راز تغيير فرمان هاى الهى

پرسش :

راز تغيير فرمان هاى الهى چیست؟



پاسخ :

پيامبر اكرم صلى اللّه عليه و آله سر در طاعت خداوند داشته و در جنگ و صلح و نيز شدّت عمل داشتن و آشتى نمودن ، گوش به فرمان الهى بوده است . پرسش ، اين جاست كه : چرا فرمان هاى الهى در اين زمينه متفاوت و متغيّرند ؟ در پاسخِ اين سؤال بايد گفت كه خداوند متعال با در نظر گرفتن مصلحت و ظرفيت مسلمانان و نيز ديگر مخاطبان قرآن ، آنان را به تدريج ، رشد داده و به كمال رسانده است . فرايند اين رشد تدريجى ، تحت تأثير حوادث زمانه و استعداد افراد ، پيچيده بود و نياز به راه نمايى هميشگى خداوند و تشديد و تسهيل برخى فرمان ها داشت ؛ همان خداوندى كه متقضيات روزگار و توانايى بندگان مخلوقش را مى شناسد و در پى سختگيرى بر آنها نيست .[۲]از اين رو ، در هر دوره از مراحل رشد و تكامل مسلمانان ، حكمى متناسب تشريع گرديده است . گاه در باره يك موضوع ، در طول زمان ، دو حكم نازل مى شد و حكم جديد ، پيدايش وضعيت جديد را اعلام مى كرد و از پايان يافتن حكم پيشين خبر مى داد و به اصطلاح آن را نَسخ مى كرد .

افزون بر اين ، گاه خداوند در ضمن نازل كردن آيات تشريع كننده حكم نخستين ، آن را به گونه اى بيان مى نمود كه زماندار بودن آن ، درك مى شد و از اين رو پايان يافتن آن و تشريع حكم جديد انتظار مى رفت .[۳]همچنين گاه در بيان حكم جديد ، حكمت آن و علّت تغيير و نَسخ حكم پيشين ، تبيين مى شد . تأمّل در نكته اوّل و دقّت در حكمت هاى بيان شده ، نشان مى دهند كه تغيير حكم و نَسخ ، به دليل محدوديت ها[۴]و ديگر ويژگى هاى انسانى صورت مى گيرد و نمى توان آن را مانند تغيير و اصلاح احكام و قوانين بشرى دانست كه برخاسته از ناآگاهى به وضعيت هاى نوپديد و تحوّل و دگرگونى هاى اجتماعى و فردى است . جهل به آينده و عجز از پيش بينى ، در باره خداوند سبحان معنا ندارد و از اين رو ماهيت تغيير حكم به شكل نَسخ ، چيزى جز اعلام زماندار بودن حكم پيشين نيست و به اصطلاح دانشمندان ، گونه اى تخصيص است ؛ تخصيصى كه نه در افراد و مصداق ها، بلكه در زمان ها صورت گرفته است .

گفتنى است احاديثى كه ارائه شده اند ، تنها بخشى از احكام نَسخ شده را بازگو مى كنند ؛[۵]امّا همين تعداد اندك نيز گوش به فرمان بودن پيامبر خدا صلى اللّه عليه و آله و التزام عملى و حقيقى ايشان را به فرمان خداوند و وحى الهى ، به خوبى نشان مى دهند .


[۲]« يُرِيدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَلاَ يُرِيدُ بِكُمُ الْعُسْرَ وَلِتُكْمِلُوا الْعِدَّةَ وَلِتُكَبِّرُوا اللَّهَ عَلَى مَا هَداكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ ؛ خداوند براى شما آسانى مى خواهد و براى شما دشوارى نمى خواهد و [مى خواهد] تا شماره را كامل كنيد و خداوند را براى آن كه هدايتتان نمود ، تكبير بگوييد و شايد سپاس گزار باشيد» (بقره : آيه ۱۸۵).

[۳]مانند آيه « وَالَّـتِى يَأْتِينَ الْفَـحِشَةَ مِن نِّسَائِكُمْ فَاسْتَشْهِدُوا عَلَيْهِنَّ أَرْبَعَةً مِّنكُمْ فَإِن شَهِدُوا فَأَمْسِكُوهُنَّ فِى الْبُيُوتِ حَتَّى يَتَوَفَّاهُنَّ الْمَوْتُ أَوْ يَجْعَلَ اللَّهُ لَهُنَّ سَبِيلاً ؛ و از زنان شما ، آنان كه عمل زشت انجام مى دهند ، بر ضدّ آنان چهار مرد از خودتان گواه بگيريد . پس اگر گواهى دادند ، آنان را در خانه ها نگه داريد تا مرگ ، جان آنها را بگيرد يا خداوند براى آنها راهى [ديگر] قرار دهد» (نساء : آيه ۱۵)كه ذيل آن ، به موقّت بودنش اشعار دارد و سپس با آيه دوم از سوره نور ، نسخ شد : « الزَّانِيَةُ وَ الزَّانِى فَاجْلِدُوا كُلَّ وَ حِدٍ مِّنْهُمَا مِئَةَ جَلْدَةٍ وَ لاَ تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِى دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْأَخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَائِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ ؛ به هر يك از زن زناكار و مرد زناكار ، صد تازيانه بزنيد و اگر به خدا و روز واپسين ايمان داريد ، در [اجراى] دين خدا بر آن دو ، رأفت ، شما را نگيرد و بايد بر عذاب آن دو ، گروهى از مؤمنان حاضر باشند».

[۴]ر . ك : ص ۲۶۰ ح ۴۵۱۳ : «فَلَمّا أمَرَ النّاسَ بِالحَربِ جَزِعوا وخافوا . . .» و نيز : «فَلَمّا كانَ يَومُ بَدرٍ وَ عَرَفَ اللّه  تَعالى حَرَجَ المُسلِمينَ ... . فَلَمّا قَوِىَ الإِسلامُ وَ كَثُرَ المُسلِمونَ ...» .

[۵]نَسخ ، به آيات جهاد مختص نيست و مواردش بيش از آن اندازه است كه در اين جا آمده ؛ امّا چندان هم فراوان نيست . براى آگاهى از موارد نَسخ و نيز بررسى بيشتر آن ، ر . ك : شناخت نامه قرآن ، محمّدى رى شهرى : ج ۲ ص ۱۴۸ ح ۲۰۷ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت