(۱)
بررسى و نقد روایات تحریف در كتاب فصل الخطاب
بیات، محسن
كارشناسى ارشد علوم قرآن و حدیث
دانشكدهعلوم انسانى دانشگاه تربیت مدرّس
استاد راهنما: شكورى،ابوالفضل
۱۳۷۳
۲۷۷
كتاب فصل الخطاب فى إثبات تحریف كتاب رب الأرباب، نگاشته میرزا حسین نورى طبرستانى، معروف به محدّث نورى (۱۲۵۴ - ۱۳۲۰ق) است كه با ارائه دوازده دلیل، مدّعى رهیافت تحریف از نوع كاستى در قرآن به دست مخالفان ولایت اهل بیت علیهم السلام شده است و روایات منسوب به شیعه را در بخشى از كتاب خود، جمعآورى كرده و بدین ترتیب، زمینه تحقیق در روایات تحریف، كاملاً مهیا شده است. در این پایاننامه، سعى شده است با اثبات بىاعتبارى منابع مورد استناد محدّث نورى و بررسى میدانى آیات مورد ادّعا و یادكردِ دیدگاههاى بزرگان امامیه، به شبهه تحریف قرآن، پاسخ داده شود و كتاب یاد شده، مورد نقد قرار گیرد. نگاه به منابع اصلى كه محلّ تجمع این روایاتاند نشانگر ضعف ریشهاى این روایات است، كه با كنار هم قراردادن آنها با روش جدولبندى، حضور متراكم ضعفا و غلات در اسناد روایات تحریف، نشان داده مىشود و با كمى دقّت مىتوان دریافت كه این ادّعا، صرفاً جنبه سیاسى داشته و با عنوان طرفدارى از ائمه به جعل این احادیث پرداخته شده است.
در فصل نخست این پایان نامه، كتاب فصل الخطاب و منابع آن و انعكاس آن در داخل و خارج مرزها بررسى شده و شخصیت محدّث نورى از دیدگاه پارهاى از بزرگان و صاحبنظران، مورد بحث قرار گرفته است. همچنین منابع كتاب از جمله تفسیر القمى و تفسیر العیاشى، مورد نقد قرار گرفتهاند. بهرهگیرى دشمنان شیعه از این كتاب، عنوان دیگرى است كه نگارنده به آن اهمّیت داده، و اینكه بسیارى از مخالفان، نویسنده این كتاب را در آثار خود در زمره غلات یاد كردهاند.
در فصل دوم با بررسى گسترده اسناد روایت تحریف، شخصیت ۳۸ تن از راویان این گونه روایات - بویژه شخصیت احمد بن محمّد سیارى كه عمدهروایات تحریفْ منسوب به اوست - از دیدگاه رجالیان مورد بحث و بررسى قرار گرفته است و اثبات شده كه غالب این راویان، تضعیف شدهاند و به عناوینى همچون جَعّال، مجهول و. . . منتسباند. نگارنده، مجموع ۱۰۵۴ روایت فصل الخطاب را به هجده دسته تقسیم نموده و هر دسته را در ردیفى از جدول قرار داده است. جالب اینكه از جمع بندى بین این روایات، نقش غلات را نیز در این قضیه روشن ساخته و حضور چشمگیر آنان را در این صحنه، از نظر دور نساخته است.
فصل سوم پایاننامه - كه حجم زیادى از آن را دربرمىگیرد - به نقد روایاتى اختصاص یافته كه در فصل قبل، سند آنها تجزیه و تحلیل شده است. تعداد این روایات، بالغ بر هزار و اندى است و همگى به حسب ترتیب خودِ كتاب فصل الخطاب مرتّب شدهاند ضمناً به بررسى میدانىِ بیش از ۱۷۰ آیه از قرآن - كه طبق ادّعاى محدّث نورى در آنها تحریف صورت گرفته - اختصاص یافته و با تأكید بر این نكته كه بیشتر این روایاتْ ناظر به اختلاف قرائات است، به این ادّعا پاسخ داده شده است.
در فصل چهارم، عدم تحریف قرآن از نظرگاه روایات و نیز بزرگان شیعه، مورد بررسى قرار گرفته است. محور در این قسمت، قاعده تعارضى و جمع بین احادیث است كه در صورت توافق حدیث با قرآن، اخذ و در صورت تخالف، رد مىشود.