اقسام اَجَل

پرسش :

اجل چند قسم است؟



پاسخ :

در آيه دوم سوره انعام ، به دو نوع اَجَل ، اشاره شده است : اَجَل مطلق و اَجَل مُسمّا :

« هُوَ الَّذِى خَلَقَكُم مِّن طِينٍ ثُمَّ قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى عِندَهُ.[۱]اوست كسى است كه شما را از گِل آفريد ، آن گاه مدّتى را [ براى شما عمر ]مقرّر داشت ، و اَجَل حتمى ، نزد اوست »  .

واژه «اَجَل» در لغت ، به معناى سررسيد وقت و مدّت زمان يك چيز است ؛ ولى در اين آيه ظاهرا مقصود ، سررسيد عمر انسان است . نيز به قرينه تقابل «اَجَل مطلق» و «اَجَل مُسمّا» معلوم مى شود كه مقصود از اَجَل در تعبير اوّل ، چيزى غير از آن در تعبير دوم است .

به بيان روشن تر ، اجل ، دو گونه است : يكى اجل مبهم ، و ديگرى ، اجل معيّن در نزد خداوند متعال . اجل معيّن ، همان اجل محتوم (حتمى) است كه تغيير نمى پذيرد ؛ چرا كه قرآن آن را به «عنده (نزد خدا)» مقيّد كرده و بديهى است چيزى كه نزد خداست ، قابل تغيير نيست ، چنان كه مى فرمايد :

«مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَ مَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ .[۲]آنچه پيش شماست ، تمام مى شود و آنچه پيش خداست ، پايدار است»  .

بر اين اساس ، به روشنى از آيه مورد بحث فهميده مى شود كه اجل مطلق كه در احاديث، «اجل موقوف» ناميده شده، قابل تغيير و كم و زياد شدن است ، و اجل مسمّا ، غير قابل تغيير است . احاديثى كه ملاحظه شدند نيز اين برداشت از آيه را تأييد مى كنند ؛ ليكن حديثى در تفسير القمّى آمده كه بر خلاف ظاهر آيه و نيز تفسير احاديث گذشته از آن است ، و متن آن ، چنان كه از امام صادق عليه السلام روايت شده ، اين است :

الأَجَلُ المَقضيُ هوَ المَحتومُ الَّذي قَضاهُ اللّهُ وَحَتَمَهُ ، وَالمُسَمَّى هوَ الَّذي فيهِ البَداءُ ، يُقَدِّمُ ما يَشاءُ وَيؤَخِّرُ ما يَشاءُ ، وَالمَحتومُ لَيسَ فيهِ تَقديمٌ وَلا تأخيرٌ.[۳]اجل معين شده ، همان اجل حتمى است كه خداوند آن را معين و قطعى كرده و اجل مسمى ، آن است كه در آن بداء هست . آنچه را بخواهد جلو مى اندازد و آنچه را بخواهد عقب مى اندازد . اجل حتمى ، جلو انداختن و عقب انداختن ندارد .

به نظر مى رسد كه ظاهر اين حديث ، با توجّه به آنچه ذكر شد ، قابل قبول نباشد ؛ امّا با اين وصف ، علّامه مجلسى در بيان جمع ميان اين حديث و احاديث گذشته مى فرمايد :

ظاهر برخى احاديث ، اين است كه [اجل]، اوّلى حتمى و [اجل] دوّمى، موقوف است و برخى احاديث هم به عكس اين اند . مى توان اين گونه جمع بندى كرد كه : خداوند متعال ، اجلى را معيّن كرده و آن را به پيامبران و حجت هايش خبر داده و اعلام كرده كه حتمى است و راهى براى تغييرش نيست . و در نزد خداوند ، اجل مسمّايى هم وجود دارد كه بر خلاف اجل معيّن ، حتمى نيست و آن ، همانى است كه وقتى مسمّا بودن آن را اعلام كرده ، بَدا هم در آن واقع مى شود . از اين روست كه خداوند متعال فرموده است :  «در نزد او»  يعنى كسى را از آن ، مطّلع نساخته است . اما اين كه آن را مسمّا گفته اند، از اين جهت است كه از آن ، نام برده شده است و مادام كه نام برده نشده بود ، موقوف بود و از اين روست كه در آنچه خبر داده ، بَدا واقع مى شود ، البتّه نه حتما .

احتمال هم دارد كه مراد از مسمّا ، اسم برده شدن و توصيف شدن به حتميّت باشد . بنا بر اين، مقصود ، اين مى شود : او اجلى حتمى را معيّن كرد (يعنى: اعلام كرد كه حتمى است) و از اجلى ديگر خبر داد كه آن هم در نزد او حتمى است؛ ولى بندگان را از حتميّت آن ، آگاه نساخت . و از آن ، به دست مى آيد كه او چيزى را اعلام كرده ، اما نه به صورت وقوع قطعى ، و آن ، غير از اجل مسمّاست و آن اجلى هم نيست كه اوّل گفته شد .

حاصل اين دو ، با نزديكى اى كه به هم دارند ، اين است كه هر دو ، قطعى اند ؛ ولى خداوند ، از يكى خبر داده و از ديگرى ، نه . و از آيه استفاده مى شود كه به جز دو اجل يادشده ، اجل موقوف هم وجود دارد . احتمال دارد كه اولى عام باشد كه در اين صورت ، در روايت ابن مِسكان، دچار تكلف شده ايم؛ يعنى احتمال دارد كه اجل ، حتمى باشد . نيز ظاهر بيشتر احاديث ، اين است كه اجل اوّلى ، موقوف (غير حتمى) است و اجل مسمّا، حتمى است .[۴]


[۱]انعام : آيه ۲ .

[۲]نحل : آيه ۹۶ .

[۳]تفسير القمّى : ج ۱ ص ۱۹۴ ، بحارالأنوار : ج ۴ ص ۹۹ ح ۷ .

[۴]بحار الأنوار : ج ۵ ص ۱۴۰ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت