قتل نفْس زكيّه

پرسش :

قتل نفْس زكيّه به عنوان یکی از علائم ظهور را توضیح دهید؟



پاسخ :

كشته شدن نفْس زكيّه، يكى از نشانه هاى مشهور ظهور است. اين علامت در احاديث فريقين وجود دارد؛ ولى در منابع شيعه به عنوان نشانه اى حتمى معرفى مى شود. منظور از نفْس زكيّه، انسانى صالح و با تقواست.

از سيزده حديثى كه در متن در باره «نفْس زكيّه» نقل شده، سه حديث از نظر سند، معتبر است ،[۱]در دو حديث از اين سه حديث معتبر هم تنها به ذكر اين مطلب اكتفا شده كه قتل نفْس زكيه، از نشانه هاى حتمى ظهور است.[۲]

احاديث مربوط به اين شخص همانند ديگر احاديث علائم ظهور، به دو دسته تقسيم مى شوند: بخشى كه در آنها سخن از مهدى و ظهور او وجود ندارد و به عنوان فتن و ملاحم و به عبارتى پيشگويى آينده ذكر شده است. در بخش ديگر، به نام مهدى تصريح شده و قتل نفْس زكيّه، يكى از نشانه هاى ظهور او دانسته مى شود. نكته قابل توجّه اين است كه قبل از قيام امام زمان(ع) انسان هاى بى گناه و داراى درجات بالاى ايمانىِ بسيارى كشته مى شوند. علامت حتمى بودن قتل يكى از آنها، نشانگر موقعيت ممتاز اجتماعى و وظيفه مهمّى است كه بر عهده او گذاشته شده است.

به نظر برخى، انتساب به سادات حسنى، از ويژگى هايى است كه براى نفْس زكيّه نيز برشمرده شده است. از اين رو، نفْس زكيّه همان سيّد حسنى است؛ ولى شهرت نفْس زكيّه و روايات متعدّدى كه در باره او رسيده است، علامت بودن او را اثبات مى كند. بنا بر اين مى توان احاديث سيّد حسنى را بر نفس زكيّه حمل كرد. حديثى را كه در باره «مرد هاشمى» آمده نيز مى توان بر نفس زكيّه حمل كرد؛ چون كشته شدن در ميان ركن حجر الأسود و مقام ابراهيم، در باره هر دو نفر ذكر شده است.[۳]

به اين نكته هم بايد توجّه كرد كه تعدادى از احاديث منابع شيعه و سنّى در باره نفْس زكيّه، بخصوص آنچه در الفتن ابن حماد و الغيبة شيخ طوسى آمده، مستند به معصوم(ع) نيستند. البته همين احاديث به واسطه كتبى همچون التشريف بالمنن ابن طاووس، به شيعه راه يافته و تلقّى به قبول شده اند.

بخشى از احاديثى كه نفْس زكيّه را نشانه ظهور مى دانند، آن را همراه با چند نشانه مهم ديگر مانند نداى آسمانى و سفيانى و خَسْف بيدا ذكر مى كند. برخى احاديث نفس زكيه هم به تفصيل از جنگ و گريز وى خبر مى دهند.

با توجّه به مجموعه متون مى توان گفت كه نفْس زكيّه، يكى از علائم مشهور و حتمىِ ظهور است كه در باره او و شهادت او، روايات معتبرى وجود دارد. اگر چه همانند ديگر علائم، جزئيّات مرتبط با او از ابهام برخوردار است.


[۱]روايت سوم نيز در باره سيّد حسنى است كه توضيح لازم در اين باره ذيل همين عنوان خواهد آمد.

[۲]روضة الكافى : ص ۲۲۵.

[۳]ر.ك: الإرشاد: ج ۲ ص ۳۶۸.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت