رشد غير عادى امام مهدي(ع)

پرسش :

برخی احادیث از رشد بسیار سریع امام مهدی(ع) سخن می گویند. دیدگاه شما در مورد این احادیث چیست؟



پاسخ :

در شمارى از گزارش ها[۱]از رشد سريع و غيرعادى امام مهدى عليه السلام در كودكى، سخن به ميان آمد. در برخى از اين گزارش ها، رشد روزانه هر امام، همسان با رشد هفتگى ديگر كودكان و رشد هفتگى وى، همانند رشد ديگران در ماه و رشد ماهانه ايشان، به سانِ رشد ساير كودكان در سال شمرده شده است .

در مورد رشد سريع ابراهيم عليه السلام،[۲]پيامبر خاتم صلى اللّه عليه وآله[۳]و فاطمه زهرا عليها السلام[۴]نيز احاديثى مشابه نقل شده است .

منابع اهل سنّت نيز احاديثى در مورد رشد غيرعادى افرادى مانند دجّال[۵]و پى كننده ناقه صالح[۶]نقل كرده اند .

هر چند رشد سريع و غيرعادى برخى از كودكان، ثبوتاً از نظر عقلى بلامانع است، ليكن اثبات آن ، نياز به دليل قطعى دارد . آنچه از ارزيابى دقيق اسناد و متون احاديث مذكور به دست مى آيد، اين است كه :

۱ . هيچ يك از احاديثى كه بر غير عادى بودن رشد امام مهدى عليه السلام در كودكىدلالت دارند، از نظر سند، معتبر نيستند. البتّه گزارش مربوط به رشد ابراهيم عليه السلام سند معتبر دارد و همچنين گزارش مربوط به پيامبر خاتم صلى اللّه عليه وآله در كتاب صحيح ابن حبّان آمده است .

۲ . منابعى كه اين موضوع را روايت كرده اند، چندان وسيع و گسترده نيستند[۷]تا براى پژوهشگر، اطمينان و يا حتّى ظن به صدور احاديث مربوط، حاصل گردد .

۳ . كهن ترين مصدرى كه اين موضوع را گزارش كرده است ، كتاب الهداية الكبرى[۸]نوشته حسين بن حمدان خصيبى است كه تفكّر غاليانه وى و آوردناحاديث شاذ و نادر در اين كتاب ، موجب سستى اعتماد به او و گزارش هاى اوست .

۴ . ناهماهنگى درونى اين احاديث[۹]نيز اعتماد به آنها را سست مى نمايد .

۵ . اين احاديث با احاديثى كه بر رشد طبيعى امام دلالت دارند، تعارض دارد، مانند : حديث يعقوب بن منقوش[۱۰]كه پس از ديدن امام در خانه امام عسكرى عليه السلام از او به «غلام خماسى» تعبير مى نمايد كه بر دامن پدر مى نشيند . همچنين حديث سعد بن عبد اللَّه قمى كه ديدارش با امام در دامن پدر را با جمله «على  فَخذِهِ الأيمَنِ غُلامٌ ؛ بر زانوى راستش پسربچّه اى بود»[۱۱]تعبير مى كند . نيز گزارش مربوط به نماز خواندن امام مهدى عليه السلام بر جنازه پدر كه در آن از امام به «صَبىٌّ بِوَجههِ سَمُرَة ؛ كودكى گندمگون»[۱۲]تعبير شده است . همچنين احاديث ديگرى كه كودكى امام جواد عليه السلام راگزارش كرده اند نيز نافى گزارش هايى هستند كه رشد همه امامان را غير عادى مى دانند.[۱۳]

۶ . آنچه در گزارش رشد سريع امام مهدى عليه السلام آمده - كه حكيمه ، عمّه امام عسكرى عليه السلام، از اين حادثه تعجّب كرد و امام عسكرى عليه السلام در توجيه آن فرمود : «ما، امامان، در يك روز، مانند يك سال ديگران رشد مى كنيم» نمى تواند صحيح باشد؛ زيرا اگر چنين بود، حكيمه كه فرزند امام جواد عليه السلام است، رشد غيرعادى امام هادى عليه السلام و امام عسكرى عليه السلام را ديده بود و از آنها قطعاً خبر داشت. بنا بر اين نمى بايست از رشد سريع امام مهدى عليه السلام تعجّب كند .

۷ . اگر رشد سريع و غيرعادى همه امامان ، حقيقت داشت، با عنايت به تعداد امامان و محسوس بودنِ امر ، بى ترديد، نقل آن به چند حديثى كه بدانها اشاره شد ، منحصر نمى گرديد؛ بلكه در همه تواريخ يا اكثر آنها ثبت مى شد .

۸ . ممكن است تعبير رشد سريع امامان و يا انبيا در كودكى ، اشاره و كنايه بهرشدى فراتر از حدّ متوسّط باشد ، چنان كه مشابه تعبيرهايى كه در احاديث مذكور در باره امامان نقل شده ، در مورد ديگران هم آمده است ، مانند اين كه يكى از شعرا در توصيف فرزند خود مى گويد :

بنىّ كأنّ البدر أشبه وَجْهُهُ                  يشبُّ شباب الحول فى مدّة الشهر؛[۱۴]

پسرم كه صورتش گويى ماه شب چهارده است                جوانىِ يك ساله اش را يك ماهه طى مى كند .


[۱]ر.ك : ص ۲۳۴ ح ۳۴۵ و ص ۲۵۸ ح ۳۴۸ و ص ۲۵۲ ح ۳۴۹ .

[۲]ر.ك : الكافى: ج ۸ ص ۳۶۶ ح ۵۵۸ و كمال الدين : ص ۱۳۸ ح ۷ .

[۳]ر. ك : صحيح ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۲۴۵ ح ۶۳۳۵ .

[۴]ر. ك : دلائل الإمامة: ص ۸۱ ش ۲۱ .

[۵]ر. ك : المستدرك على الصحيحين : ج ۴ ص ۵۹۵ ح ۸۶۵۵ .

[۶]ر. ك : المستدرك على الصحيحين : ج ۲ ص ۶۱۸ ح ۴۰۶۹ .

[۷]كمال الدين شيخ صدوق و الغيبةى شيخ طوسى، مهم ترين اين كتاب ها هستند .

[۸]ر. ك : الهداية الكبرى  : ص ۳۵۷ .

حسين بن حمدان خصيبى، صاحب الهداية الكبرى ، از غاليان مشهور است. نجاشى در باره او نوشته است : «ابوعبد اللَّه ، عقايدى باطل دارد و كتاب هايى دارد از جمله : كتاب الإخوان ، كتاب المسائل ، كتاب تاريخ الأئمّة ، كتاب الرسالة تخليط» (رجال النجاشى: ج ۱ ص ۱۸۷ ش ۱۵۷).

ابن غضائرى نيز در باره او گفته است : «دروغگو و منحرف ، و لعن شده است ، و اعتنايى به او نيست» (رجال ابن الغضائرى : ص ۵۴ ش ۴۰)

شيخ طوسى نيز نام او را آورده؛ ولى سخنى در مذهب و يا وثاقت او نگفته است . او تلّعكبرى را به عنوان راوى از او معرّفى كرده است (رجال الطوسى: ص ۴۲۳ ش ۶۰۹۸).

متن كتاب الهداية الكبرى  بر فساد عقيده او دلالت دارد. او غاليان مشهورى همچون محمّد بن نصير را بزرگ مى شمرد و آنان را باب ائمّه مى داند. كتاب الهداية الكبرى ، نمونه روشن خطّ فكرى غاليان در زمان خويش است .

تولّد امام مهدى و ساير امامان عليهم السلام تصويرگر چهره اى غير بشرى و غير عادى از آنان است كه مخالف روال طبيعى بوده و شاهدى در متون معتبر ندارد . مثلاً در باره تولّد امام مهدى عليه السلام آورده است: «إنّا معاشر الأوصياء لسنا نُحمَلُ فى البُطُون و إنَّما نُحمَل فى الجنوب و لا نُخْرَج من الأرحام و إنّما نُخرَجُ مِن الفَخِذِ الأيمَنِ من اُمّهاتنا ؛ جنين ما گروه اوصيا ، در شكم مادر نيست ، بلكه در پهلوها[ى مادر] است ، و از رحم متولد نمى شويم ؛ بلكه از ران مادرانمان متولّد مى شويم» .

همچنين در باره رشد جسمى امام مهدى عليه السلام نوشته است كه امام عليه السلام در چهل روزگى راه مى رفت و يا گفته است : «ننشؤ فِى اليَومِ ما يَنشَؤ غيرُنا فِى الجُمُعة و ننشؤ فى الجمعة ما ينشؤ غيرنا فى السنة ؛ ما در يك روز ،

به اندازه يك هفته ديگران رشد مى كنيم ، و در يك هفته به اندازه يك سال ديگران رشد مى كنيم» .

ظاهراً اين گونه گويش غاليان در باره ائمّه عليهم السلام در برخى متون ديگر نيز تأثير گذارده است . اين نكته مى بايد در مناقب و فضائل و كرامات امامان عليهم السلام نيز مورد توجّه قرار گيرد و زندگى امامان معصوم عليهم السلام از دسترس و تأثيرگذارى غاليانه اين افراد مصون نماند .

نكته : ابن حمدان با ابن معتزّ عبّاسى ناصبى بيعت نموده و از او طرفدارى كرده است (ر. ك: الكامل فى التاريخ : ج ۵ ص ۷). برخى گفته اند : «فى مبايعى ابن المعتزّ رافضيون بايعوا أنصب الاُمّة . هذا لعمرى التخليط ؛ در ميان بيعت كنندگان ابن معتزّ ، رافضى ها بودند كه با ناصبى ترينِ امّت ، بيعت كردند ، و به جان خودم سوگند كه اين ، خلط حق و باطل و خطاست» (قاموس الرجال : ج ۳ ص ۴۴۱) .

[۹]اين گزارش ها، از هماهنگى درونى برخوردار نيستند، چنان كه بسيارى از آنها با يافته هاى ديگر، ناهماهنگى برونى دارند .

الف. نظم درونى اين گزارش ها، مخدوش است .

نسبت رشد روزانه ، هفت برابر و رشد هفتگى چهار برابر و رشد ماهيانه، دوازده برابر رشد ديگران شمرده شده است . نسبت بين اين سه رشد، هماهنگ نيست و تطابق ندارد . اگر رشد روزانه همانند رشد هفتگى ديگران باشد، بنا بر اين، رشد هفتگى مى بايد همانند رشد هفت هفته باشد، در حالى كه در اين متون همانند يك ماه، يعنى چهار هفته دانسته شده است . رشد ماهانه نيز همانند رشد يك سال، يعنى دوازده برابر شمرده شده است كه با رشد هفت برابر اول و چهار برابر دوم هماهنگ نيست .

ب. حليمه سعديّه در توصيف رشد پيامبر صلى اللّه عليه وآله گفته است : «كانَ صلى اللّه عليه وآله يَشُبّ فِى اليَومِ شَبابَ الصَّبىِّ فى شَهرٍ وَ يَشُبُّ فِى الشَّهرِ شَبابَ الصَّبىِّ فى سَنَةٍ فَبَلَغَ سَنَةً وَ هُوَ غُلامٌ جَفرٌ ؛ در يك روز ، به اندازه يك ماه بزرگ مى شد ، و در يك ماه ، به اندازه بزرگ شدن يك سال ، بزرگ مى شد كودكى صغير بود» (صحيح ، ابن حبّان : ج ۱۴ ص ۲۴۵) .

جفر به معناى غذاخور شدن كودك و قدرت پيدا كردن او بر خوردن غذاست (ر.ك : النهاية: ج ۱ ص ۲۷۷) .

در صورتى كه مطابق با اين گزارش پيامبر صلى اللّه عليه وآله در يك سالگى مى بايد همانند كودكى دوازده ساله باشد .

واضح است كه حكايت غذاخور شدن كودكى كه همانند انسان دوازده ساله و حتّى سى ساله است، چندان نازيباست كه به سخره شباهت پيدا مى كند .

ج. رشد سريع و غير عادى فاطمه زهرا عليها السلام نيز با گزارشى كه ايشان را در هنگام ازدواج ، كوچك دانسته است، در تضاد است . پيامبر صلى اللّه عليه وآله در جواب ردّ خواستگاران قبلى فاطمه عليها السلام مى فرمود : او كوچك است (ر. ك: سنن النسائى: ج ۶ ص ۶۲، الطرائف: ص ۷۶ ح ۹۸).

د. گزارش رشد ابراهيم عليه السلام نيز همين وضعيت را دارد . در اين گزارش، ابراهيم در درون غارى تصوير شده است كه هيچ گاه ستاره و ماه و خورشيد را نديده است .

گزارش رشد و نمو ايشان در غارى تاريك، ظاهراً براى آن است كه حكايت قرآنى : «هَذَا رَبِّى ؛ اين ، پروردگار من است» و «لَآ أُحِبُّ الْآفِلِينَ ؛ غروب كنندگان را دوست ندارم» (انعام : آيه ۷۶) را توجيه كند .

[۱۰]ر.ك : ص ۳۶۸ ح ۴۶۷ .

[۱۱]كمال الدين : ص ۴۵۷ ح ۲۱.

[۱۲]ر.ك: ص ۳۷۴ ح ۴۷۲ .

[۱۳]ر.ك : الكافى: ج ۱ ص ۳۲۱ ح ۱۰ و ص ۳۲۲ ح ۱۳.

[۱۴]سير أعلام النبلاء : ج ۱۲ ص ۲۵۴ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت