اشارت ها و بشارت هاى قرآن به حکومت جهانی حضرت مهدی(ع)

پرسش :

تا چه اندازه حكومت جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى(ع)، در قرآن مورد توجّه قرار گرفته است و چند آيه در اين زمينه در قرآن وجود دارد؟



پاسخ :

در قرآن، آيه اى كه با صراحت از حكومت جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى(ع) در آخر الزمان سخن بگويد ، وجود ندارد ؛ ليكن آيات متعدّدى، حكومت جهانى اسلام و حاكميت ارزش هاى دينى و انسانى را در جهان، پيش بينى كرده اند . اين آيات در كنار احاديث متواتر و قطعى كه تصريح مى كنند اين وعده الهى به رهبرى امام مهدى(ع) در آخر الزمان تحقّق مى يابد ، اشاره اى روشن به حكومت جهانى ايشان دارند . از اين رو بايد ديد كه چند آيه از آيات قرآن به اين واقعه اشاره دارند و ميزان دلالت آنها چگونه است.

شمار آيات مرتبط با حكومت جهانى امام مهدى(ع)

علّامه مجلسى رحمه اللّه در بحار الأنوار تحت عنوان «باب الآيات المأوّلة بقيام القائم(ع)»[۱]۷۷ آيه را كه به قيام امام مهدى(ع) تأويل شده، در ضمن ۶۶ حديث آورده است ، همچنين در كتاب معجم أحاديث الإمام المهدى (جلد پنجم) بر پايه شمارى از احاديث، ۲۶۵ آيه از آيات قرآن كريم به حكومت جهانى امام مهدى(ع) تفسير يا تطبيق شده است .

البته بايد توجّه داشت كه دلالت اين آيات بر مقصود ، يكسان نيست . و همه احاديث ياد شده معتبر نيستند.[۲]بنا بر اين براى استناد به آيات و احاديثِ ياد شده در مورد اشارت ها وبشارت هاى قرآن به حكومت جهانى امام مهدى(ع)، بررسى دلالت آيات وارزيابى سند احاديث، ضرورى است.

اقسام آيات بشارت

به طور كلّى، آياتى را كه در منابع ياد شده، به حكومت جهانى امام مهدى(ع) تفسير يا تأويل شده اند، مى توان به چهار دسته تقسيم كرد :

  1. آيات پيشگويى كننده از جهانى شدن اسلام

اين دسته، آياتى هستند كه دلالت يا اشاره اى روشن بر جهانى شدن اسلام و حاكميت مسلمانان بر جهان دارند ، مانند :

الف - آيات فراگير شدن دين حق

قرآن كريم در سه آيه تأكيد مى فرمايد كه روزى فرا خواهد رسيد كه دين حق در جهان فراگير خواهد شد :

«هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَ دِينِ الْحَقِ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ.[۳]

اوست كه پيامبر خويش را با هدايت و دين حق روانه كرد تا آن را بر همه دين ها چيره سازد».

ب - آيه حكومت صالحان بر زمين

علاوه بر قرآن ، ساير كتاب هاى آسمانىِ پيشين نيز موضوع حاكميت صالحان راپيشگويى كرده اند :

«وَ لَقَدْ كَتَبْنَا فِى الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ.[۴]

و در زبور، پس از ذكر نوشتيم كه زمين را بندگان صالحم به ارث مى برند».

در تفسير جمله اوّل اين آيه، سه نظريّه وجود دارد :

  1. مقصود از «زبور»، كتب انبيا و مقصود از «ذكر»، لوح محفوظ است .
  2. منظور از «زبور»، كتاب هايى است كه بعد از تورات نازل شده و مقصود از «ذكر»، تورات است .
  3. مقصود از «زبور»، كتاب داوود(ع) است و «ذكر» كتاب موسى(ع) است .[۵]

در هر صورت، آيه دلالت دارد كه خداوند متعال، پيش از پيامبر خاتم صلى اللّه عليه وآله ساير پيام آوران را نيز در جريان حاكميت انسان هاى شايسته در جهان در آينده تاريخ قرار داده است .

ج - آيه امامت و وراثت مستضعفان

قرآن ، تصريح مى نمايد كه خداوند، اراده نموده كه امامت و رهبرى جامعه بشر را به مستضعفان واگذار كند و آنان را وارثان حاكميت زمين نمايد :

«وَ نُرِيدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُواْ فِى الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ رِثِينَ.[۶]

و ما مى خواهيم كه بر مستضعفان زمين ، منّت نهيم و آنان را امام و وارث [زمين ]قرار دهيم» .

اين آيه در ضمن آيات مرتبط با داستان موسى(ع) و بنى اسرائيل و مبارزه آنان با فرعونيان آمده، ليكن به روشنى بر اين معنا دلالت دارد كه اراده تخلّف ناپذير الهى براين تعلّق گرفته كه همواره مستضعفان در برخورد با مستكبران، پيروز شوند تا بر جهان سلطه يابند و از اين رو ، احاديث اهل بيت عليهم السلام آن را بر حكومت جهانى مهدى(ع) تطبيق كرده اند .[۷]

د - آيه خلافت اهل ايمان و عمل صالح

خداوند متعال به گروهى از مسلمانان كه اهل ايمان و عمل صالح باشند، وعده داده كه در آينده تاريخ به خلافت و قدرت و حكومتى دست خواهند يافت كه ارزش هاى دينى به طور كامل در آن رعايت مى شود و از آرامش مطلق برخوردار است :

«وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنكُمْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِى ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا يَعْبُدُونَنِى لَا يُشْرِكُونَ بِى شَيًْا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَ لِكَ فَأُوْلَائِكَ هُمُ الْفَسِقُونَ.[۸]

خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين، جانشين [خود ]كند، همان گونه كه پيشينيان آنها را جانشين كرد و دينى را كه برايشان پسنديده، به سودشان مستقر سازد و هراسشان را به ايمنى تبديل كند. تنها مرا مى پرستند و چيزى را شريكم نمى كنند و هر كس پس از آن، ناسپاسى كند، فاسق [و از دين بيرون رفته ]است» .

اين آيه ، به روشنى دلالت دارد كه خداوند متعال به بركت تلاش هاى جمعى از مسلمانانِ اهل ايمان و عمل نيكو ، جامعه اى را پديد خواهد آورد كه از آلودگى هاى كفر و شرك و نفاق، پاك و به تمام معنا صالح باشد ؛ جامعه اى كه جز ارزش هاى دينى بر آن حاكم نباشد ، مردم از آرامش كامل برخوردار باشند و ترسى از دشمنان داخلى و خارجى نداشته باشند .

در امّت هاى گذشته در برخى از مقاطع تاريخ، پيروان اديان راستين به قدرت رسيده اند - چنان كه در اين آيه نيز بِدان اشاره شده است - ، ليكن بى ترديد ، تاكنون جامعه اى با حكومت ارزش هاى دينى و آرامش به طور مطلق، در جهان تحقّق نيافته است. از اين رو كامل ترين مصداق اين آيه - چنان كه در احاديث اهل بيت عليهم السلام آمده - ، جامعه اى است كه در روزگار حكومت امام مهدى(ع) تحقّق خواهد يافت .

ه - آيات پايان يافتن فتنه

قرآن كريم، دو بار تأكيد مى فرمايد كه حكمت جهاد در اسلام ، پايان دادن به فتنه و توطئه هاى مستكبران و زورگويان و حاكميت آيين حق است . در سوره بقره آمده :

«وَقَتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَلَا عُدْوَ نَ إِلَّا عَلَى الظَّلِمِينَ.[۹]

با آنان (دشمنان جنگجو) كارزار كنيد تا فتنه فرو نشيند و دين خدا پيروز باشد، و اگر دست باز داشتند، ديگر دشمنى روا نيست جز بر ستمكاران».

و نيز در سوره انفال مى فرمايد :

«وَقَتِلُوهُمْ حَتَّى لَا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللَّهَ بِمَا يَعْمَلُونَ بَصِيرٌ .[۱۰]

و با آنان بجنگيد تا آن گاه كه آشوبى نماند و دين، يكسره، از آنِ خدا گردد. پس اگر باز ايستند، بى گمان، خدا به آنچه مى كنند، بيناست» .

در اين دو آيه، هر چند فراگير شدن دين الهى با صراحت پيشگويى نشده، ليكن تأكيد بر استمرار وجوب جهاد تا پايان يافتن انواع فتنه ها و فراگير شدن ارزش هاى دينى، اشاره روشنى به جهانى شدن اسلام در آينده تاريخ است .

بارى ، اين گونه آيات كه دلالت و يا اشاره اى روشن به حكومت جهانى اسلام دارند، حتّى بدون ضميمه كردن احاديثى كه در تبيينِ آنها آمده،[۱۱]به سادگى بر نهضت جهانى امام مهدى(ع) تطبيق مى كنند؛ زيرا حكومت جهانى اسلام بدون رهبرى توانمندى مانند امام مهدى(ع) كه بر اساس احاديثى متواتر و قطعىِ شيعه و اهل سنّت در آخر الزمان قيام خواهد كرد و جهان را پر از عدل و داد خواهد نمود ، عملاً امكان پذير نيست .

۲ . آيات اشاره كننده به حكومت جهانى اسلام

دسته دوم از آيات بشارت، آياتى هستند كه دلالت روشنى بر حكومت جهانى اسلام ندارند ؛ ليكن با كمك احاديث اهل بيت عليهم السلام و دقّت در مضمون آنها ، اشارت به بشارت حكومت جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى(ع) را مى توان از آنها استنباط كرد :

الف - حيات زمين پس از مرگ

اين آيه به حسب ظاهر در باره حيات مادّى زمين در بهار، پس از مرگ آن در زمستان است؛ ولى با در نظر گرفتن آيه پيش از آن ، كه موضوع دل هاى مرده را مطرح كرده و نيز ذيل آن كه مردم را به تأمّل در آن دعوت مى نمايد ، مى توان آن را اشاره به حيات معنوى زمين به وسيله عدالت گسترى به رهبرى امام مهدى(ع) پس از مرگ زمين به ظلم و جنايت دانست، چنان كه در احاديث متعدّدى به اين معناتصريح شده است، از جمله حديثى از امام صادق(ع) كه مى فرمايد :

يُحييها بِعَدلِ القائِمِ(ع) بَعدَ مَوتِها بِجَورِ أئِمَّةِ الظُّلمِ وَ الضَّلالِ .[۱۲]

آن را با عدالت قائم، پس از مرگ زمين از بيداد حاكمان ستم و گم راهى، زنده مى كند.

ب - پيروزى حق و نابودى باطل

اين آيه مانند شمارى از آيات ديگر قرآن كريم ،[۱۳]

يك اصل كلّى و سنّت جاودان الهى را بيان كرده، اين كه در نظام آفرينش ، باطل نابود مى شود و حق پيروز مى گردد . طبعاً بزرگ ترين مصداق اين آيات، پيروزى حق و حق مداران در عصر ظهور امام مهدى(ع) است ، چنان كه از امام باقر(ع) روايت شده كه در تبيين آيه ياد شده مى فرمايد :

إذا قامَ القائِمُ(ع) ذَهَبَت دَولَةُ الباطِلِ .[۱۴]

هنگامى كه قائم قيام كند، دولت باطل مى رود.

در آيه اى ديگر، اساسى ترين اقدامات فرمان روايان الهى در جامعه مطرح شدهاست :

«الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَوُاْ الزَّكَوةَ وَ أَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْاْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَقِبَةُ الْأُمُورِ .[۱۵]

همان كسانى كه چون در زمين به آنان توانايى دهيم، نماز بر پا مى دارند و زكات مى دهند و به كارهاى پسنديده وا مى دارند و از كارهاى ناپسند، باز مى دارند؛ و فرجام همه كارها، از آنِ خداست» .

در اين آيه ، به پا داشتن نماز ، دادن زكات ، امر به معروف و نهى از منكر ، به عنوان برجسته ترين ويژگى هاى حكومت صالحان مورد توجّه قرار گرفته است ، و به حساب ظاهر، بر حكومت جهانى اسلام به رهبرى امام مهدى(ع) دلالتى ندارد؛ امّا بى ترديد ، كامل ترين مصداق آن ، حكومت جهانى امام مهدى(ع) است، چنان كه در حديثى از امام باقر(ع) نقل شده كه در تبيين آيه مى فرمايد :

هذِهِ الآيةُ لآل محمّد صلى اللّه عليه وآله إلى آخر الأئمة و المَهدى و أصحابُه ، يُملّكُهم اللَّه مَشارِقَ الأرضِ وَ مَغارِبَها وَ يُظهِرُ الدّينَ وَ يُميتُ اللَّه بِهِ وَ أصحابِهِ البدَعَ و الباطِل كما أماتَ السُفَهاء الحَقَّ حتّى لا يُرَى أثر لِلظُّلمِ.[۱۶]

اين آيه متعلّق به خاندان محمّد صلى اللّه عليه وآله است؛ يعنى دوازده امام و شخص امام مهدى(ع) و ياران او كه خداوند، آنان را در شرق و غرب جهان جاى مى دهد و دين اسلام را غالب مى گرداند و هر بدعت و باطلى را به وسيله او و يارانش محو مى كند، همان طور كه سفيهان، حق را از ميان برده اند و آن چنان عالم در آسايش به سر مى برد كه اثر ظلم در جايى ديده نمى شود .

۳ . آيات تأويل شده به قيام امام مهدى(ع)

دسته سوم، آياتى هستند كه به حسب ظاهر، حتّى اشاره اى هم به حكومت جهانى اسلام ندارند و تنها احاديث ، آنها را اشاره به قيام امام مهدى(ع) دانسته اند، مانند اينآيات :

«وَ يَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَدِقِينَ.[۱۷]

مى گويند: اين وعده، كِى محقّق مى شود، اگر راست مى گوييد؟» .

«أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ.[۱۸]

به آنان كه جنگ بر ايشان تحميل مى شود، اجازه جهاد داده شد؛ زيرا به آنها ستم شده است؛ و خدا بر يارى آنها، كاملاً تواناست» .

«قُلْ أَرَءَيْتُمْ إِنْ أَصْبَحَ مَآؤُكُمْ غَوْرًا فَمَن يَأْتِيكُم بِمَآءٍ مَّعِينٍ .[۱۹]

بگو: اگر آبِ در دسترس شما فرو رود، چه كسى آب گوارا برايتان مى آورد؟» .

« وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى .[۲۰]

و سوگند به روز، چون جلوه گرى آغازد» .

«وَ النَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا .[۲۱]

و سوگند به روز، آن گاه كه روشن مى شود» .

«حَتَّى إِذَا رَأَوْاْ مَا يُوعَدُونَ إِمَّا الْعَذَابَ وَ إِمَّا السَّاعَةَ .[۲۲]

تا وقتى آنچه را وعده داده مى شوند، ببينند يا عذاب و يا رستاخير را».

بديهى است تنها در صورتى مى توان اين گونه آيات را بر خلاف ظاهر آنها ، اشاره به حكومت جهانى امام مهدى(ع) دانست كه حديث معتبرى بر اين معنا دلالت نمايد ؛ ليكن اسناد بسيارى از احاديثى كه مربوط به اين دسته از آيات مى شوند، از اعتبار لازم برخوردار نيستند . از اين رو تفسير و يا تأويل اين آيات به استناد احاديثِياد شده و تطبيق آنها بر قيام جهانى امام مهدى(ع) ، نياز به بررسى دقيق و همه جانبه آنها دارد .

۳ . آيات تطبيق شده بر ياران امام مهدى(عج)[۲۳]

قرآن كريم در يك دوره زمانى خاص و با توجّه به شأن نزول هر دسته از آيات در وقايع مختلف، نازل شده است. اين آيات، گاه به مدح كسانى و گاه به ذمّ كسانى (با توجّه به وجود صفات خاصّى در آنها) پرداخته اند ؛ امّا قطعى است كه وجود همان صفات در افراد ديگر ، موجب مى گردد كه اين مدح ها و ذم ها شامل آنان نيز شود .[۲۴]

در احاديث اهل بيت عليهم السلام به همين روش و با اين مبنا، به صراحت ، آيات قرآنى بر اهل بيت عليهم السلام و انصار ايشان و نيز بر دشمنان ايشان ، تطبيق شده اند . اصل اين مبنا به عنوان يك قاعده در احاديث تفسيرى پذيرفته و شناخته شده است و با عنوان «قاعده جرى و تطبيق» از آن ياد مى گردد . اين قاعده مستندات قرآنى و حديثى دارد.[۲۵]

در احاديث ، اين تطبيق در مواردى در باره امام مهدى(ع) و اصحاب ايشان ، انجام گرفته است. آياتى كه در احاديث ، به خود امام مهدى(ع) تطبيق شده اند ، گذشت؛ امّا در باره اصحاب آن امام - كه به عنوان نيكان روزگار خود، به يارى ايشان خواهند شتافت - ، مى توان گفت كه اوصاف و عملكرد آنها ، مصداق آياتِ بيانگر سنّت الهى است .

در باره اصحاب امام مهدى(ع) با سه دسته از روايات در تطبيق ، رو به رو هستيم :

دسته اوّل : اصحاب امام مهدى(ع) ذخيره الهى هستند كه خداوند در زمان مقرّر، آنان را هر كجا كه باشند گرد هم مى آورد . احاديث اين دسته به گونه هاى مختلف ، سنّت الهى نصرت و يارى شدن آن امام را توسّط اصحاب خاصّ خودشان تبيين مى كنند. از جمله سنّت هاى الهى كه در اين احاديث آمده اند ، اين مواردند :

  1. جانشينى : خداوند در آيه شريف : «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِم ؛[۲۶]خداوند به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده اند، وعده داده است كه حتماً آنان را در زمين ، جانشين [خود ]مى كند، همان گونه كه پيشينيان آنها را جانشين كرد» ، سنّت جانشينىِ (استخلاف) صالحان بر زمين را مطرح كرده است. اين سنّت الهى كه بايد در همه زمين تحقّق يابد، تنها به عصر امام مهدى(ع) و اصحاب ايشان قابل تطبيق است.[۲۷]
  2. جمع اصحاب: امام مهدى(ع) اصحاب خاصّى را در تمام مناطق خواهند داشت . از اين رو در وقت مقرّر ، خداوند ، همه آنان را در كنار ايشان جمع خواهد كرد. در احاديث متعدّدى به اين آيه : «أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِير ؛[۲۸]هر كجا باشيد ، خداوند ، همه شما را مى آورد . خداوند بر هر كارى تواناست» استشهاد شده است . بنا بر اين ، جاى شبهه نخواهد بود كه چگونه اين افراد ، از مناطق مختلف ، به يارى امام(ع) مى شتابند.[۲۹]

دسته دوم: احاديثى كه اوصاف اصحاب امام مهدى(ع) را تبيين مى كنند. اين احاديث، برخى از صفات موجود در موضوع آيات را بر اصحاب امام(ع) نيز تطبيق كرده اند. اين اوصاف ، عبارت اند از :

۱ . قدرت: در احاديثى ، كلام لوط(ع) به قومش : «لَوْ أَنَّ لِى بِكُمْ قُوَّةً أَوْ ءَاوِى إِلَى رُكْنٍ شَدِيدٍ ؛[۳۰]كاش براى رويارويى با شما نيرويى داشتم ، يا مى توانستم به تكيه گاهى استوار پناه ببرم» ، به قوّت و قدرت اصحاب امام مهدى(ع) تطبيق شده است[۳۱]همچنين آيه «عِبَادًا لَّنَآ أُوْلِى بَأْسٍ شَدِيدٍ ؛[۳۲]بندگانى از خود را كه سخت جنگاور و نيرومندند ، بر شما بگماريم» به قدرت و توان امام(ع) و اصحابش تطبيق شده است .[۳۳]

  1. صلاح : در برخى احاديث ، آيه شريف: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُونَ ؛[۳۴]همانا زمين را بندگان صالحم به ارث مى برند» . اين بندگان صالح ، بر امام و اصحاب او تطبيق شده اند .[۳۵]
  2. مظلوميت: برخى احاديث ، آيه : «وَ لَمَنِ انتَصَرَ بَعْدَ ظُلْمِهِ ؛[۳۶]هر كه پس از ستم [ ديدنِ ]خود، يارى جويد[ و انتقام گيرد ]» و آيه «أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُواْ وَ إِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ ؛[۳۷]به كسانى كه جنگ بر آنان تحميل شده، رخصت [ جهاد ]داده شده است ؛ چرا كه مورد ظلم قرار گرفته اند، و البتّه خدا بر پيروزى آنان ، سخت تواناست» را بر اصحاب امام مهدى(ع) تطبيق كرده اند.[۳۸]
  3. ظهور اثر خير: در برخى احاديث «متوسّمان» در آيه شريف : «إِنَّ فِى ذَ لِكَ لَأَيَتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ ؛[۳۹]بى گمان ، در آن، نشانه هايى براى نشانه شناسان است» به معناى كسانى كه آثارخير بر آنها ظاهر است ، به مهدى و اصحاب او تطبيق شده است.[۴۰]
  4. خدادوستى: برخى احاديث ، از جمله مصاديق آيه : «فَسَوْفَ يَأْتِى اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ ؛[۴۱]به زودى ، خداوند ، مردمى را مى آورد كه آنان را دوست مى دارد وآنان نيز او را دوست مى دارند» را اصحاب امام مهدى(ع) معرّفى كرده اند.[۴۲]
  5. امتحان شده: برخى از احاديث، بيانگر اين مطلب اند كه داستان اصحاب طالوت و آزمايش هاى ايشان كه در آيات قرآن كريم آمده ،[۴۳]در باره اصحاب امام مهدى(ع) هم اتّفاق خواهد افتاد.[۴۴]

دسته سوم: احاديثى ، عملكرد اصحاب امام مهدى(ع) را توصيف ، و نه تنها خصوصيات فردى به لحاظ شخصى اين اصحاب، بلكه صفات آنان را در مقام عمل نيز تبيين كرده اند. عملكردهاى اين گروه در احاديث ، عبارت اند از:

  1. مجاهدت: در احاديث ، آيه شريف : «يُجَهِدُونَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ ؛[۴۵]در راه خدا جهاد مى كنند» بر اصحاب امام مهدى(ع) تطبيق شده است.[۴۶]
  2. وسيله عذاب: در برخى احاديث ، آيه : «إِحْدَى الْحُسْنَيَيْنِ ؛[۴۷]يكى از دو نيكى» ، بر مُردن بر اطاعت امام يا درك ظهور امام و عذاب شدن دشمنان به دست اصحاب امام مهدى ،[۴۸]و نيز آيه شريف : «فَإِذَا جَآءَ وَعْدُ الْأَخِرَةِ ؛[۴۹]و چون تهديد آخر فرا رسد» به اماممهدى(ع) و اصحاب او تطبيق شده است.[۵۰]
  3. برپا كننده حق : در احاديث ، مصداق آيه شريف : «الَّذِينَ إِن مَّكَّنَّهُمْ فِى الْأَرْضِ أَقَامُواْ الصَّلَوةَ وَ ءَاتَوُاْ الزَّكَوةَ وَ أَمَرُواْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْاْ عَنِ الْمُنكَرِ وَ لِلَّهِ عَقِبَةُ الْأُمُورِ ؛[۵۱]كسانى كه اگر به آنها در زمين توانايى دهيم ، نماز برپا مى دارند و زكات مى دهند و به نيكوكارى ، فرمان مى دهند و از زشتكارى ، باز مى دارند ، و فرجام همه كارها از آنِ خداوند است» ، اصحاب امام مهدى(ع) با بيان عملكرد ايشان بعد از تسلّط بر تمام زمين، معرّفى شده اند.[۵۲]

با توجّه به مجموعه اين احاديث، نماد ظهور صالحان و رسيدن به اهداف ، در عصر ظهور امام مهدى(ع) و توسّط اصحاب ايشان به ظهور خواهد رسيد.

[۱]بحار الأنوار: ج ۵۱ ص ۴۴ - ۶۴ .

[۲]بسيارى از رواياتى كه در كتابِ ياد شده آمده است، از منابعى مانند: تفسير فرات و تأويل الآيات الظاهرة نقل شده اند كه منابع چندان اصيل و معتبرى نيستند.

[۳]صف : آيه ۹ ، توبه : آيه ۳۳ ، فتح : آيه ۲۸ .

[۴]انبيا : آيه ۱۰۵ .

[۵]ر.ك : مجمع البيان: ذيل آيه .

[۶]قصص : آيه ۵ .

[۷]ر.ك: ص ۸۷ (امامت مستضعفان).

[۸]نور : آيه ۵۵ .

[۹]بقره: آيه ۱۹۲- ۱۹۳ .

[۱۰]انفال : آيه ۳۹ .

[۱۱]ر . ك : تفسير العيّاشى: ج ۲ ص ۵۶ ح ۴۸، مجمع البيان: ج ۴ ص ۴۶۶، بحار الأنوار: ج ۵۱ ص ۵۵ ح ۴۱ .

[۱۲]ر.ك : ص ۸۴ ح ۲۳۵.

[۱۳]مانند : «بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِ  عَلَى الْبَطِلِ فَيَدْمَغُهُ و فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ؛ بلكه حق را بر باطل فرو مى افكنيم. پس آن را در هم مى كوبد و باطل به ناگاه نابود مى شود» (انبيا: آيه ۱۸)، «أَنزَلَ مِنَ السَّمَآءِ مَآءً فَسَالَتْ أَوْدِيَةٌ بِقَدَرِهَا فَاحْتَمَلَ السَّيْلُ زَبَدًا رَّابِيًا وَ مِمَّا يُوقِدُونَ عَلَيْهِ فِى النَّارِ ابْتِغَآءَ حِلْيَةٍ أَوْ مَتَعٍ زَبَدٌ مِّثْلُهُ و كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْحَقَّ وَ الْبَطِلَ فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفَآءً وَأَمَّا مَا يَنفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِى الْأَرْضِ كَذَ لِكَ يَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَال؛ از آسمان، آبى فرو فرستاد. پس رودخانه هايى به اندازه گنجايش خودشان روان شدند و سيل، كفى بلند روى خود برداشت و از آنچه براى به دست آوردن زينتى يا كالايى در آتش مى گدازند هم نظير آن، كفى بر مى آيد. خداوند، حق و باطل را چنين مَثَل مى زند؛ امّا كف، بيرون افتاده از ميان مى رود؛ ولى آنچه به مردم سود مى رساند، در زمين [باقى ]مى ماند. اين چنين خداوند، مَثَل ها را مى زند» (رعد: آيه ۱۷) .

[۱۴]ر.ك: ص ۸۰ ح ۲۳۱ .

[۱۵]حج : آيه ۴۱ .

[۱۶]بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۴۷ ح ۹ به نقل از تفسير القمّى : ج ۲ ص ۸۷ .

[۱۷]يونس : آيه ۴۸ ، نمل : آيه ۷۱ ، سبأ : آيه ۲۹ ، يس : آيه ۴۸، ملك : آيه ۲۵ .

[۱۸]حج : آيه ۳۹ .

[۱۹]ملك: آيه ۳۱ .

[۲۰]ليل: ۲ .

[۲۱]شمس: آيه ۳ .

[۲۲]مريم: آيه ۷۵ .

[۲۳]. اين قسمت از اين تحليل به قلم پژوهشگر ارجمند حجة الاسلام والمسلمين جناب آقاى رحمان ستايش نگارش يافته است.

[۲۴]الميزان : ج ۱ ص ۴۲ .

[۲۵]ر.ك: شناخت نامه قرآن .

[۲۶]نور: آيه ۵۵ .

[۲۷]ر. ك: ص ۸۵ (وراثت صالحان) و ص ۹۴ ح ۲۴۶ .

[۲۸]بقره: آيه ۱۴۸ .

[۲۹]ر. ك: ج ۹ ص ۲۱۶ ح ۱۷۷۸ (بخش دوازدهم / فصل دوم / احاديث امام جوادعليه السلام) ، كمال الدين : ص ۶۸۸ ح ۱۲ .

[۳۰]هود: آيه ۸۰ .

[۳۱]ر. ك: ج ۸ ص ۲۷۳ (بخش يازدهم / فصل چهارم / قويدل و نيرومند)، كمال الدين : ص ۶۷۳ ح ۲۷ .

[۳۲]اسراء : آيه ۵ .

[۳۳]ر. ك: ج ۸ ص ۲۷۳ (بخش يازدهم / فصل چهارم / قويدل و نيرومند)، تفسير العيّاشى : ج ۲ ص ۲۸۱ ح ۲۱ .

[۳۴]انبياء : آيه ۱۰۵ .

[۳۵]ر. ك: ص ۸۶ ح ۲۳۸ .

[۳۶]شورا : آيه ۴۱ .

[۳۷]حج : آيه ۳۹ .

[۳۸]تفسير القمّى : ج ۲ ص ۲۷۸، الغيبة، نعمانى : ص ۲۴۱ ح ۳۸ ، تفسير فرات : ص ۳۹۹ ح ۵۳۲ ، تأويل الآيات الظاهرة : ج ۱ ص ۳۳۸ ح ۱۶ .

[۳۹]حجر : آيه ۷۵ .

[۴۰]ر. ك: ج ۸ ص ۲۷۵ (بخش يازدهم / فصل چهارم / عابدان شب و شيران روز) ، بحار الأنوار : ج ۵۲ ص ۳۸۶ ح ۲۰۲ .

[۴۱]مائده : آيه ۵۴ .

[۴۲]تفسير القمّى : ج ۱ ص ۱۷۰ ، الغيبة، نعمانى : ص ۳۱۶ ح ۱۲ .

[۴۳]«إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُم بِنَهَرٍ» (بقره: آيه ۲۴۹) .

[۴۴]الغيبة ، نعمانى : ص ۳۱۶ ح ۱۳ ، الغيبة، طوسى : ص ۴۷۲ ح ۴۹۱ .

[۴۵]مائده: آيه ۵۴ .

[۴۶]تفسير القمّى : ج ۱ ص ۱۷۰ .

[۴۷]توبه: آيه ۵۲ .

[۴۸]الكافى : ج ۸ ص ۲۸۶ ح ۴۳۱ .

[۴۹]اسرا : آيه ۷ .

[۵۰]تفسير القمّى : ج ۲ ص ۱۴ .

[۵۱]. حج : آيه ۴۱ .

[۵۲]ر.ك : ج ۹ ص ۲۴۱ ح ۱۸۰۳ ، تفسير القمّى : ج ۲ ص ۸۷ ، تفسير فرات : ص ۲۷۴ ح ۳۷۱.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت