دفاع حضرت فاطمه(س) از ولايت، پس از پيامبر(ص)

دفاع حضرت فاطمه(س) از ولايت، پس از پيامبر(ص)

نقش حضرت فاطمه(س) از ولايت، پس از ارتحال پيامبر(ص) توضیح داده شده است

رحلت پيامبر(ص) آغاز دوره اى دشوار و متمايز در زندگى فاطمه(ع) است ؛ دورانى که فاطمه را از پرده نشينى دوران رسالت بيرون آورد و به ميدان مبارزه فرا خواند.

اين دوره کوتاه حضور فاطمه(ع)، اثرگذارى او در وقايع تاريخى اسلام را جاودانه ساخته است. او نماد مبارزه عليه حاکميت پس از پيامبر(ص) است. جامعه اسلامى در آن روزها، نمايى جديد از شخصيت فاطمه(ع) را به عيان مشاهده کرد. فاطمه اى که نُماد پرده پوشى و ستر و عفاف بود، اينک جان بر کف، به ميدان دفاع از امام زمان و مولاى خود آمده بود. او که برترين فضيلت زن را اين مى دانست که «مردى او را نبيند و او نيز مردى را نبيند»[۱]اکنون در خطّ مقدّم مبارزه و انجام وظيفه بود؛ مدافعى تمام قد از ولايت که در اين مسير، سخن گفت، کتک خورد، فرزندى را که باردار بود، فدا کرد، ناله و نفرين کرد و...، تا جامعه خواب آلود و رخوت زده زمان خود را بيدار کند، به تحرّک وا دارد و از خمودگى رهايى بخشد.

فاطمه اى که لحن و آهنگ سخنش را تا کنون مردى نشنيده بود، اکنون در مسجد پيامبر(ص) همچون خطيبى سخنور سخنرانى مى کند، استدلال مى آورد، احتجاج مى کند، نهيب مى زند، هشدار مى دهد، توبيخ و شماتت مى کند، اندرز مى دهد، دشمن را به کنارى مى راند و حقّانيت امير مؤمنان عليه السلام و ولايت الهى او را تا هماره تاريخ فرياد مى زند.

آرى، اين دوره، دوره تجلّى روحيّه و فرهنگ سلحشور فاطمى است، حتّى اگر ناله هاى او را در گلو خفه کنند، دنيامداران هشدارهايش را ناديده انگارند، غاصبان بدو اهانت کنند و او را آموزش ديده شوهرش بنامند.[۲]به راستى، چه افتخار و چه اتّهامى بالاتر از آن که کسى شاگرد خاصّ انسانى چون على امير مؤمنان عليه السلام باشد؟ باز هم فرياد نحيف او در هنگامه هجوم به منزلش، از مسير پيشگيرى بى رحمانه تاريخ مى گذرد و با دفن شبانه او براى هميشه در تاريخ ماندگار مى شود.


[۱]. ر . ک : ص ۳۲۷ ح ۲۵۳ .

[۲]. ر . ک : الاختصاص : ص ۱۸۳.