سخنى در باره گزارش محمّد بن سنان از فلسفه احكام

سخنى در باره گزارش محمّد بن سنان از فلسفه احكام

در خصوص سند و متن گزارش محمّد بن سنان در باره فلسفه احكام، توجّه بدين نكات ، مفيد است :...

پرسش[۱]از فلسفه و حكمتِ جعل احكام فقهى، دغدغه بسيارى از محدّثان، فقيهان و حتّى مردم عادى بوده است. در سال هاى پايانى سده دوم هجرى و آشنايى مسلمانان با علوم عقلى و فلسفىِ ملل ديگر، پرسش از فلسفه احكام در ميان مسلمانان گسترش يافت. ظاهراً در آن دوره، برخى عقيده داشتند كه اوامر و نواهىِ شارع، تنها براى آن است كه تعبّد و تديّن بندگان معلوم شود، وگرنه هيچ مصلحت و مفسده اى جز اين بر دستورهاى شرعى مترتّب نيست.

اهل بيت عليهم السلام به شدت با اين عقيده انحرافى، برخورد كرده اند و دستورهاى دينى را تابع مصالح و مفاسد واقعى دانسته اند. امام رضا عليه السلام در پاسخ به محمّد بن سنان نوشته است :

نامه ات به من رسيد كه در آن نوشته اى برخى از اهل قبله مى پندارند كه خداوند متعال، هيچ چيز را بنا بر حكمتى ، حلال يا حرام نكرده است؛ بلكه [احكام حلال و حرام ] همه براى سنجش تعبّد بندگان است. هر كس چنين گفته است ، سختْ گم راه است و آشكارا در زيان؛ زيرا اگر چنين مى بود ، روا بود كه با حلال قرار دادن حرام ها و حرام قرار دادن حلال ها نيز مردمان را به تعبّد فراخواند. يعنى  [مثلاً ]عبادت را در اين قرار دهد كه مردمان نماز نخوانند، روزه نگيرند، هيچ كارى از كارهاى نيك انجام ندهند ، و خدا و پيامبران و كتاب هاى آسمانى را انكار كنند و حرمت سرقت و زنا و آميزش با محارم و امور مشابه آن را - كه موجب فساد جامعه و نابودى مردم مى شود - انكار كنند و متعبّد به آنها نباشند.[۲]

اين گزارش ، به روشنى دلايل پيگيرى اصحاب اهل بيت عليهم السلام از فلسفه احكام را نشان مى دهد. در كتاب حاضر، دو گزارش از فضل بن شاذان و محمّد بن سنان در باره چرايىِ جعل احكام شرعى به نقل از امام رضا عليه السلام ارائه شده است . در باره گزارش فضل بن شاذان، در جايى ديگر سخن گفته ايم و اسناد آن را كاويده ايم.[۳]

در خصوص سند و متن گزارش محمّد بن سنان در باره فلسفه احكام، توجّه بدين نكات ، مفيد است :

۱. سند روايتى كه در صفحه پيشين ذكر شد همانند يكى از طرق شيخ صدوق به روايت علل الشرائع، محمّد بن سنان است و در هر دو متن نيز به مكاتبه محمّد بن سنان با امام رضا عليه السلام در باره چرايىِ جعل احكام شرعى اشاره شده است.

از اين رو، مرحوم علّامه مجلسى، روايت اوّل محمّد بن سنان را به عنوان صدر و متن آغازين روايت علل الشرائع معرفى كرده است.[۴]

۲. پرسش هاى محمّد بن سنان از امام رضا عليه السلام به صورت مكتوب بوده است كه در اختيار ما نيست؛ ولى پاسخ مكتوب ايشان در كتاب هاى عيون أخبار الرضا عليه السلام به صورت كامل و كتاب من لايحضره الفقيه و همچنين علل الشرائع به صورت تقطيع شده، گزارش شده است كه گزارش مفصّل و دقيق آن را در متن كتاب ملاحظه كرديد.

۳. شيخ صدوق در دو كتاب عيون أخبار الرضا عليه السلام و علل الشرائع، هشت طريق براى روايت محمّد بن سنان نقل مى كند كه برخى از آنها از مقبوليت نسبى برخوردارند.

۴. محتواى گزارش محمّد بن سنان در مقايسه با رساله علل الشرائع فضل بن شاذان، از شايستگى، انضباط و اتقان مناسب ترى برخوردار است و در بردارنده واژگان و عبارات سليس و شايسته است.

۵. شيخ صدوق، گزارش ابن سنان را به صورت تقطيع شده، نُه مرتبه در كتاب من لا يحضره الفقيه و ۳۵ مرتبه در كتاب علل الشرائع گزارش كرده است كه نشان از اعتماد كامل ايشان نسبت به اين گزارش و حجّيت اين گزارش در نزد او دارد.

۶. در برخى از اسناد اين گزارش، نام احمد بن محمّد بن خالد برقى، نويسنده كتاب المحاسن وجود دارد. ظاهراً اين نويسنده قديمىِ خوش ذوق شيعه نيز اين روايت را در كتاب المحاسن خويش آورده است؛ ولى متأسّفانه به سبب مفقود شدن بيشتر اجزاى كتاب المحاسن و عدم دسترسى ما به متن كامل آن، اين متن در اختيار ما نيست.

۷. ثقة الاسلام كلينى و شيخ طوسى ، گزارش محمّد بن سنان در باره علل الشرائع را در كتاب هاى حديثىِ خود، و در ابواب مرتبط با اين روايت ، گزارش نكرده اند كه شايد ناشى از بى اعتمادى بدين متن بوده است و يا در مقام تبيين ادلّه احكام، پرداختن به بيان فلسفه و حكمت احكام شرعى را شايسته نمى دانسته اند.

۸. فقيهان متأخّر (از بعد از دوره صاحب حدائق) به برخى از قسمت هاى روايت محمّد بن سنان استناد كرده اند؛ ولى معمولاً از آن ، با وصف روايت يا خبر ياد كرده اند و آن را «صحيحه» نخوانده اند كه ظاهراً حاكى از عدم صحّت طريق اين روايت در نزد آنان است. اگر چه از استناد آنان بدين روايت معلوم مى شود كه بدان در حدّ روايت مؤيّد در امور غير الزامى، اعتماد داشته اند.

۹. آية اللَّه خويى به سبب ضعيف شمردن محمّد بن سنان، به اين روايت استناد نكرده است؛ ولى آية اللَّه شبيرى زنجانى، آن را صحيح و معتبر مى شمرد.[۵]

۱۰. در اين گزارش، پس از بيان فلسفه طهارت همچون غسل و وضو، به بيان فلسفه اعمال حج، احكام جزايى اسلام، محرّمات خوردنى ها و آشاميدنى ها و حدود شرعى پرداخته شده و برخى از حكمت ها را در چرايىِ جعل آنها بيان كرده است.

۱۱. مضمون روايت محمّد بن سنان، معمولاً با اقوال و آراى رسمى فقيهان شيعه هماهنگ ، است. اگر چه توجيه برخى از حكمت هاى ذكر شده در روايت براى ما قابل فهم نيست؛ ولى عدم فهم دليل و فلسفه حكم، ضررى به اصل حكم يا دليل ارائه شده نمى زند.

۱۲. خلاصه سخن آن كه گزارش محمّد بن سنان از امام رضا عليه السلام در باره فلسفه احكام، از اعتبار نسبى برخوردار است؛ ولى نمى توان بر همه جملات و فرازهاى آن اعتماد كرد.


[۱]به قلم استاد ارجمند ، حجة الاسلام و المسلمين سيّد محمّدكاظم طباطبايى .

[۲]ر . ك : علل الشرائع : ج ۲ ص ۵۹۲ .

[۳]ر . ك : ص ۲۳۹ (سخنى درباره گزارش فضل بن شاذان درباره فلسفه أحكام) .

[۴]ر . ك : بحار الأنوار : ج ۶ ص ۹۴ .

[۵]ر . ك : كتاب النكاح : ج ۱ ص ۴۲۹ .