جايگاه دينى و فقهى سفيران چهارگانه

پرسش :

سفیران چهارگانه امام مهدی(ع) چه جایگاه دینی و فقهی داشتند؟



پاسخ :

يكى از مسائل مهم در بحث ولادت ولىّ عصر(ع) و دوره غيبت صغرا و سپس آغاز دوره غيبت كبرا و نيز اعتبار و جايگاه توقيعات موجود ، بويژه توقيعات فقهى ، توجّه به شخصيت و جايگاه نايبان خاصّ امام(ع) است . اهمّيت اين امر در باره توقيعات فقهى ، اين است كه اين بزرگواران در دوره غيبت صغرا كه حدود هفتاد سال به درازا كشيد ، تنها كسانى بودند كه با امام(ع) ارتباط داشتند و مى توانستند رابط ميان شيعيان و امام(ع) باشند .

استناد به توقيعات در استدلال هاى فقهى ، بر پايه اين حقيقت است كه جامعه شيعى به صورت عام ، و عالمان و محدّثان و متكلّمان و فقيهان شيعه به صورت خاص ، به جلالت قدر و وكالت اين بزرگواران ، اعتماد كامل و اعتقاد راسخ داشته اند . خاستگاه اين اعتقاد و اعتماد ، ادلّه و شواهد بسيار و اطمينان بخشى از معجزات و غير معجزات است كه در منابع حديثى و تاريخى ما ، از جمله كتاب الغيبة ى شيخ طوسى و كمال الدين شيخ صدوق ، موجود است و پيشينه آن به دوره امام هادى(ع) و سپس امام عسكرى(ع) بر مى گردد كه جناب عثمان بن سعيد عَمرى و فرزندش محمّد بن عثمان عَمرى ، از نزديكان آن دو امام بزرگوار و كاملاً مورد اعتماد ايشان بوده اند ،[۱]چنان كه به نمونه اى از آن با سندى بسيار معتبر از جناب كلينى اشاره كرديم . شرح حال و جلالت قدر و منزلت اين بزرگواران در جاهاى ديگر ، از جمله منابع رجالى آمده است و نه تنها هيچ ترديدى در مراتب كاملِ وثاقت و جلالت آنان نيست ، بلكه مذهب اماميّه ، در ادامه تاريخ خود ، جملگى بر پايه اعتماد و اعتقاد به وكالت و حتّى نيابت آنان ، استقرار يافت .

امّا نكته قابل توجّه در باره وكلاى خاص ، اين است كه همان گونه كه آية اللَّه شبيرى زنجانى نگاشته است ، هيچ يك از آنان «جزو مراجع علمى طايفه اماميّه» مطرح نبوده اند[۲]و به رغم شخصيت شناخته شده و اعتمادآميزى كه داشته اند ، در شمارِ عالمان تراز اوّل به شمار نمى رفته اند .

مؤيّد اين امر ، گفته محقّق حلّى است كه در اشاره اى روشن به سفير دوم ، محمّد بن عثمان عَمرى - كه بيش از دو سومِ دوره غيبت صغرا وكالت داشته - ، از وى با تعبير «بعضِ فضلائنا ؛ برخى از فاضلان شيعه» ياد مى كند ، نه در حدّ معرّفى يك فقيه پيشين .[۳]همچنين در منابعى مانند الفهرست شيخ طوسى و رجال النجاشى - كه ويژه معرّفى صاحبان آثار و كتاب هاى شيعى است - ، نامى از سفيران خاص برده نشده و اثرى براى آنان ، گزارش نگرديده است .

اشاره كرديم كه حتّى جناب حسين بن روح ، كتاب التأديب را براى بررسى به قم فرستاد و به رغم اين كه ابو سهل اسماعيل بن على نوبختى ، جايگاه علمى بالاترى داشت ، حسين بن روح ، سفير سوم معرّفى شد . آنچه در برخى نقل ها آمده ، تنها اين است كه جناب محمّد بن عثمان ، كتاب هايى در فقه داشته كه آنها را مستقيماً از امام عسكرى(ع) و امام زمان(ع) شنيده و يا از پدر خود ، عثمان بن سعيد ، از امام هادى(ع) ، از امام عسكرى(ع) نقل كرده است .[۴]آية اللَّه شبيرى زنجانى - چنان كه اشاره شد - ، احتمال مى دهد دليل آن در آن فضاى تقيّه آميز شديد ، اين بوده كه «چه بسا آن بزرگواران (وكلا) نمى خواسته اند در مسائلى كه طُرُق ظاهرى براى حلّ آن وجود دارد ، ارتباطى با شيعيان داشته باشند» .[۵]

بر اين نكته مى توان افزود كه صرف نظر از جايگاه اعتمادآميز و شناخته شده اى كه دو سفير اوّل و دوم در خانه امام هادى(ع) و امام عسكرى(ع) داشتند و شيعيان ، سال ها اينان را به همين وصف مى شناختند و طبعاً پذيرش بيشترى در ميان شيعه داشتند ، اگر سفراى خاصّ امام(ع) ، جزو فقهاى شناخته شده به شمار مى رفتند و مورد مراجعه مردم و داراى آثار فقهى و علمى بودند ، چه بسا زمينه اين اتّهام ، بيشتر فراهم مى شد كه آنان ، پاسخ ها را بر پايه اجتهاد و نظر خود صادر مى كنند ، نه نظر و فرموده امام(ع) ؛ اتّهامى كه شلمغانى ، پس از انحراف و گرفتار شدن ، وارد كرد و خود را نيز دخيل مى دانست ،[۶]چنان كه يكسانىِ دست خطّ توقيعات زمان جناب محمّد بن عثمان عَمرى با توقيعاتى كه در زمان پدرش جناب عثمان بن سعيد صادر مى شد ، مورد توجّه قرار گرفته و از نشانه هاى صدق وى به شمار رفته است .[۷]اين ، مانند نكته اى است كه به صورتى روشن در باره علّت «اُمّى» بودن پيامبر خدا صلى اللَّه عليه و آله ذكر شده است تا به معجزه بودن قرآن ، بيشتر و زودتر ايمان آورده شود .


[۱]جناب عثمان بن سعيد از يازده سالگى در خدمت امام هادى(ع) بوده و طبعاً فرزندش محمّد را - كه بعداً بيش از چهل سال وكالت ولىّ عصر(ع) را بر عهده داشت - ، بايد خانه زاد آن بزرگواران و از نزديك ترين افراد به آنان شمرد.

[۲]جرعه اى از دريا: ج ۱ ص ۱۷۳.

[۳]المعتبر: ج ۲ ص ۶۲.

[۴]ر . ك : ج ۳ ص ۳۳۸ ح ۶۱۸ .

[۵]جرعه اى از دريا: ج ۱ ص ۱۷۳.

[۶]چنان كه به رغم اعتقاد و اعتماد عمومى جامعه شيعى ، بويژه عالمان و فقيهان به استناد توقيعات ولىّ عصر(ع) ، يكى از معاصران در باره يك توقيع كه وجود دو روايت در موضوع پرسش شده و نوعى ترديد اوّليه را مى رساند ، نظر داده است كه در اين توقيع و موارد مشابه ، جناب حسين بن روح در مواقعى كه به امام(ع) دسترس نداشته ، بر پايه احاديث موجود ، فتوا مى داده است(!) (ر.ك: بحار الأنوار: ج ۸۲ ص ۱۸۲ ، پانوشت مصحّح).

[۷]ر.ك: الغيبة: ص ۳۶۳.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت