خيانت نسبت داده شده به ابن عبّاس

پرسش :

آیا ابن عباس به بیت المال خیانت کرد؟



پاسخ :

يكى از نكات مهم در زندگانى ابن عبّاس ، ماجراى بيت المال بصره است . در منابع تاريخى و حديثى مانند : تاريخ الطبرى ، الكامل فى التاريخ ، أنساب الأشراف ، رجال الكشّى ، نهج البلاغة (بدون يادكردِ نام ابن عبّاس) چنگ اندازى به بيت المال بصره ياد شده است و پژوهشگران ، ديدگاه هاى گوناگونى در اين باره ابراز داشته اند .

الف . برخى محقّقان و رجاليان ، با توجّه به : نا استوارى اسناد اين نقل ها ، بزرگى و جلالت شخصيت و دانش و فضيلت ابن عبّاس ، پيوند استوار او با على عليه السلام و اخلاص و شيفتگى او نسبت به آن حضرت ، و نقش بنى اميّه در وارونه سازى چهره ياران على عليه السلام ، به انكار آن پرداخته اند .

ب . برخى ضمن اعتراف به پاره اى از آنچه آمد ، از آن رو كه مطلب ياد شده در كتاب هاى بسيارى آمده است و در همان روزگار نيز نقل شده و بر ابن عبّاسْ خُرده گيرى شده است ، نفى آن را به سهولت ، ممكن ندانسته اند .

ج . برخى ضمن پذيرش اصل ماجرا و تذكّر على عليه السلام ، بر اين باور رفته اند كه ابن عبّاس ، متوجّه خطاى خود شد و همه يا اكثر اموال را برگردانْد . چنين گزارشى ، از جمله در تاريخ اليعقوبى آمده است . نقل يعقوبى ـ گو اين كه منفرد است ـ ولى مى تواند در تحليل جريان ، سودمند افتد .

نكته مهمّى كه نبايد در قضايايى اين گونه فراموش كرد ، نقش حادثه آفرينان و گزارش سازان است . حسن بن زين الدين (م ۱۰۱۱ ق) ، مشهور به «صاحب معالم» ، هوشمندانه نقش بنى اميّه را در ساختن اين ماجرا يافته است ، و در ميان معاصران ما ، محقّقانى چون سيد جعفر مرتضى عاملى بر آن ، تأكيد كرده اند .

اگر بدانيم كه ابن عبّاس با توجّه به جايگاه بلند و شهرت علمى انكار ناپذير در آن روزگار تيره ، مدافع بى باك و نستوه على عليه السلام و آل او و منتقد و افشاگر حاكمان بنى اميّه بوده است ، فهم اين ديدگاه ، سهل خواهد بود . ضمن آن كه ابن عبّاس را معصوم نمى شماريم و احتمال خطاى او را نفى نمى كنيم ، قبول تمام آنچه را درباره اين جريان در كتب تاريخى آمده است ، كارى غير محقّقانه و دور از شخصيت ابن عبّاس مى دانيم .

از اين رو ، ابن ابى الحديد مى گويد : ماجراى اين نامه براى من مشكل شده است . اگر آن را انكار كنم و بگويم كه اين نامه جعلى است و آن را به دروغ به امير مؤمنانْ نسبت مى دهند ، با راويان ، مخالفت كرده ام ؛ زيرا آنان بر نقل اين سخن از امام عليه السلام اتّفاق دارند و در بيشتر كتاب هاى سيره نگارى از آن ياد شده است .

و اگر بخواهم آن را خطاب به ابن عبّاس بدانم ، آگاهى ام به همراهى او با امير مؤمنان (در زندگى و پس از مرگ ايشانْ) مانع مى شود .

و اگر خطاب به فرد ديگرى باشد ، نمى دانم آن را خطاب به كدام يك از خويشان حضرت بدانم ؛ چون سخن حضرت به اين نكته اشاره دارد كه مخاطب نامه از خويشان و عموزادگان ايشان است .

بدين ترتيب ، من در باره اين موضوع ، نمى توانم نظرى بدهم و توقّف مى كنم .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت