سبب نزول آیه اکمال دین

پرسش :

سبب نزول آیه اکمال دین چیست؟



پاسخ :

آیه اکمال دین:

الْیوْمَ یَئِسَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِن دِینِکُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْیوْمَ أَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی وَرَضِیتُ لَکمُ الْإِسْلاَمَ دِیناً.[۱]

امروز، کسانی که کافر شده اند، از [کارشکنی در] دین شما نومید گردیدند. پس، از ایشان مترسید و از من بترسید. امروز، دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم و اسلام را برای شما، آیین برگزیدم.

بر اساس روایات و گزارش های بسیار از شیعه و سنّی، این آیه در سال دهم هجری در باره ولایت امام علی بن ابی طالب(ع) بعد از پیامبر(ص) در جریان حادثه غدیر بر ایشان نازل شد. علّامه امینی رحمه الله در کتاب ارزشمند و بی نظیرش الغدیر، به صورت گسترده ای در باره واقعه غدیر، بحث کرده است.[۲]وی در این کتاب، «حدیث غدیر» را از ۱۱۰ نفر از «صحابیان» پیامبر(ص) نقل می کند. در طبقه «تابعیان» نیز به نقل وی، ۸۴ نفر حدیث غدیر را روایت کرده اند.[۳]صاحب کتاب الغدیر، همچنین احادیث مربوط به غدیر را از ۳۶۰ کتاب ـ که بسیاری از آنها از منابع اهل سنّت اند ـ، نقل کرده است.[۴]شایان توجّه است که بسیاری از روایات شیعه بدون ذکر روز غدیر یا هر روز دیگری، نزول «آیه» اکمال را به رخداد انتصاب امام علی(ع) به جانشینی پیامبر خدا(ص) تفسیر کرده اند و برخی از آنها، به طور مشخّص، نزول آیه را در روز غدیر، بیان می دارند.[۵]

این احادیث، موافق قرآن هستند و راهی جز پذیرفتن آنها وجود ندارد؛ زیرا در تاریخ زندگی پیامبر اسلام، بجز روز غدیر خم، روزی با ویژگی هایی که این آیه بر آن تأکید دارد، یافت نمی شود. در این روز بود که با تعیین رهبر آینده جهان اسلام از سوی خداوند متعال، امید منافقان کافری که می پنداشتند آیین اسلام به شخص پیامبرِ آن، قائم است و با مرگ او نخواهند گذاشت تداوم پیدا کند، به یأس گرایید.

در این روز بود که برنامه های اسلام برای اداره آینده جهان، کامل گردید و با تعیین شخصیت بزرگی چون امام علی(ع) ـ که به استثنای نبوّت، همتای پیامبر اسلام بود[۶]ـ به جانشینی پیامبر(ص)، نعمت خداوند بر امّت اسلامی کامل گردید و بر اساس همین کامل بودن برنامه های اسلام برای تکامل مادّی و معنوی جامعه بشر بود که اسلام با عنوان کامل ترین دین تکامل بخشِ انسان، مورد پذیرش خداوند متعال، قرار گرفت.

همچنین دسته ای از احادیث که ناظر به مراسم عمامه گذاری ویژه امام علی(ع) توسّط پیامبر(ص) در روز غدیر خم[۷]هستند و احادیثی که به برگزاری مراسم سلامِ رهبری به امام علی(ع)[۸]در آن روز اشاره دارند و یا بیان کننده تبریک صحابیان بزرگ پیامبر(ص) به علی(ع) در روز غدیر[۹]هستند، نیز اشعار حسان بن ثابت[۱۰]و احادیث اِعلام روز غدیر به عنوان بزرگ ترین عید اسلامی[۱۱]و اَسناد و قرائن تاریخی و حدیثی فراوان دیگر،[۱۲]همه مؤیّد آن است که روز کامل شدن دین، همان روز غدیر خم است.

به برخی از این روایات که از راویان مورد اعتماد اهل سنّت، چون ابو سعید خُدری و ابو هُرَیره نقل شده است، توجّه کنید:

روایت اوّل. ابن عساکر در تاریخ دمشق، به نقل از ابو سعید خُدری، آورده است:

چون پیامبر خدا(ص) علی(ع) را در غدیر خُم نصب کرد و به ولایت او ندا داد، جبرئیل(ع) با این آیه بر او فرود آمد: (امروز، دین شما را برایتان کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و دین اسلام را برایتان پسندیدم).[۱۳]

روایت دوم. الدرُّ المنثور، به نقل از ابو هُرَیره آورده است:

چون روز غدیر خُم شد ـ که همان هجدهم ذی حجّه است ـ، پیامبر(ص) فرمود: «هر که من مولای اویم، علی مولای اوست» و خداوند، نازل کرد: (امروز، دینتان را برایتان کامل کردم).[۱۴]

روایت سوم. تاریخ بغداد، از ابو هُرَیره نقل کرده است:

هر کس روز هجدهم ذی حجّه را روزه بگیرد، روزه شصت ماه برایش نوشته می شود و آن، همان روز غدیر خُم است، هنگامی که پیامبر(ص) دست علی بن ابی طالب را گرفت و فرمود: «آیا من، ولی مؤمنان نیستم؟». گفتند: چرا، ای پیامبر خدا! فرمود: «هر که من مولای اویم، علی، مولای اوست». عمر بن خطّاب گفت: مبارکت باشد ای پسر ابو طالب! مولای من و مولای هر مسلمانی گشتی. خدا هم نازل کرد: (امروز، دینتان را برایتان کامل کردم).[۱۵]


[۱]. مائده: آیه ۳.

[۲]. در موضوع غدیر و نصب امام علی(ع) به امامت و ولایت، علاوه بر کتاب الغدیر، کتاب های مفید و باارزش دیگری نیز چون عبقات الأنوار، المراجعات و إحقاق الحق، شایسته مراجعه و بهره بردن هستند.

[۳]. الغدیر: ج۱ ص۱۴ـ ۷۲.

[۴]. الغدیر: ج۱ ص۷۳ ـ ۱۵۱.

[۵]. ر. ک: دانش نامه امیر المؤمنین(ع): ج۲ ص۲۷۰.

[۶]. اشاره است به حدیث «أنتَ مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ من موسیٰ ...». برای مطالعه بیشتر، ر.ک: دانش نامه امیر المؤمنین(ع): ج۲ ص۱۴۱ (احادیث منزلت).

[۷]. دانش نامه امیر المؤمنین(ع): ج۲ ص۲۷۵.

[۸]. همان: ص۲۷۶.

[۹]. همان: ص۲۷۸.

[۱۰]. همان: ص۲۹۴.

[۱۱]. همان: ص۳۲۵.

[۱۲]. همان: ص۲۳۷ ـ ۳۵۴.

[۱۳]. تاریخ دمشق: ج۴۲ ص۲۳۷.

[۱۴]. الدرّ المنثور: ج۲ ص۲۵۹.

[۱۵]. تاریخ بغداد: ج۸ ص۲۸۴.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت