جاى قيام امام مهدی(ع)

پرسش :

با توجه به اختلاف احادیث در مورد محل قیام امام مهدی(ع)، دیدگاه شما در مورد محل آغازین قیام حضرت چیست؟



پاسخ :

احاديث فراوانى، مكّه را جايگاه آغاز قيام مهدوى مى دانند. بيشتر اين احاديث ، در كتاب هاى مشهور و معتبرى مانند الكافى و الغيبة نعمانى نقل شده و افزون بر اين، برخى از آنها داراى اسناد صحيح و معتبرند.

چند مكان ديگر به عنوان نقطه شروع نهضت مهدوى گفته شده است. يك حديث ، محل خروج و قيام امام مهدى(ع) را از زبان پيامبر اكرم(ص) «تهامه» دانسته[۱]كه مؤيّد احاديث پيشين است ؛ زيرا تهامه ، مانند حجاز مشتمل بر مكّه است .[۲]

دو روايت نبوى نيز به نقل از عبد اللَّه بن عمرو و امام على(ع) ، محلّ خروج و قيام را جايى در يمن به نام كرعه (اكرعه) دانسته اند .[۳]

اين حديث ، شاذ و غير معتبر است و با روايات متعدّدى كه گذشت ، متعارض است . به احتمال فراوان ، اين روايت ، ناظر به خروج يمانى از يمن است كه از ياوران امام مهدى(ع) خوانده شده و اندكى پيش از ايشان خروج مى كند.

همچنين احاديثى كه قاضى نعمان مغربى در كتاب شرح الأخبار آورده و دلالت بر آغاز قيام مهدوى از مغرب دارد و يا احاديثى كه شمس الدين محمّد قرطبى در كتاب التذكره آورده و محلّ خروج را مغرب اقصى دانسته است ،[۴]نمى توانند با احاديث فراوانى كه همگى بر شروع قيام از مكّه دلالت دارند، معارضه كنند؛ زيرا اين گزارش ها همگى بدون سند و يا مرسل هستند و احاديث ظهور از مغرب را تنها قاضى نعمان و حديث مغرب اقصى را تنها قرطبى نقل كرده و هيچ كدام ، از سوى محدّثان ديگر تأييد نشده است. از اين رو ، محتمل است اين روايات، جعلى و به انگيزه تأييد حكومت فاطميان و يا تقويت مهديان دروغينِ سر برآورده در شمال افريقا و غرب جهان اسلام ساخته شده باشند. تقويت كننده اين احتمال ، وجود انحصارىِ اين روايات در دو كتاب متعلق به غرب جهان اسلام است: نخست: شرح الأخبار نوشته قاضى نعمان، مفتى حكومت فاطميان در كشور مصر و شمال افريقا و ديگرى التذكرة نوشته قرطبى، عالم اندلسى است. احتمال ديگر آن است كه اين احاديث ، در نتيجه برداشتى نادرست و تحريف گونه از احاديث ظهور خورشيد از مغرب پديد آمده باشند كه خود يكى از نشانه هاى ظهور امام مهدى(ع) است.

جالب توجّه آن كه قاضى نعمان كه تنها ناقل احاديث مرسل ظهور از مغرب است، روايت زير را نقل كرده كه ناظر به شروع قيام از مكّه و همسو با ديگر احاديث است:

عن الدغشى، يرفعه الى رسول اللّه(ص) ، أنه قال: يخرج بعدى من بنى هاشم رجل يبايع بين الركن و المقام، فيغلب صاحب الشام أربعة آلاف يخسف لهم بالبيداء، ثم يسير إليهم،و المحروم من حرم غنيمتهم، ثم يملك بعد ذلك سبع سنين .[۵]

پس از من مردى از بنى هاشم قيام مى نمايد كه ميان ركن [حجر الأسود] و مقام [ابراهيم ] ، بيعت و بر چهار هزار سپاهى اعزامى [سفيانى ] از شام غلبه مى كند. آنها [نزديك مدينه ] در صحراى بيدا به زمين فرو مى روند و پس از آن، اين مرد به سوى آنان حركت مى كند و محروم كسى است كه از غنيمت [نبرد با آنها] بى نصيب بماند، و سپس اين مرد ، هفت سال فرمان روايى مى كند.

افزون بر اين، در روايات متعدّدى آمده است كه خروج كننده از مغرب و يا شام، سفيانى است .[۶]او پس از شورش در شام، سپاهى به سوى مدينه گسيل مى دارد و امام مهدى(ع) در نتيجه همين اقدام او، از مدينه، خارج و عازم مكّه مى شود .[۷]امام مهدى(ع) آن گاه پس از بيعت گرفتن از سيصد و سيزده يار ويژه اش[۸]در درّه هاى اطراف مكّه، و در پى حوادثى مانند كشته شدن نفس زكيه كه در مكّه روى مى دهد، از مخفيگاه ذى طوى در پيرامون مكّه، به سوى مسجد الحرام بيرون مى آيد و پس از خواندن نماز عشا، با صدايى رسا، آغاز قيام خود را اعلام مى كند.[۹]امام آن گاه بيعت عمومى مى گيرد و چون عدد سپاهيانش به ده هزار تن مى رسد، حركت خود را آغاز مى كند.[۱۰]امام سپاهى به سوى مدينه مى فرستد[۱۱]و آن جا را آرام و امن مى كند و خود براى سركوب سفيانى و استقرار حكومت جهانى اش، به سوى عراق، آوردگاه بزرگ قيام مى رود.


[۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۶۵. نيز ، ر. ك: ج ۸ ص ۲۴۴ ح ۱۵۵۵ .

[۲]ر. ك: معجم البلدان : ج ۲ ص ۶۳ .

[۳]ر. ك: ج ۷ ص ۲۷۶ ح ۱۳۳۳ ، الملاحم والفتن : ص ۲۷۸ ح ۴۰۴ ، الصراط المستقيم : ج ۲ ص ۱۵۴ و ۲۵۹ .

[۴]التذكره : ص ۳۰۰ (باب منه فى المهدى و من اين يخرج). گفتنى است در پانوشت كتاب آمده: سيوطى در كتاب العرف الوردى (ص ۸۶) اين حديث را بى اصل دانسته است.

[۵]شرح الأخبار: ج ۳ ص ۴۰۱ ح ۱۲۸۵ . نيز ، ر. ك: همين دانش‏نامه : ج ۷ ص ۱۱۳ ح ۱۱۷۵ و ح ۱۱۷۶ و... .

[۶]ر. ك: ج ۷ ص ۵ ح ۱۱۴۹ و ص ۳۸۳ ح ۱۳۹۳ و رواياتى كه مى‏گويد: سفيانى از مغرب مى‏آيد (الغيبة ، نعمانى: ص ۲۵۹ ح ۱۸) .

[۷]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۷ ح ۱۳۹۰ و ص ۳۷۵ ح ۱۳۹۱ و ج ۸ ص ۳۷۵ (فصل چهارم / گرد هم آمدن يكباره و بدون قرار قبلى ياران قائم در مكّه) .

[۸]ر. ك: ج ۷ ص ۳۶۷ ح ۱۳۹۰ و ص ۳۷۵ ح ۱۳۹۱ .

[۹]الملاحم والفتن : ص ۱۳۷ ح ۱۵۷ . نيز ، ر. ك: ص ۱۳۶ ح ۱۴۸۶ .

[۱۰]كمال الدين : ص ۳۷۸ ح ۲.

[۱۱]برخى روايات بيان مى‏دارند كه امام خود به سوى مدينه مى‏رود (ر. ك: كمال الدين : ص ۳۷۸ ح ۲) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت