جلسات مناظره امام رضا(ع)

پرسش :

آیا امام رضا(ع) جلسات مناظره داشت؟



پاسخ :

احتجاجات بسيارى از امام رضا(ع) گزارش شده كه بيشتر آنها در مسئله توحيد وسپس امامت است. مناظره امام با زنادقه ،[۱]احتجاج با افرادى همچون سليمان مروزى ،[۲]مناظره با عالمان مسلمان ،[۳]مباحثه با طرفداران انديشه معتزله ،[۴]مُرجِئه ،[۵]مفسّران اهل سنّت[۶]و يا ثنويه[۷]و نظير اين موارد ، بسيار گزارش شده است. تنها طَبرِسى در الاحتجاج ، ۳۸ مناظره از امام(ع) گزارش كرده است. در ميان جلسات مناظره امام(ع) ، دو جلسه بسيار تابناك تر بوده است . نخست ، بحثى طولانى با مأمون در باره پيامبران و عصمت آنها كه اين جلسه را خليفه با اين جمله آغاز مى كند كه :

يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! أَ لَيْسَ مِنْ قَوْلِكَ أَنَّ الْأَنْبِيَاءَ مَعْصُومُونَ؟

اى فرزند پيامبر خدا! آيا شما نگفته ايد كه پيامبران ، معصوم اند؟

و وقتى پاسخِ مثبت امام(ع) را مى شنود ، مى پرسد: «فَمَا مَعْنَى قَوْلِ اللَّهِ عزّ و جلّ «وَعَصى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى؟» ؛ پس معناى سخن خداى عزّ و جلّ چيست كه فرمود : «و آدم از خدايش سرپيچى كرد و گم راه شد»» .

زيبايى اين جلسه ، در آن است كه امام(ع) تنها با استناد به آيات قرآن به او پاسخ مى دهد. اين مباحثه صريح، دوجانبه و طولانى است و در پايان ، مأمون نمى تواند اعجاب خود را مخفى كند . از اين رو مى گويد:

اى ابا الحسن! به خدا سوگند ، دانش درست ، جز نزد اهل اين خانه يافت نمى شود و دانش هاى پدرانت به تو رسيده است . خداوند ، تو را از سوى اسلام و مسلمانان ، جزاى خير دهد![۸]

و در اثناى جلسه نيز مأمون بارها اين سخن را به زبان جارى مى كند كه:

گواهى مى دهم كه تو فرزند بر حقّ پيامبر خدايى.[۹]

كتاب هاى روايى نظير عيون أخبار الرضا(ع) و الاحتجاج ، جلسات متعدّدى را كه مأمون يا مخالفان با امام رضا(ع) بحث كرده اند ، گزارش كرده اند. اسحاق بن حمّاد - كه راوى يكى از جلسات مهم مناظره است - مى گويد: مأمون ، مجالس گفتگو تشكيل مى داد و مخالفان اهل بيت را گِرد مى آورد و در باره امامت على بن ابى طالب(ع) با ايشان سخن مى گفت و براى نزديك نشان دادن خود به امام رضا(ع) همواره امير مؤمنان(ع) را بر جميع صحابه برتر مى دانست.[۱۰]مأمون كه در ميان خلفا به مردى دانشمند شُهره است، بارها مقهور دانش امام(ع) شد و در پايان يكى از همين جلسات به امام(ع) مى گويد:

اى ابا الحسن! خداوند ، مرا پس از تو زنده نگاه ندارد! گواهى مى دهم كه تو وارث دانش پيامبر خدايى .[۱۱]دومين جلسه مشهور امام رضا(ع) ، جلسه مناظره بزرگان وانديشمندان اديان گوناگون با ايشان در دربار مأمون و در حضور وى بوده است. در اين جلسه طولانى كه به دعوت و درخواست خليفه سامان يافته بود و بزرگ نصاراى شرق (جاثليق) ، بزرگ يهود (رأس الجالوت) و بزرگان صابئيان و زرتشتيان و نيز قسطاس رومى و جمعى از متكلّمان در آن شركت داشتند ،[۱۲]امام(ع) تنها با استناد به كتاب هاى خود ايشان ، نظير تورات و انجيل با ايشان بحث كرد و آنان را مجاب ساخت .

به طور كلّى ، امام رضا(ع) مجالس متعدّد كلامى برگزار مى كرد. اين مجالس در خراسان ، گسترش بيشترى داشته است. مأمون نيز از اين مجالس ، ناخرسند بوده است. ابو صلت مى گويد:

خبر به مأمون رسيد كه امام رضا(ع) مجالس كلامى منعقد مى كند و مردم ، شيفته دانش او مى شوند .[۱۳]

البته مأمون ، مرجعيت علمى و محبوبيّت امام را برنتابيد و حاجب خويش - محمّد بن عمرو طوسى - را براى برهم زدن جلسات امام مأمور كرده بود .[۱۴]


[۱]التوحيد: ص ۲۵۰ و ص ۲۶۹ .

[۲]التوحيد : ص ۴۴۱ - ۲۵۴ .

[۳]تحف العقول: ص ۳۱۳.

[۴]التوحيد: ص ۴۰۶.

[۵]تفسير العيّاشى: ج ۱ ص ۱۸.

[۶]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۴۹.

[۷]التوحيد: ص ۲۶۹.

[۸]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۲۰۰ ح ۱ .

[۹]حسن بن جَهم كه از شيعيان همراه امام رضا عليه السلام در جلسه بوده است ، از اكرام و احترام مأمون به امام عليه السلام سرخوش مى شود، ولى امام به او مى گويد: «آن گراميداشت و پذيرشى كه از وى نسبت به من ديدى ، فريبت ندهد ؛ زيرا به زودى او مرا با زهر و به ناحق مى كُشد . من اين را از طريق سفارشى كه از پدرانم از پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله به من رسيده است ، مى دانم . تا زمانى كه زنده هستم ، اين مطلب را به كسى نگو» (ر . ك : «خبر دادن امام عليه السلام از كشته شدنش به زهر ستم») .

[۱۰]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۸۴ - ۲۰۰ ح ۱ و ۲ .

[۱۱]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۸۶ ح ۳۰ .

[۱۲]التوحيد : ۴۱۷ - ۴۴۱ ، عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۱ ص ۱۵۴ .

[۱۳]عيون أخبار الرضا عليه السلام : ج ۲ ص ۱۷۲ ح ۱ .

[۱۴]همان .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت