امامت در احاديث حضرت عبدالعظيم حسني - صفحه 295

1. خداوند متعال مى فرمايد: «... انّى لم أبعث نبيّاً فاكملت ايّامه و انقضت مدّته الاّ جعلت له وصيّاً» . ۱همانا من هرگز پيامبرى را مبعوث نكردم، مگر آنكه بعد از كامل شدن ايّام و منقضى شدن مدتش براى او وصى و جانشينى قرار دادم.
از اين حديث استفاده مى شود كه تمام انبيا از حضرت آدم عليه السلام تا پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله وسلمداراى اوصيايى بوده اند؛ همان گونه كه از مجموعه روايات فريقين اين مطلب به خوبى استفاده مى شود. ۲ اصل اين مسئله كه هر پيامبرى احتياج به وصىّ دارد، امرى است واضح و مطابق با عقل؛ زيرا پيامبر در عصر خود در صدد اجراى اصول و كليات شريعت است، و اين كار اوصيا است كه بعد از وفات آن پيامبر، كرسى تبيين و توضيح شريعت را به عهده گيرند و شريعت را در تمام جنبه ها و زمينه ها توسعه دهند.

برترى امام على عليه السلام بر ساير اوصيا

2. از جمله نكاتى كه در حديث سابق به آن اشاره شده مسئله برترى وصىّ پيامبر اسلام بر اوصياى انبياى پيشين است. خداوند متعال مى فرمايد: «و انّى فضّلتك على الأنبياء و فضّلت وصيّك على الأوصياء».۳
وجه اين تفضيل آن است كه چنانچه بپذيريم پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله وسلم بنابر نصوص فريقين، افضل و برتر انبيا است، پس وصىّ او نيز برتر از ساير اوصيا است بلكه بنابر نصوص فريقين، برتر از انبياى پيشين است؛ همان گونه كه از آيه مباهله و حديث طير و ادله ديگر استفاده مى شود.

1.كمال الدين، باب ۲۸، ح ۳.

2.ر.ك: تاريخ طبرى؛ كامل ابن اثير؛ تاريخ يعقوبى؛ كمال الدين.

3.همان.

صفحه از 302