عدالت ورزى در برخورد با فرزندان

پرسش :

عدالت ورزى در برخورد با فرزندان چه اهمیتی دارد؟



پاسخ :

يكى از مباحث مهم تربيتى ، عدالت ورزى والدين در اظهار محبّت به فرزندان و واگذارى امكانات مادّى به آنهاست . اين مسئله از دو نگاه ، قابل بحث و بررسى است : فقهى ـ حقوقى[۱]و تربيتى .

آنچه در اين جا مورد نظر است ، عدالت ورزى نسبت به فرزندان از نگاه دوم است .

عدالت ورزى نسبت به فرزندان ، مى تواند آثار تربيتى مهمّى را بدين شرح به دنبال داشته باشد :

۱ . فرزندان نيز متقابلاً به والدين لطف و نيكى مى كنند و حقوق آنان را رعايت خواهند كرد .

۲ . آنان نيز نسبت به فرزندان خود ، از مرز عدالت تجاوز نخواهند كرد .

۳ . عدالت ورزى ميان فرزندان ، مانع از حسادت و كينه ورزى آنان نسبت به هم خواهد شد .

۴ . مهم تر اين كه كودك ، از آغاز زندگى با روح عدالت ورزى پرورش خواهد يافت و رفتار عادلانه خانواده ، زمينه را براى تأمين عدالت اجتماعى فراهم خواهد ساخت .

بر عكس ، بى عدالتى و رفتار تبعيض آميز نسبت به فرزندان ، نه تنها والدين را از محبّت آنان محروم مى كند ؛ بلكه آينده فرزندان را نيز با خطر مواجه مى نمايد . از اين رو ، دانشمندان تعليم و تربيت در عصر حاضر ، رعايت عدالت در برخورد با فرزندان را براى پرورش انسان هاى شايسته ، ضرور مى دانند ؛ امّا اسلام از چهارده قرن پيش بر اين امر تأكيد نموده است و پيامبر خدا به مسلمانان توصيه مى فرمود كه نه تنها در واگذارى امكانات مادّى ، بلكه در بوسيدن فرزندان نيز عدالت را رعايت كنند .

بديهى است كه رفتار عادلانه ، به معناى برخورد مساوى و يكسان نيست . چه بسا رعايت عدالت ايجاب مى نمايد كه پدر براى برخى از فرزندان خود ، به دليل استعداد بيشتر و

يا كمتر ، يا به دليل بيمارى و يا جهات ديگر ، هزينه بيشترى را متحمّل گردد . اين ، به معناى بى عدالتى نيست . البته در اين گونه موارد نيز بايد ساير فرزندان را نسبت به اقدام خود ، توجيه نمايند .

همچنين ، در صورتى كه پدر احساس كرد رعايت حقّ يكى از فرزندان ، پيامدهاى منفى و خطرناكى را به دنبال خواهد داشت ، از آن صرف نظر نمايد ، چنان كه امام صادق عليه السلاممى فرمايد :

قالَ والِدي عليه السلام : وَاللّهِ إنِّي لاَُصانِعُ بَعضَ وُلدِي واُجلِسُهُ عَلى فَخِذِي واُكثِرُ لَهُ المَحَبَّةَ ، واُكثِرُ لَهُ الشُّكرَ، وإنَّ الحَقَّ لِغَيرِهِ مِن وُلدِي ، ولكِن مُحافَظَةً عَلَيهِ مِنهُ ومِن غَيرِهِ ؛ لِئَلاّ يَصنَعوا بِهِ ما فَعَلَ بِيوسُفَ إخوَتُهُ؛[۲]پدرم عليه السلام فرمود : «به خدا سوگند ، من نسبت به يكى از فرزندانم تظاهر مى كنم و او را بر زانويم مى نشانم و بسيار به او محبّت مى كنم و بسيار از او تشكّر مى كنم . هر چند حق با فرزند ديگر من است ؛ ليكن به خاطر حفاظت كردن وى از او و ديگران ، چنين مى كنم تاكارى را كه برادران يوسف با او كردند ، اينان با وى نكنند .

همان طور كه در اين حديث آمده است ، امام باقر عليه السلام براى پيشگيرى از حسادت برخى از فرزندان خود و تبعات سوء آن ، نه تنها نسبت به فرزندى كه بايد بيش از ديگران مورد محبّت او قرار گيرد ، اظهار محبّت نمى كند ؛ بلكه فرزند ديگرى را كه در معرض بيمارى حسادت است ، مورد لطف و محبّت قرار مى دهد تا بدين وسيله ، فرزند برتر را از خطر حسادت برادر ، حفظ نمايد و اين ، درس تربيتى مهمّى است براى مربّيان ، بويژه پدران و مادران .


[۱]با توجّه به اختلافى كه در روايات در باب تفضيل قائل شدن والدين در هديه دادن به فرزندانْ مشاهده مى شود ، فتاوى فقهاى شيعه و سنّى نيز مختلف شده است .

در بين فتاوى فقهاى شيعه ، سه نظريه ديده مى شود :

يك . تفضيل (تفاوت قائل شدن بين فرزندان) جايز است ، مگر در زمانى كه واهب ، در سختى بوده ، يا بيمار باشد كه در اين صورت ، مكروه است و اگر بيمارى منجر به فوت شود ، هديه از اصل مال محاسبه مى شود ، نه از ثلث آن .

دو . تفضيل فرزند ، مكروه و مساوات بين فرزندان ، مستحب است .

سه . تفضيل فرزند ، حرام است ، مگر اين كه داراى امتيازى خاص باشد .

اهل سنّت دو دسته اند : اهل قياس و رأى ، و اهل ظاهر .

اهل قياس و رأى مى گويند : اجماعى است كه هر كس مى تواند تمام مال و دارايى خود را به ديگرى هديه كند . پس اعطاى قسمتى از مال به برخى از فرزندان ، نبايد حرام باشد . لذا مراد از رواياتى كه ممكن است از آنها حرمت تفضيلْ برداشت شود ، كراهت است .

امّا اهل ظاهر به دو راه رفته اند : عدّه اى فقط ظاهر الفاظ بالا را مورد توجّه قرار داده و قائل به حرمت شده اند . و عدّه اى نيز عبارت «فأشهد على هذا غيرى» را ضميمه استدلال كرده و نتيجه گرفته اند كه اگر تفضيل ، حرام مى بود ، نبايد پيامبر صلى الله عليه و آلهآنها را به دنبال شاهد ديگرى مى فرستاد . پس جمع بين اين عبارت و عبارت هاى ديگر ، كراهت داشتن آن است .

[۲]ر . ك : ح ۳۶۷ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت