناد احاديثِ منع كننده را ضعيف دانسته اند ؛[۱۸]ولى وجه هايى را نيز براى جمع ميان اين دو دسته احاديث متعارض، برشمرده اند.[۱۹]به احتمال فراوان، وجه منع از لباس سرخ، لباس شهرت بودن آن است، همان گونه كه روايت طبرانى به آن اشاره دارد.[۲۰]

همچنين دقّت در متن احاديثى كه استفاده پيامبر(ص) از جامه سرخ رنگ را نشان مى دهند، اين نكته را بر مى نمايد كه لباس هاى رويين ايشان مانند ردا ـ و نه ديگر لباس هايشان ـ سرخ رنگ بوده است و مى دانيم كه ردا را از پنبه و كتان و احتمالاً از كرك شتر تهيّه مى كرده اند و حاشيه ها و برخى نوارهاى رنگى به آن مى داده اند و يا آن را راه راه مى بافته اند. از اين رو، كمتر مى توان آن را سرخ تند يك پارچه تصوّر نمود.[۲۱]از سوى ديگر، ردا جزو لباس هاى رويين است و بر روى دوش و پيراهن افكنده مى شود. از اين رو، بيشتر از ديگر لباس ها به چشم مى آيد و اين، موجب تعدّد گزارش ها در اين باره شده است، بويژه آن كه چند حديث، پوشيدن رداى سرخ رنگ را در عيدها و جمعه ها گزارش كرده اند[۲۲]كه مى تواند علّت ديگرى براى فراوانى نسبى اين گزارش ها باشد.

گفتنى است همان گونه كه در رنگ زرد احتمال داديم، اين جا نيز مى گوييم كه مقصود از رنگ سرخ مى تواند حالتى از رنگ زعفرانى تند باشد. در اين صورت، رنگ مستقلّى نيست و حكم آن، همان است كه در پى مى آيد.

۵. زعفرانى

احاديث فراوانى بر استفاده پيامبر(ص) از «زعفران» براى رنگ آميزى پوشش هاى خود، دلالت دارند.[۲۳]زعفران پس از حل شدن در آب، ابتدا رنگ زرد زيبايى پديد مى آورد ؛ ولى پس از مدّتى، رنگى ميان زرد و سرخ كم رنگ، شبيه نارنجى به پارچه مى دهد كه بسيار مليح و زيبا مى نمايد. پارچه هاى رنگ شده با زعفران، مخلوطى از زرد و نارنجى و سرخ را به جلوه مى آورند.

گفتنى است كه احاديث متعدّدى نيز به استفاده پيامبر(ص) از جامه هاى رنگ شده با ورس، اشاره كرده اند.[۲۴]برخى احاديث، رنگ زعفرانى را محبوب ترين رنگ نزد پيامبر(ص) خوانده[۲۵]و يك حديث، رنگ آميزى با آن را حتّى شامل عمامه ايشان نيز دانسته است.[۲۶]

در مقابل، چند روايت از اهل سنّت، نهى پيامبر اكرم(ص) از پوشيدن لباس رنگ شده با زعفران را گزارش كرده اند.[۲۷]يك روايت نيز خوددارى پيامبر(ص) را از پوشيدن جامه رنگ شده با «عُصفُر» بيان مى كند.[۲۸]عصفر، همان زعفران كوهى[۲۹]است كه گويى رنگ آن، تندتر از زعفران و به سرخى نزديك تر است.

از اين رو، اگر حديث مربوط به عصفر را به اين چند روايت مربوط به زعفران ملحق كنيم، دسته اى را تشكيل مى دهند كه با احاديث پيشين ـ كه به صراحت بر استفاده از جامه هاى زعفرانى رنگ تأكيد دارند و شيعه و اهل سنّت، آنها را نقل كرده اند ـ، معارض مى شوند. در نتيجه نياز به جمع دلالى ميان اين دو دسته داريم.

با در نظر گرفتن مجموع احاديث، جمع بندى هاى زير، قابل ارائه است:

محتمل است ميان رنگ سرخ تند كه موجب انگشت نما شدن مى شود و رنگ زعفرانى مليح و كم رنگى كه چنين نيست، تفاوت باشد. اين احتمال مى تواند به روايت امام صادق عليه السلام از امام على عليه السلام در الكافى مستند شود.[۳۰]

محتمل است كه ميان استفاده از آن در عروسى و مهمانى و چند روز پس از زفاف و غير آن، فرق باشد.[۳۱]

محتمل است كه بر پايه حديث امام باقر عليه السلام،[۳۲]استفاده از جامه زعفرانى رنگ، ويژه درون خانه باشد و نبايد در بيرون، از آن استفاده كرد. اين احتمال با تفصيل نخست، قابل جمع است و مى تواند حديث «إنّا نلبس المعصفرات و المفرّجات ؛[۳۳]ما لباس هاى رنگ شده با عصفر و زعفران را مى پوشيم» را مقيّد كند.

محتمل است كه استفاده از لباس زعفرانى تند و سير، تنها در نماز[۳۴]و احرام ناشايست باشد[۳۵]و در حالت هاى ديگر، مشكلى نداشته باشد.

محتمل است كه استفاده از آن براى مردان، مكروه و براى زنان، جايز باشد.[۳۶]در باره اين تفصيل بايد بگوييم كه بخش ناظر به مردان، به صورت مطلق و بدون آن كه يكى از وجوه پيشين را در نظر آوريم، پذيرفتنى نيست ؛ زيرا با فعل پيامبر(ص) و سيره اهل بيت عليهم السلام منافات دارد.

گفتنى است احاديثى كه مستند اين حكم اند، در سنن ابن ماجة گرد آمده اند[۳۷]كه مراجعه به آنها نشان مى دهد مقصود، رنگ زعفرانى تند و سيرى است كه مانند رنگ سرخ و گونه اى از لباس شهرت به شمار آيد. افزون بر اين، حديث نقل شده از امام على عليه السلام در آن كتاب،[۳۸]نزد شيعه به گونه ديگرى نقل شده است. در نقل كلينى، امام على عليه السلام نهى پيامبر(ص) را ناظر به لباس شهرت و نه لباس داراى رنگ زعفرانى تند دانسته است.[۳۹]

۶. مشكى

احاديث متعدّدى، جامه هايى مشكى رنگ را براى پيامبر(ص) گزارش كرده اند. اين گزارش ها افزون بر عبا و ردا[۴۰]و عمامه،[۴۱]ازار[۴۲]سياه رنگ[۴۳]را نيز مورد استفاده پيامبر(ص) دانسته اند.

گفتنى است كه شمارى از احاديث، از پوشيدن برخى جامه هاى سياه رنگ مانند كلاه در نماز[۴۴]يا به طور مطلق و در هر جا منع كرده اند ؛[۴۵]امّا چند روايت، عبا و عمامه و كفش را استثنا كرده اند.[۴۶]از اين رو تنها در باره استفاده پيامبر(ص) از ازار مشكى رنگ، به حلّ تعارض نياز داريم و چون هيچ يك از اين دو دسته احاديث، صحيح السند نيستند، استفاده پيامبر(ص) از ازار سياه، مورد ترديد قرار مى گيرد ؛ امّا مسلّم است كه پيامبر اكرم(ص) عبا، عمامه و كفش مشكى مى پوشيده اند.

جمع بندى

بر پايه گزارش هاى موجود، پيامبر اكرم(ص) از جامه هايى با رنگ هاى متفاوت امّا متعارف استفاده مى نموده اند. ايشان برخى رنگ ها مانند سبز و سفيد را بيشتر مى پسنديدند و برخى رنگ ها مانند زعفرانى و سياه را در همه جا مورد استفاده قرار نمى دادند. پيامبر(ص) مانند هر انسان ديگرى در انتخاب لباس و رنگ آن، به محيط پيرامونى و شرايط اقليمى و جوّى نيز توجّه مى كردند. به طور كلّى، رفتار پيامبر(ص) در اين زمينه نيز تابع همان اصول كلّى و حاكم بر سيره ايشان است ؛ اصولى مانند: هنجارگرايى، نيكويى و زيبايى به همراه ساده زيستى ـ كه در مدخل كتاب بدانها اشاره شده است ـ. نهى و نكوهش پيامبر(ص) در باره برخى رنگ ها مانند سرخ تند و سير نيز تابع همين اصول بوده ؛ چرا كه اين رنگ ها مايه انگشت نما شدن مى گرديده و گونه اى لباس شهرت به شمار مى آمده است. امروز نيز مى توان با توجّه به اين اصول، از سيره پيامبر اكرم الگو گرفت و از همه رنگ ها بهره برد، به شرط آن كه مقتضيات زمانى و مكانى و نيز شرايط محيطى، اجتماعى و حتّى سياسى را در نظر داشت. اين، نكته اى است كه اهل بيت گرامى پيامبر(ص) در تطبيق سيره ايشان، بِدان توجّه كامل داشته و در طول بيش از دو قرن رفتار فردى و اجتماعى خود، آن را به نيكويى نمايان ساخته اند.


[۱]. به قلم فاضل ارجمند ، جناب آقاى عبد الهادى مسعودى .

[۲]. ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۹۲۰ ـ ۹۲۱ و ص ۲۸۰ ح ۹۳۸ .

[۳]. ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۹۲۰ (به نقل از المناقب ابن شهرآشوب) .

[۴]. ر . ك : ص ۲۵۳ (تبيين گزارش هاى مرتبط با جنس جامه پيامبر(ص)) .

[۵]. الكافى : ج ۳ ص ۱۴۸ ، تهذيب الأحكام : ج ۱ ص ۴۳۴ ح ۱۳۹۰ .

[۶]. ر . ك : كهف : آيه ۳۱ و انسان : آيه ۲۱ .

[۷]. ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۹۱۶ ـ ۹۱۹ .

[۸]. ر . ك : ص ۳۲۵ ح ۱۰۲۳ .

[۹]. ر . ك : ص ۲۵۰ ح ۹۱۱ .

[۱۰]. ر . ك : الصحاح جوهرى : ج ۱ ص ۳۲۳ ، مجمع البحرين : ج ۲ ص ۹۰۲ و ۱۱۲۴ ، روضة المتّقين : ج ۷ ص ۶۱۷ ، الوافى : ج ۲۰ ص ۷۰۲ ، مرآة العقول : ج ۲۲ ص ۳۱۶ .

[۱۱]. ر . ك : ص ۲۶۲ ح ۹۱۹ ، نيز ، برخى محدّثان ، اين حديث را در ابواب مربوط به لباس نيز آورده اند ،مانند هيثمى در مجمع الزوائد ج ۵ ص ۱۲۹ و بيهقى در شعب الإيمان (ج ۵ ص ۱۹۲) و متّقى هندى در كنز العمّال (ج ۷ ص ۱۱۸) كه با توجّه به اطلاق حديث ، مشكلى ندارد .

[۱۲]. ر . ك : الكامل فى الضعفاء : ج ۵ ص ۱۹۸۸ و كنز العمّال : ج ۷ ص ۱۱۸ ح ۱۸۲۶۶ و سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۹۲ ح ۳۶۰۴ و الطبقات الكبرى : ج ۴ ص۱۸۰ و مجمع الزوائد : ج ۵ ص ۱۲۹ .

[۱۳]. شعب الإيمان : ج ۵ ص ۱۹۲ ح ۶۳۲۴ .

[۱۴]. ورس ، گياهى مانند زعفران است و مانند آن ، پارچه را به رنگ زرد و سرخ مخلوط در مى آورد . ورس در روزگار گذشته ، گونه اى سرخاب به شمار مى رفته است .

[۱۵]. ر . ك : ص ۲۴۰ ح ۸۸۹ و ص ۲۴۲ ح ۸۹۲ ـ ۸۹۸ و ص ۲۸۰ ح ۹۳۶ .

[۱۶]. اگر مقصود از سرخ ، همان سرخ زعفرانى باشد ، آن گاه مى توان حديث زير را ناظر به مجاز بودن زنان در استفاده از اين رنگ دانست : «هَبَطنا مَعَ النَّبِىِّ(ص) مِن ثَنِيَّةٍ ، فَالتَفَتَ إلَىَّ وَ عَلَىَّ ريطَةٌ مُضَرَّجَةٌ بِالعُصفُرِ ، فَقالَ : ما هذِهِ الرّيطَةُ عَلَيكَ ؟ فَعَرَفتُ ما كَرِهَ ، فَأَتَيتُ أهلى وَ هُم يَسجُرونَ تَنّورا لَهُم ، فَقَذَفتُها فيهِ ، ثُمَّ أتَيتُهُ مِنَ الغَدِ ، فَقالَ : يا عَبدَ اللّهِ ! ما فَعَلتَ الرّيطَةَ ؟ فَأَخبَرتُهُ ، قالَ : ألا كَسَوتَها بَعضَ أهلِكَ ! ؟ فَإِنَّهُ لا بَأسَ بِها لِلنِّساءِ ؛ با پيامبر(ص) از گردنه اى پايين مى آمديم . پيامبر(ص) توجّهى به من كرد كه پارچه اى سرخ رنگ از زعفران بر خود افكنده بودم . فرمود : اين پارچه چيست ؟ فهميدم كه خوشش نيامده است . نزد خانواده ام رفتم و آن را در تنور روشن آنان افكندم و صبح فردايش نزد پيامبر(ص) آمدم . فرمود : اى بنده خدا ! پارچه را چه كردى ؟ ماجرا را براى ايشان گفتم . فرمود : چرا آن را به كسى از خانواده ات نپوشاندى ؟ آن براى زنان اشكالى ندارد» شعب الإيمان : ج ۵ ص ۱۹۲ ح ۶۳۲۳ .

[۱۷]. احاديثِ ياد شده در منابع شيعى عبارت اند از : حديث امام صادق عليه السلام : «إنَّهُ(ص) كَرِهَ الحُمرَةَ ، يَعنى مِنَ اللِّباسِ ؛ پيامبر خدا(ص) رنگ سرخ را در لباس ، خوش نمى داشت» حديث امام على عليه السلام : «الزَّعفَرانُ لَنا وَ العُصفُرُ لِبَنى اُمَيَّةَ ؛ زعفران براى ما و عصفر رنگ كاجيره براى بنى اميّه است» و آنچه در باره امام صادق عليه السلام آمده است كه : «إنَّهُ كانَ يَكرَهُ اللِّباسَ الصَّبيغَ بِالعُصفُرِ ، وَ يَقولُ : لا تَلبَسُوا الحُمرَةَ فَإِنَّها زِىُّ قارونَ وَ هِىَ صِبغُ بَنى اُمَيَّةَ ؛ لباس رنگ شده با عصفر را خوش نمى داشت و مى فرمود : سرخ نپوشيد ؛ چرا كه لباس قارون و رنگ امويان است» (دعائم الإسلام : ج ۲ ص ۱۶۰ ح ۵۷۱ و ص ۱۶۱ ح ۵۷۲) .

در منابع در باره احاديث ياد شده اهل سنّت ، در عمدة القارى (ج ۲۲ ص ۲۳) آمده است : «رُويت أحاديث فى المنع عن لبس الأحمر ، منها : أنّ أنسا روى أنَّ رَسولَ اللّهِ(ص) كانَ يَكرَهُ الحُمرَةَ ... و منها : حديث عبّاد بن كثير عن هشام عن أبيه أنّ النبىّ(ص) كان يحبّ الخضرة ، و لا يحبّ الحُمرة ... و منها : حديث الحسن ابن أبى الحسن أنّ النبىّ(ص) قال : الحُمرَةُ زينَةُ الشَّيطانِ وَ الشَّيطانُ يُحِبُّ الحُمرَةَ ؛ احاديثى در منع از پوشش سرخ رنگ روايت شده است ، از جمله روايت اَنَس است كه مى گويد : "پيامبر خدا(ص) رنگ سرخ را خوش نمى داشت" . و نيز روايت عبّاد بن كثير ، از هشام از پدرش كه "پيامبر(ص) رنگ سبز را دوست داشت و سرخ را دوست نداشت" . و همچنين حديث حسن بن ابى حسن كه از قول پيامبر(ص)نقل كرده است : "رنگ سرخ ، زيور شيطان است و شيطان ، رنگ سرخ را دوست دارد" ر . ك : سبل الهدى و الرشاد : ج ۷ ص ۳۱۶ .

[۱۸]. هذا كلّه غير مستقيم الإسناد و أكثرها مراسيل عمدة القارى : ج ۲۲ ص ۲۳ .

[۱۹]. «در عمدة القارى ج ۲۲ ص ۲۱» آمده : در باره پوشيدن لباس سرخ رنگ ، هفت نظر داده شده است : يكم : جواز مطلق ، دوم : منع مطلق به دليل احاديث ، سوم : كراهت رنگ تند و سير سرخ به خلاف رنگ خفيف آن ، چهارم : به قصد خودآرايى و شهرت طلبى ، مكروه و در خانه و براى كار ، مجاز است ، پنجم : اگر پارچه اش به رنگ سرخ بوده و سپس با آن ، لباس درست كرده اند ، اشكالى ندارد ؛ امّا اگر پس از لباس شدن ، آن را رنگ كرده اند ، اشكال دارد ، ششم : اگر با عصفر (كاجيره) رنگ شده باشد ، اشكال دارد ؛ چون از همين نهى شده است و اگر با چيز ديگرى رنگ شده است ، اشكال ندارد ، هفتم : اگر رنگ سرخ يك پارچه باشد ، اشكال دارد و اگر با رنگ ديگرى مانند سفيد و سياه و غير آن ، مخلوط شده باشد ، اشكال ندارد و احاديث دلالت كننده بر جواز پوشيدن برد يمانى سرخ رنگ نيز به همين معنايند ؛ زيرا آنها خط هاى سرخ رنگ دارند و سرخ يك پارچه نيستند» .

[۲۰]. رافع ثقفى نقل كرد كه پيامبر(ص) فرمود : «إنَّ الشَّيطانَ يُحِبُّ الحُمرَةَ فَإِيّاكُم وَ الحُمرَةَ و كُلَّ ذى ثَوبِشُهرَةٍ ؛ شيطان ، رنگ سرخ را دوست دارد . پس مبادا سرخ و نيز هر لباس انگشت نمايى را بپوشيد» المعجم الأوسط : ج ۷ ص ۳۵۳ .

[۲۱]. اين ، وجه پايانى و نهايى گفته شده از سوى عينى ، شارح صحيح البخارى نيز هست عمدة القارى : ج ۲۲ ص ۲۳ .

[۲۲]. ر . ك : ص ۲۸۲ ح ۹۴۲ ـ ۹۴۴ .

[۲۳]. ر . ك : ص ۲۷۸ ح ۹۳۴ و ص ۲۸۶ ح ۹۵۵ .

[۲۴]. ر . ك : ص ۲۸۰ ح ۹۳۵ و ص ۲۸۸ ح ۹۵۷ و ۹۵۸ و ص ۳۱۴ ح ۱۰۱۷ و ۱۰۱۸ .

[۲۵]. ر . ك : الطبقات الكبرى : ج ۴ ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰ و سنن أبى داوود : ج ۴ ص ۵۲ ح ۴۰۶۴ .

[۲۶]. ر . ك : الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۴۵۲ و المصنّف ، ابن ابى شيبه : ج ۶ ص ۱۸ ح ۱ .

[۲۷]. «عن عبد اللّه  بن عمرو أنّ رسول اللّه (ص) رأى عليه ثوبين معصفرين ، قال : هذِهِ ثِيابُ الكُفّارِ لا تَلبَسها ؛ پيامبر خدا(ص) بر او عبد اللّه  بن عمرو دو لباس رنگ شده با عصفر ديد ، فرمود : اين لباس كافران است . آن را نپوش» (مسند ابن حنبل : ج ۲ ص ۱۶۲) و «عن ابن عمر ، قال : نهى رسول اللّه (ص) عن المُفدَم . قال يزيد : قلت للحسن : ما المفدم ؟ قال : المُشبَعُ بِالعُصفُرِ ؛ ابن عمر مى گويد : پيامبر خدا(ص) از [پوشيدن لباس ]«مفدم» نهى كرد . يزيد يكى از راويان اين حديث مى گويد : به حسن (روايت كننده حديث از ابن عمر) گفتم : مقصود از مفدم چيست ؟ گفت : رنگ سرخ تند حاصل از عصفر» (سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۹۱ ح ۳۶۰۱) .

[۲۸]. ر . ك : ص ۲۸۸ ح ۹۵۶ .

[۲۹]. در زبان فارسى به آن كاجيره ، بهرمان و بهرامن نيز مى گويند .

[۳۰]. امام صادق عليه السلام به نقل از امير مؤمنان عليه السلام : پيامبر خدا(ص) مرا از پوشيدن لباس شهرت منع نمود ؛ ولىنمى گويم كه شما را از پوشيدن لباس سرخ تند منع كرد» الكافى : ج ۶ ص ۴۴۷ ح ۴ .

[۳۱]. ر . ك : الكافى : ج ۶ ص ۴۴۶ ح ۱ و ۵ . گفتنى است كه طبق سخن فيض در الوافى ، عروس به مردِ تازهعروسى كرده نيز گفته مى شود الوافى : ج ۲۰ ص ۷۱۶ .

[۳۲]. «كُنَّا نَلبَسُ المُعَصفَرَ فِى البَيتِ ؛ ما لباس رنگ شده با زعفران را در خانه مى پوشيم» ر . ك : ج ۱ ص ۳۱۴ ح ۱۰۱۹ .

[۳۳]. الكافى : ج ۶ ص ۴۴۷ ح ۶ .

[۳۴]. حمّاد بن عثمان از امام صادق عليه السلام نقل مى كند كه فرمود : «تُكرَهُ الصَّلاةُ فِى الثَّوبِ المَصبوغِ المُشبَعِ المُفدَمِ ؛ نماز خواندن با جامه اى كه با عصفر ، به رنگ سرخ سير در آمده ، مكروه است» تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۲۷۳ ح ۱۵۴۹ . نيز يزيد بن خليفه در باره امام صادق عليه السلام مى گويد : «إنَّهُ كَرِهَ الصَّلاةَ فِى المُشبَعِ بِالعُصفُرِ المُضَرَّجِ بِالزَّعفَرانِ ؛ ايشان خوش نداشت كه در لباسى كه با عصفر و زعفران به رنگ سرخ تند و سير در آمده ، نماز بخواند» (تهذيب الأحكام : ج ۲ ص ۲۷۳ ح ۱۵۵۰) .

[۳۵]. براى آگاهى از جواز آن براى مُحرم ، ر . ك : وسائل الشيعة : ج ۲ ص ۱۲۲ باب «جواز لبس المحرم ثوبامصبوغا بالطيب إذا ذهب ريحه ؛ باب جواز پوشيدن محرم لباس رنگ شده با رنگ خوش بو را هنگامى كه بويش رفته باشد» .

در منابع اهل سنّت ، برخى از احاديث بر كراهت آن براى مُحرم دلالت دارند ، مانند حديث عبد اللّه  بن عمر كه مى گويد : «إنّ رسول اللّه (ص) نهى أن يلبس المحرم ثوبا مصبوغا بزعفران أو ورس ؛ پيامبر خدا(ص)نهى فرمود كه مُحرم ، لباس رنگ شده با زعفران يا ورس را بپوشد» مسند الشافعى : ص ۱۱۱۸ و نقل ابو زبير كه مى گويد : «عن جابر أنّه سمعه يقول : لا تلبس المرأة ثياب الطيب ، و تلبس الثياب المُعصفرة و لا أرى المعصفر طيبا ؛ از جابر شنيد[م] كه مى گفت : زن [مُحرم] ، لباس خوش بو نپوشد ؛ ولى لباس هاى رنگ شده با عصفر را بپوشد و من آن را خوش بو نمى بينم» (مسند الشافعى : ص ۱۱۱۸) .

در الخلاف طوسى (ج ۲ ص ۳۰۵ مسئله ۹۲) آمده : «العصفر و الحناء ليسا من الطيب ، فإنّ لبس (المحرم) المعصفر كان مكروها و ليس عليه فدية ؛ عصفر و حنا ، جزو موادّ خوش بو نيستند . از اين رو، پوشيدن لباس رنگ شده با آنها براى مُحرم، كراهت شديد دارد؛ ولى [حرام نيست و ]موجب فديه نمى شود» .

[۳۶]. ر . ك : سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۹۱ «باب كراهية المعصفر للرجال» . در صحيح البخارى ج ۶ ص ۲۱۹۸ ح ۵۵۰۸ آمده كه اَنَس گفته است : «نهى النبى(ص) أن يتزعفر الرجل ؛ پيامبر(ص) از اين كه مرد [در لباسش] از زعفران استفاده كند ، نهى كرد» .

در مسند ابن حنبل ج ۳ ص ۱۸۷ نيز به نقل از اَنَس بن مالك آمده است : «نهى رسول اللّه (ص) الرجال عن المزعفر ؛ پيامبر خدا(ص) نهى فرمود كه مردان ، لباس زعفرانى رنگ بپوشند» .

[۳۷]. سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۹۱ باب «كراهية المعصفر للرجال» .

[۳۸]. عبد اللّه  بن حنين مى گويد : «سمعت عليّا يقول : نَهانى رَسولُ اللّهِ(ص) ، و لا أقولُ نَهاكُم ، عن لُبسِ المُعَصفَرِ ؛ شنيدم كه على عليه السلاممى فرمايد : پيامبر خدا(ص) مرا و نمى گويم شما را ، از لباس رنگ شده با عصفر ، نهى فرمود» سنن ابن ماجة : ج ۲ ص ۱۱۹۱ ح ۳۶۰۲ .

[۳۹]. ابن قدّاح به نقل از امام صادق عليه السلام مى گويد : «قالَ أميرُ المُؤِنينَ عليه السلام : نَهانى رَسولُ اللّه (ص) عَن لُبسِ ثِيابِالشُّهرَةِ وَ لا أقولُ نَهاكُم عَن لِباسِ المُعَصفَرِ المُفدَمِ ؛ امير مؤمنان عليه السلام فرمود : پيامبر خدا(ص) مرا از پوشيدن لباس شهرت نهى فرمود و نمى گويم شما را از لباس رنگ شده با عصفر ، هر چند تند و سير ، نهى فرمود» الكافى : ج ۶ ص ۴۴۷ ح ۴ .

[۴۰]. ر . ك : ص ۲۴۶ ح ۹۰۱ و ص ۲۵۰ ح ۹۰۸ و ۹۱۰ و ص ۳۱۴ ح ۹۹۸ .

[۴۱]. ر . ك : ص ۲۸۰ ح ۹۳۷ و ص ۳۰۴ ـ ۳۰۶ ح ۹۷۷ ـ ۹۸۱ و ص ۳۰۸ ح ۹۸۳ .

[۴۲]. ازار به لباسى مى گويند كه مانند لنگ و شلوار به كمر مى بندند و نيم تنه پايين بدن را مى پوشاند .

[۴۳]. ر . ك : ص ۲۵۰ ح ۹۱۰ .

[۴۴]. مانند : روايت محسن بن احمد كه مى گويد : «عن أبى عبد اللّه  عليه السلام قال : قُلتُ لَهُ : اُصَلّى فِى القَلَنسُوَةِ السَّوداءِ ؟ فَقالَ : لا تُصِلِّ فيها فَإِنَّها لِباسُ أهلِ النّارِ ؛ به امام صادق عليه السلام گفتم : در كلاه سياه ، نماز بخوانم ؟ فرمود : در آن نماز نخوان ، كه لباس دوزخيان است» الكافى : ج ۳ ص ۴۰۳ ح ۳۰ .

[۴۵]. مانند : «قال أمير المؤمنين عليه السلام فيما عَلَّمَ أصحابَهُ : لا تَلبَسِ السَّوادَ فَإِنَّهُ لِباسُ فِرعَونَ ؛ امير مؤمنان عليه السلام به يارانش آموخت : سياه نپوشيد ؛ چرا كه لباس فرعون است» كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۲۵۱ ح ۷۶۷ .

[۴۶]. مانند : «كان رسول اللّه (ص) يَكرَهُ السَّوادَ إلاّ فى ثَلاثَةٍ : الخُفِّ ، وَ العِمامَةِ ، وَ الكِساءِ ؛ پيامبر خدا(ص) رنگ سياه را جز در سه چيز ، ناخوش مى داشت : كفش ، عمامه و ردا» كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۲۵۱ ح ۷۶۸ .