دلبسته نبودن است. همين معنا در روايات هم مورد توجه قرار گرفته و لذا زهد و رغبت در برابر هم به کار رفتهاند. ۱
زهد داراي آثار روانشناختي متعددي است و در موقعيتهاي متفاوتي به ايفاي نقش ميپردازد كه در جاي خود بايد مورد بررسي قرار گيرد. آنچه در اينجا به آن ميپردازيم، نقش زهد در تعديل موقعيت خوشايند و ناخوشايند زندگي است. همچنين، تعديل اين دو موقعيت عوامل متعددي دارد كه در فرصت ديگري بايد به آن پرداخت؛ اما يكي از آنها زهد است. بنا بر اين، در اين نوشتار به دنبال بيان همه آثار روانشناختي زهد بر سلامت روان هستيم، و نه به دنبال همه عوامل تعديل كننده موقعيتهاي خوشايند و ناخوشايند. آنچه در اين مجال بدان ميپردازيم، نقش زهد در تعديل موقعيت خوشايند و ناخوشايند است كه نتيجه آن، تأمين سلامت روان است.
موقعيتهاي دوگانه و واكنش منفي به آن
زندگي از يك منظر به دو دوره تقسيم ميشود: دوران خوشايند و ناخوشايند . ۲ گاه، زندگي به انسان رو ميکند و خواستهها و انتظاراتش برآورده ميشود و از نعمتهاي آن برخوردار ميگردد. و گاه دنيا به انسان پشت ميکند و مشکلات و سختيها فرو ميريزند و از آنچه انسان دارد، برخي را از دست ميدهد و در تحقق خواستههايش ناکام ميگردد. ۳ نکته مهم چگونگي واکنش ما نسبت به اين دو دوره است. چگونگي واكنش ما تعيين کننده کيفيت زندگي و سرنوشت آن است. واكنش مناسب ميتواند آسيبهاي منفي هر دو دوره را از بين ببرد و آن را به يك فرصت براي زندگي تبديل و اما واكنش نامناسب هر دو موقعيت را به عاملي براي نابودي زندگي تبديل ميكند. در حقيقت، سودمندي يا زيانباري اين دو موقعيت
1.. الأمام علي(: زُهدُکَ في راغِبٍ فيکَ نُقصانُ حَظٍّ، و رَغبَتُکَ في زاهِدٍ فيکَ ذُلُّ نَفسٍ. الإمام الصادق( ـ في ذِکرِ جُنودِ العَقلِ وَالجَهلِ ـ : الزُّهدُ وضِدُّهُ الرَّغبَةُ. (همان، ج۲، ص۴۰،، ح۸۰۱ و ۸۰۲)
2.. الإمامُ علىٌّ(: الدهرُ يَومانِ: فيَومٌ لَكَ و يَومٌ علَيكَ، فإذا كانَ لكَ فلا تَبطَرْ، وإذا كانَ عَليكَ فلا تَحزَنْ، فَبِكِلَيهِما سَتُختَبَرُ. عنه(: الدهرُ يَومانِ: يومٌ لكَ و يومٌ علَيكَ، فإن كانَ لَكَ فلا تَبطَرْ، وإن كانَ عليكَ فلا تَضجَرْ. عنه(: الدهرُ يومانِ: يومٌ لكَ و يومٌ علَيكَ، فإذا كانَ لَكَ فلا تَبطَرْ، وإذا كانَ علَيكَ فاصبِر. (ميزان الحكمة، ج۴، ص۱۴۹، ح۶۳۲۱ - ۶۳۲۳)
3.. قرآن کريم درباره طبقهبندي مشکلات زندگي ميفرمايد: (لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالَّثمَرَاتِ(.