تضييع نماز

پرسش :

مراد از «تضييع نماز» که در قرآن و حدیث مورد سرزنش قرار گرفته، چیست؟



پاسخ :

قرآن كريم در آيه شريف : (فَخَلَفَ مِن بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُواْ الصَّلَوةَ وَ اتَّبَعُواْ الشَّهَوَاتِ فَسَوْفَ يَلْقَوْنَ غَيًّا؛[۱]آن گاه پس از آنان ، جانشينانى به جايشان نشستند كه نماز را تباه ساختند و از هوس ها پيروى كردند . پس به زودى [سزاى ] گم راهى [خود] را خواهند ديد)، تباه كنندگانِ نماز را به تندى ، نكوهيده و وعده عذاب به آنها داده است.

افزون بر اين، دو آيه شريف : (فَوَيْلٌ لِّلْمُصَلِّينَ * الَّذِينَ هُمْ عَن صَلاَتِهِمْ سَاهُونَ ؛[۲]ويل براى نمازگزاران است ؛ آنان كه از نمازشان غافل اند) با توجّه به روايت ناظر به آن[۳]- كه «سهو» را به «تضييع» تفسير كرده - نيز تهديدى از سوى خداوند نسبت به ضايع كنندگان نماز و بيان عواقب سوء اين پديده ناپسند است.

همچنين احاديث متعدّد اين باب، همسو و همصدا با آيات پيش گفته ، تضييع (تباه كردن) نماز را كارى زشت دانسته و زيان هاى آن را بيان كرده اند. برخى از اين احاديث ، تضييع نماز را نقطه مقابل محافظت از نماز بر شمرده اند .[۴]از اين رو براى بررسى مفهوم و آثار آن، مى توان از مفهوم شناسى و شناخت آثار محافظت از نماز نيز مدد گرفت .

مفهوم شناسى «تضييع»

ابن فارِس، واژه شناس عرب ، مى گويد:

ض، ى، ع، أصل صحيح يدلّ على فوت الشى ء و ذهابه و هلاكه  .[۵]ضيع، اصلى صحيح است كه بر فوت چيزى و از ميان رفتن و نابودى آن دلالت مى كند.

ديگر واژه شناس ، ابن منظور نيز آن را به معناى «هلاك» دانسته و در باره آيه ۵۹ از سوره مريم ، دو تفسير را نقل مى كند :

يكى خواندن نماز در خارج از وقت آن و ديگر، ترك كلّى و به جا نياوردن هميشگى آن، و تفسير دوم را با سياق آيه، متناسب تر مى داند ؛ زيرا مقصود آيه، كافران و تاركان نماز هستند و دليل آن ، استثناى توبه كنندگان و ايمان آورندگان در آيه بعد است .[۶]

افزون بر اينان، ابن اثير، غريب نگار مشهور ، در باره «اضاعه» چنين نگاشته است :

إنّه نهى عن إضاعة المال ، يعنى إنفاقه فى غير طاعة اللَّه تعالى و الإسراف و التبذير .[۷]او از تضييع مال، نهى كرد، يعنى : از اين كه در غير اطاعت خداى متعال هزينه شود و يا در مصرف آن، زياده روى و ولخرجى گردد ، نهى كرد .

روشن است كه هر يك از اين موارد اخير ، به اتلاف و بى ثمر كردن مال مى انجامد. نتيجه اين كه : اين واژه در لغت و نيز در كاربردهايش در متون دينى ، به معناى ترك و تلف كردن و هلاك نمودن و در يك كلام ، تباه كردن چيزى است، خواه با ترك كلّى باشد و يا با به جا آوردن نادرست و بدون لحاظ شرايط و ملزومات آن ، به گونه اى كه نتيجه و فايده آن ، حاصل نشود ، كه در اين صورت با ترك آن ، تفاوتى ندارد و مى توان آن را هلاك شده و از ميان رفته دانست.

تضييع نماز از ديدگاه مفسّران

بنا به گفته امين الإسلام طَبْرِسى ،[۸]بسيارى از مفسّران كهن، آيه سوره مريم را ناظر به تأخير نماز و به جا آوردن آن در غير وقت و گروه اندكى نيز آيه را مربوط به ترك نماز دانسته اند. طَبْرِسى، بدون ذكر مستند خود ، معناى نخست را منقول از امام صادق عليه السلام مى داند، كه به نظر مى رسد سخن وى اشاره به اين حديث از امام صادق عليه السلام باشد :

إنَّ العَبدَ إذا صَلَّى الصَّلاةَ فى وَقتِها و حافَظَ عَلَيهَا ارتَفَعَت بَيضاءَ نَقِيَّةً ، تَقولُ : حَفِظتَنى حَفَظَكَ اللَّهُ ، و إذا لَم يُصَلِّها لِوقَتِها و لَم يُحافِظ عَلَيهَا ارتَفَعَت سَوداءَ مُظلِمَةً ، تَقولُ : ضَيَّعتَنى ضَيَّعَكَ اللَّهُ  .[۹]هنگامى كه بنده نماز را در وقتش و با حدودش بخواند ، سپيد و نورانى بالا مى رود و مى گويد: «مرا حفظ كردى . خدا تو را حفظ كند!» و هنگامى كه در غير وقتش و بدون حدودش بخواند، سياه و تاريك بالا مى رود و مى گويد: «مرا تباه كردى، خدا تو را تباه كند!» .

بيشتر تفسيرهاى ديگر نيز به همين دو معنا اشاره كرده اند، هر چند به حلّ اين اختلاف ظاهرى نپرداخته اند. شايد بتوان اين گونه گفت كه مفسّران ، هر دو قول را با هم سازگار و آنها را دو فرد از يك معناى كلّى دانسته اند، بدين معنا كه نمايان ترين فرد «تضييع»، همان ترك كلّى نماز است و فرد ديگرش، عدم رعايت حدود و شرايط و اجزاى اصلى آن (مانند وقت) است.

به سخن ديگر، كسى كه نماز را آن اندازه به تأخير مى اندازد كه وقت اداى آن به پايان مى رسد و بايد در خارج از وقت ، قضا كند ، مقصودِ حقيقى نماز را - كه همان ذكر مستمر و مداوم خداوند است - ، تحصيل نكرده و آن را تباه نموده است، بويژه اگر اين كار به صورت عادت در آيد و مكرّر صورت بگيرد. با اين بيان مى توان روايت امام صادق عليه السلام را ناظر به مصداق اخير تضييع، يعنى در غير وقت خواندن دانست ، بى آن كه مصداق اوّل را نفى كرده باشد ؛ زيرا مصداق اوّل، يعنى ترك كلّى نماز، به روشنى، مصداق تضييع شمرده مى شود و بى ترديد ، زيان هاى آن مانند دچار شدن به غَى و فرجام بد را در پى دارد . به جهت اين آشكارى ، امام عليه السلام نيز از ذكر آن ، صرف نظر كرده و به بيان مصداق هاى ديگر ، پرداخته است.

سخن پايانى ، اين كه : چه بسا بتوان دو تفسير ياد شده را نه ناظر به مصاديق انحصارى ، بلكه در صدد بيان دو مصداق بارزترِ تضييع (تباه كردن) نماز دانست . بر اين اساس ، تضييع مى تواند مصداق هاى نازل ترى از قبيل عدم اهتمام غير موجّه به امورى چون اوّل وقت ، جماعت خواندن و ... داشته باشد ، همچنان كه در مقابل ، از اهتمام به اين امور به عنوان نشانه هاى محافظت از نماز ، ياد شده است .


[۱]مريم : آيه ۵۹ .

[۲]ماعون : آيه ۴ - ۵ .

[۳]ر . ك : ح ۱۰۰۱ .

[۴]ر . ك : ح ۱۰۰۲ و ۱۰۰۳ و ۱۰۱۰.

[۵]معجم مقاييس اللغة : ج ۳ ص ۳۸۰ مادّه «ضيع» .

[۶]ر . ك : لسان العرب : ج ۸ ص ۲۳۱ مادّه «ضيع» .

[۷]النهاية : ج ۳ ص ۱۰۸ مادّه «ضيع» .

[۸]ر . ك : مجمع البيان : ج ۶ ص ۸۰۳ .

[۹]ر . ك : ح ۱۰۱۰ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت