اذن واعیه

پرسش :

منظور از «اذن واعیه» در قرآن کیست؟



پاسخ :

در منابع شیعه و اهل تسنّن،[۱]روایات بسیاری وارد شده که از مصادیق برتر (أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) که از عاقبت سوء اقوام گذشته، درس گرفته و مشمول این هدایت ایصالی و توفیق خاصّ الهی قرار می گیرد، علی بن ابی طالب(ع) است.

ثقة الاسلام کلینی، در الکافی،[۲]شیخ صدوق در عیون أخبار الرضا(ع)،[۳]طَبرِسی در مجمع البیان،[۴]طبری در جامع البیان،[۵]واحدی در أسباب النزول،[۶]ثعلبی در الکشف و البیان (تفسیر الثعلبی)،[۷]ابن ابی حاتم در تفسیر القرآن العظیم،[۸]قُرطُبی در الجامع لأحکام القرآن (تفسیر القرطبی)،[۹]ابو حیّان اَندُلسُی در البحر المحیط،[۱۰]فخر رازی در مفاتیح الغیب[۱۱](تفسیر الفخر الرازی) و سیوطی در الدرّ المنثور،[۱۲]اخبار گویای این تطبیق را گزارش کرده اند.

برای نمونه، از امام صادق(ع) روایت شده که فرمود:

هنگامی که آیه (وَ تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) نازل شد، پیامبر خدا(ص) فرمود: «ای علی! (أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) گوش توست».[۱۳]

همچنین در بسیاری از کتاب های تفسیری و حدیثی فریقین، نقل شده که پیامبر اکرم بعد از نزول آیه (وَ تَعِیَهَا أُذُنٌ وَاعِیَةٌ) فرمود:

سَأَلتُ اللّهَ أن یَجعَلَها أذُنَکَ یا عَلِی![۱۴]

از خدا خواستم که گوش شنوای نگه دارنده را گوش تو قرار دهد، ای علی!

در ادامه روایت آمده که امام علی(ع) فرمود: «پس از آن، چیزی از پیامبر(ص) نشنیدم که فراموشش کنم».[۱۵]

در روایت دیگری آمده است که وقتی علی(ع)، به کوفه آمد، چهل روز در نماز صبح برای مردم، سوره اعلی را می خواند. بعضی بر او خُرده گرفتند که جز این سوره، دیگر سوره ها را خوب نمی داند! چون خبر به ایشان رسید، در پاسخ فرمود:

من ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه قرآن را می دانم.... هیچ سخنی از آن نازل نشده، جز آن که می دانم در باره چه کسی، در چه روزی و در چه جایی نازل شده است. آیا نخوانده اند که (إِنَّ هَٰذَا لَفِی ٱلصُّحُفِ ٱلْأُولَیٰ * صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَ مُوسَیٰ؛[۱۶]به یقین، در صحیفه های گذشته، این معنا هست؛ صحیفه های ابراهیم و موسی). به خدا سوگند، آن در پیشِ من است و از پیامبر خدا(ص) و از ابراهیم(ع) و موسی(ع)، به ارث برده ام. به خدا سوگند! من کسی هستم که خداوند در باره من این آیه را نازل کرده: (وَ تَعِیهَا أُذُنٌ وَاعِیةٌ؛ تا گوش شنوا، آن را نگه دارد). ما نزد پیامبر خدا(ص) بودیم و ما را از وحی، خبردار می ساخت. من آن را می گرفتم و دیگران، فراموش می کردند. وقتی از نزد او بیرون می آمدیم، می گفتند: (مَاذَا قَالَ ءَانِفًا؛[۱۷]هم اکنون، چه گفت؟).[۱۸]

گفتنی است مفرد و نکره آمدن (أُذُنٌ وَاعِیةٌ)، نوعی تعریض از سوی خداوند است برای بیان اندک بودن کسانی که این پندهای الهی را آویزه گوش خود می کنند و همیشه در جان خود، حفظ می کنند.[۱۹]


[۱]. ر. ک: دانش نامه امیر المؤمنین(ع): ج۷ ص۳۷ (گوش شنوا).

[۲]. الکافی: ج۱ ص۴۲۱.

[۳]. عیون أخبار الرضا(ع): ج۱ ص۶۷.

[۴]. مجمع البیان: ج۱۰ ص۵۱۹.

[۵]. تفسیر الطبری: ج۲۹ ص۶۹.

[۶]. أسباب النزول: ص۴۶۵.

[۷]. تفسیر الثعلبی: ج۱۰ ص۲۸.

[۸]. تفسیر ابن أبی حاتم: ج ۱۰ ص۳۳۶۹.

[۹]. تفسیر القرطبی: ج۱۸ ص۲۶۴.

[۱۰]. البحر المحیط: ج۱۰ ص۲۵۷.

[۱۱]. تفسیر الفخر الرّازی: ج۳۰ ص۶۲۴.

[۱۲]. الدرّ المنثور: ج۶ ص۲۶۰.

[۱۳]. الکافی: ج۱ ص۴۲۱.

[۱۴]. تفسیر الطبری: ج۲۹ ص۶۹، شواهد التنزیل: ج۲ ص۳۶۱ و ۳۶۵، عیون أخبار الرضا(ع): ج۱ ص۶۷ و ...

[۱۵]. تفسیر الطبری: ج۲۹ ص۶۹ و ...

[۱۶]. اعلی: آیه ۱۸ و ۱۹.

[۱۷]. محمّد: آیه ۱۶.

[۱۸]. تفسیر العیّاشی: ج۱ ص۱۴.

[۱۹]. تفسیر الفخر الرّازی: ج ۳۰ ص۶۲۴.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت