واژه شناسى زیارت

پرسش :

زیارت در اصل به چه معناست؟



پاسخ :

واژه «زیارت» ، از ریشه «زَور» ، به معناى میل کردن به چیزى و روى گردانى از چیزى دیگر است . از این رو ، دیدارهایى که داراى این ویژگى باشند ، زیارت نامیده مى شوند . ابن فارِس ، در این باره مى گوید :

الزّاءُ وَ الواوُ وَ الرّاءُ ، أصلٌ واحِدٌ یدُلُّ عَلَى المَیلِ وَ العَدولِ... و مِنَ البابِ : الزّائِرُ ؛ لِأنَّهُ إذا زارَک فَقَد عَدَلَ عَن غَیرِک .[۱]

زا و واو و را (زور) ، ریشه اى است که دلالت بر تمایل و انصراف دارد . زائر ، از همین ریشه است ؛ زیرا وقتى زائر ، تو را زیارت کند ، از دیگرى روى گردانده است .

ابن منظور نیز این معنا را تأیید مى کند :

زارَ فُلانٌ فُلانا ، أى : مالَ إلَیهِ .[۲]

فلانى ، فلانى را زیارت کرد ؛ یعنى : به او روى آورد .

طُرَیحى مى گوید :

وَ الزِّیارَةُ فِی العُرْفِ : قَصدُ المَزورِ إکراما لَهُ و تعظیما لَهُ و استِئناسا بِهِ .[۳]و زیارت ، در عرف ، آهنگِ زیارت شونده را کردن ، به منظور گرامیداشت و بزرگداشت او و همدمى با اوست .

گفتنى است که معناى عرفى «زیارت» نیز ریشه در اصل لغوى آن ، یعنى میل و عدول دارد . بنا بر این ، مفهوم واژه «زیارت» ، با معناى واژه هایى مانند : «رؤیت» ، «مشاهده» و «إبصار» ، متفاوت است ؛ زیرا در این واژه ها ، تنها مفهوم دیدار حضورى منظور است ؛ ولى در واژه «زیارت» ، علاوه بر ترک خانمان و دیگران ، دیدار همراه با میل و محبّت و اُنس و اِکرام ، مورد توجّه است .


[۱]معجم مقاييس اللّغة :ج ۳ ص ۳۶ .

[۲]لسان العرب: ج ۴ ص ۳۳۵.

[۳]مجمع البحرين: ج۲ ص ۷۹۲.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت