تاريخ : پنج شنبه 1395/9/18 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 55054
سایه تفسیر امام حسنعسکری(ع) در آثار شیخ صدوق/ اثر نیازمند تحقیقات جدید است
حجتالاسلام علویمهر معتقد است که سایه تفسیر امام حسنعسکری(ع) در آثار شیخ صدوق دیده میشود. وی بر آن است که نمیتوان گفت کل کتاب نامعتبر است؛ چرا که بسیاری از روایات متنی قوی دارند و این تفسیر نیازمند تحقیقات جدید است.
حجتالاسلام والمسلمین حسین علویمهر، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تفسیر و علوم قرآن جامعةالمصطفی(ص) در گفتوگو با خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا)، در پاسخ به این پرسش که تفسیر امام حسنعسکری(ع) متعلق به چه دوره زمانی است؟ گفت:
تفسیر منسوب بهامام حسنعسکری(ع)از تفاسیر قرن چهارم به حساب میآید. این تفسیر از محمد بنعلی بنمحد جعفر دقاق نقل شده است که سند خود را به محمد بنقاسم استرآبادی میرساند که ایشان هم به نام دو نفر یعنی ابویعقوب یوسف بنمحمد بنزیاد و ابوالحسن علی بنمحمد سیار یا یسار که هر دو وارد شده اند، میرساند.
وی افزود: اصل تفسیر متعلق به قرن چهارم هجری است، اما ناقل خود در زمان امام حسنعسکری(ع) در استرآباد زندگی میکرده است که به دلیل درگیریهای مذهبی از استرآباد که در نزدیکی گرگان بوده، به سمت سامرا کوچ میکند و چون خانوادهاش شیعه بودهاند به امام حسنعسکری(ع) پناهنده میشود. در آنجا مدتی در خدمت امام(ع) میمانند و طبق نقلی که شده است، امام(ع) تفسیر را برای ایشان بیان کرده است.
علویمهر تصریح کرد: از این نظر که تفسیر متعلق به خود اینهاست و یا پدرشان است، شبهاتی وجود دارد که نیازی به ذکر دقیق آن نیست، اما ایشان مدت ۷ سال خدمت امام بودند و این تفسیر کاملا روایی است و حدود ۳۷۹ روایت دارد و از آغاز سوره حمد تا آیه ۲۸۳ بقره را شامل میشود.
این تفسیر جز تفاسیر شیعه است و همانطور که میدانید از نظر اعتبار تفسیری در میان دانشمندان اختلاف است و همه قبول ندارند که این تفسیر تفسیر معتبری باشد. از میان مخالفین باید ابنغضائری اشاره کرد که از رجالشناسان شیعه بوده و البته جز افراد تند مزاج حساب میشود و او خیلی کم کسی را پذیرفته و بسیاری را رد کرده است که از جمله ایشان راویان این تفسیر را رد کرده است و آن را جعلی دانسته است.
مخالفین و موافقین اعتبار سندی اینحدیث
عضو هیئت علمی و مدیر گروه تفسیر و علوم قرآن جامعةالمصطفی(ص)، افزود: این تفسیر جز تفاسیر شیعه است و همانطور که میدانید از نظر اعتبار تفسیری در میان دانشمندان اختلاف است و همه قبول ندارند که این تفسیر تفسیر معتبری باشد. از میان مخالفین باید ابنغضائری اشاره کرد که از رجالشناسان شیعه بوده و البته جز افراد تند مزاج حساب میشود و او خیلی کم کسی را پذیرفته و بسیاری را رد کرده است که از جمله ایشان راویان این تفسیر را رد کرده است و آن را جعلی دانسته است.
مرحوم ابوالحسن شعرانی، علامه محمدجواد بلاغی، صاحب تفسیر آلاءالرحمن، علامه محمد تقی تستری یا شوشتری، آیتالله خوئی، نیز از جمله دیگر مخالفان اعتبار این حدیث هستند. آیتالله معرفت در این زمینه دو سخن گفته است.
علامه حلّی و مقدساردبیلی نیز از افراد دیگری است که این تفسیر را تکذیب کردهاند و برخی دیگر که عمده مخالفان نام برده شدند.
علویمهر ادامه داد: در مقابل این افراد موافقانی هم هستند که بیشتر افرادی هستند که در حوزه روایات سخن گفتهاند و روایاتشناس و محدثاند. در این میان از شیخ صدوق میتوان نام برد. شیخ صدوق از این تفسیر استفاده زیادی کرده است و این تفسیر را در غالب کتابهایش گنجانده است، یعنی روایات این تفسیر در کتب او نقل شده است.
از جمله دیگر موافقان این تفسیر مرحوم سیدهاشم بحرانی، صاحب تفسیر البرهان و شیخ حر عاملی، صاحب وسائل الشیعه هستند. از سوی دیگر صاحب کتاب الاحتجاج، مرحوم طبرسی، علامه سیدمحسن امین، حاجآقا بزرگ تهرانی، علامه مجلسی، شهید ثانی و محقق کرکی نیز از دیگر افراد برجستهای هستند که این تفسیر را مورد تایید قرار دادهاند.
عضو هیئت علمی و مدیر گروه تفسیر و علوم قرآن جامعةالمصطفی(ص)، در پاسخ به این پرسش که چرا برخی این تفسیر را رد و برخی قبول کردهاند؟ گفت:
همانطور که میدانیم روایت «فَأمَّا مَن كانَ مِن الفُقَهاءِ صائناً لنفسِهِ حافِظاً لِدينِهِ مُخالِفاً على هَواهُ مُطِيعاً لأمرِ مَولاهُ فلِلعَوامِّ أن يُقَلِّدُوهُ ، وذلكَ لا يكونُ إلّا بَعضَ فُقَهاءِ الشِّيعَةِ لا جَميعَهُم: اما هر فقيهى كه خويشتندار و نگاهبان دين خود باشد و با هواى نفْسش بستيزد و مطيع فرمان مولايش باشد، بر عوام است كه از او تقليد كنند و البته اين ويژگيها را تنها برخى فقهاى شيعه دارا هستند، نه همه آنها.» در تفسیر امام حسنعسکری(ع) نقل شده است و بسیاری به آن استناد کردهاند.
علویمهر افزود: شیخ انصاری پس از نقل این روایت میگوید «یلوح منه آثار الصّدق» یعنی به راستی آثار صدق در این روایت آشکار میشود.
علما این روایت را با اینکه سندش مقداری مشکل دارد، قبول کردهاند. اشکالاتی که گرفتهاند یکی این است که دو نفر راوی مندرج در راویان را مجهول دانستهاند و اینکه ابنغضائری معتقد به تضعیف آن بوده است و چون وی از نخستین رجالشناس شیعه است، حرفش معیار و مدرک دانسته شده و این تفسیر تضعیف شده است.
دومین نکتهای که در تضعیف این تفسیر نقش دارد این است که برخی از روایات این تفسیر از نظر متنی هم ضعیف است.
عضو هیئت علمی و مدیر گروه تفسیر و علوم قرآن جامعةالمصطفی(ص)، تصریح کرد: در پاسخ به این اشکالات گفته شده است که این اشکالات قابل پاسخ است و دلیل نمیشود که تمام این کتاب را کنار بگذاریم. برخی تضعیف ابنغضائری را توثیق کردهاند و برخی گفتهاند مراد از ضعف روایت در بیان ابنغضائری، ضعف اصطلاحی در مقابل ضعف یقینی است و نه ضعیفی که منجر به عدم پذیرش روایت شود. مراد از صحیح هم همین است.
همچنین از آنجا که ابنغضائری تند بوده است، نمیتوان بیان او را در همه جا پذیرفت و متنهای برخی از روایات این تفسیر آنقدر قوی است که علمای ما برخی از روایات این تفسیر را از ائمه دانستهاند، حالا ولو اینکه سند ضعیف باشند محتوا آنقدر قوی است که علما آن را از ائمه دانستهاند و در نتیجه ما تضعیف کل این کتاب را شایسته نمیدانیم.
علویمهر ادامه داد: باید در روایات تفسیری امام حسنعسکری(ع) تفکیک قائل شویم، اگر محتوا به گونهای ارزشمند بود و سندهای دیگری را هم توانستیم برای آن پیدا کنیم که در کتابهای دیگر ما وجود داشت، مانند کافی،من لایحضر الفقیه باید آن را پذیرفت و ... احتمال هم دارد برخی از روایات از نظر محتوا ضعیف باشد که ما آنها را نمیپذیریم. بنابراین باید بین روایاتی که یقین داریم که ضعیف است و نمی پذیریم و آنهایی که دلیلی داریم برای پذیرش آنها و قوتشان، تفکیک قائل شویم.
تاثیر تفسیر امام حسنعسکری(ع) در اندیشه شیعه
وی در پاسخ به این پرسش که این تفسیر چه تاثیری بر تفاسیر بعدی شیعه گذاشته است؟ گفت:
روایاتی که در این تفسیر است، به طور کلی، توسط علما نادیده گرفته نشده است. همانطور که اشاره کردم مرحوم شیخ صدوق که بزرگان محدثین ما هست و کتاب من لایحضر الفقیه و برخی از کتب دیگر از ایشان است، روایات این تفسیر را با تفصیلش، یعنی با تمام طولانی بودنشان، در آثارش آورده است.
باید بگویم برخی از روایات این تفسیر بسیار طولانی است و شیخ صدوق همه را آورده و این قداستی که شیخ صدوق برای این تفسیر داشته است، قابل چشم پوشی نیست. وی میگوید من هر روایتی را همینطور نقل نمیکنم و از اینجاست که به توجه بسیار ایشان به این تفسیر میتوان پی برد.
وی ادامه داد: شیخ حر عاملی نیز از این تفسیر بسیار تاثیر گرفته است و کلا تفاسیر روایی ما این اثر را در نظر داشتهاند. اکنون علمای ما نیز از این اثر بسیار استفاده میکنند.
البته در تفاسیر اجتهادی مانند تبیان شیخ طوسی، مجمعالبیان مرحوم طبرسی یا المیزان علامه طباطبائی، ممکن است کمتر مورد توجه قرار گرفته باشد، ولی من پیشنهادم این است که نباید همه روایات آن را کنار زد و مورد بیتوجهی قرار داد.
علویمهر در پایان گفت: باید روایات تفسیر امام حسنعسکری(ع) مورد تحلیلهای جدید قرار گرفته و کارهای نویی روی این روایات انجام بشود. این کارها میتواند تحلیلهایی علمی باشد.
همچنین میتوان از نظر اخلاقی این روایات را مورد بررسی قرار داد. این تفسیر میتواند از منظر تربیتی و اسلامیسازی علوم و دانشها مورد بررسی قرار بگیرد. برخی از این روایات میتوانند نقش مهمی در دانش اقتصاد، سیاست، روانشناسی داشته باشند و نباید این تفسیر را رها کرد و به آن بیتوجه بود. یقینا اگر محققان ما به این ابعاد تفسیر امام حسنعسکری(ع) بپردازند از این جایگاه خشک و خالی نقلی بیرون آمده و ارزش بیشتری پیدا خواهد کرد.