تبيين مراد از مصحف فاطمه(س)

تبيين مراد از مصحف فاطمه(س)

مصحف، كتاب حضرت فاطمه عليهاالسلام است كه آن حضرت از جبرئيل دريافت نموده، سپس آن را بر امير المومنين عليه‏السلام املا كرده است.

مصحف، كتاب حضرت فاطمه عليهاالسلام است كه آن حضرت از جبرئيل دريافت نموده، سپس آن را بر امير المومنين عليه السلام املا كرده است. نام مصحف اختصاص به قرآن كريم نداشته و هر مجموعه نگاشته اى را شامل مى شود.[۱]كاربرد بسيار اين واژه براى قرآن كريم پس از قرن اول هجرى، باعث شد از اين نام، قرآن به ذهن متبادر شود.[۲]از اين رو، مصحف فاطمه زهرا عليهاالسلام، كتاب قرآن نيست.

از اين كتاب در روايات اهل بيت عليهم السلام و در منابع شيعى ياد شده[۳]كه شمارى از اين روايات داراى اسناد معتبر هستند. در اصل وجود اين كتاب، ترديدى نيست. در روايت موثق ابو عبيده از امام صادق عليه السلام در باره اين كتاب چنين آمده است: «پس از رسول اللّه  صلى الله عليه و آله، حضرت فاطمه عليهاالسلام ۷۵ روز عمر كرد و چون اندوه شديدى در فراق پيامبر داشت، جبرئيل نزد وى آمد و او را گرامىى داشت و تسلّى مى داد و از پدرش و جايگاه وى و نيز [از همه]آنچه پس از آن حضرت عليهاالسلام در نسل وى خواهد بود، خبر مى داد. مجموع اين سخنان كه اميرالمومنين عليه السلام آنها را نوشته، «مصحف فاطمه عليهاالسلام» است.[۴]

روايات مربوط به مصحف، نشان دهنده محدَّثه بودن آن حضرت و جايگاه و جلالت ويژه ايشان نزد خداوند هستند، تا آنجا كه فرشتگان با آن حضرت سخن گفتند و مصحف ايشان، ثمره همين گفتگوهاست.

املاى محتواى اين كتاب در روايات، از سوى خداوند، به واسطه فرشته اى كه همان جبرئيل است انجام مى شد. از اين رو تفاوت، عبارت ها در روايات از املا كننده مطالب اين كتاب، موجب تعارض در محتواى روايات نيست.[۵]تعبير از جبرئيل با عنوان «رسول اللّه » در يك روايت، برخى را بر اين تصور داشته كه اين كتاب، املاى پيامبر صلى الله عليه و آله بوده است.[۶]چنان كه اين استدلال كه نزول جبرئيلل بر كسى، ملازم با نبوت او خواهد بود، برخى ديگر را نيز به اين تصور وا داشته است.[۷]اما آنچه در هر دو دليل خدشه مى كند آن است كه هم در قرآن و هم در تعبيرهاى ديگر، «رسول» به جبرئيل هم اطلاقق شده است. چنان كه جبرئيل نيز غير انبيا هم آمده است. از اين رو، در اين روايت، به قرينه بسيارى ديگر از روايات، مراد از «رسول اللّه »، جبرئيل عليه السلام است. اگر چه در برخى روايات هم اين گونه بيانن شده كه جبرئيل با صداى رسول خدا صلى الله عليه و آله سخن مى گفت تا نوعى التيام براى حضرت فاطمه عليهاالسلام باشد. البته ممكن است مراد از «رسول اللّه » در آن روايت نيز «صداى رسول خدا صلى الله عليه و آله» بوده است.

اما دليل دوم هم دلالتى ندارد ؛ چه اينكه نزول جبرئيل عليه السلام با نبوتِ شخص ملازمه اى ندارد. ادله نازل نشدن جبرئيل پس از پيامبر صلى الله عليه و آله، ناظر به اين معنا هستند كه نزول وى براى يك تشريع جديد ديگر انجام نخواهد شد.[۸]اين نكته در بحث محدَّثه بودن حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز تبيين شد.

از سوى ديگر، همه روايات مربوط به مصحف و نيز همه عالمان شيعه، نگارنده مصحف را امير المومنين عليه السلام دانسته اند.[۹]در برخى روايات، حجم اين كتاب، سه برابر قرآن ذكر شده است ؛ با اين تصريح كه هيچ چيزى از قرآن در آن نيست.[۱۰]

اما در محتواى مصحف، با توجه به اينكه به دست كسى نرسيده و تنها در اختيار امامان عليهم السلام است، اختلاف شده است. مضمون هاى اين مصحف در روايات اين گونه گزارش شده اند:

۱. حقايقى چون جايگاه پيامبر صلى الله عليه و آله و فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام[۱۱]بيان رويدادهاى آينده[۱۲]ياد پيامبران و اوصياى آنان[۱۳]نام پادشاهان و حاكمان تا قيامت[۱۴]تا آنجا كه برخى امامان خبر دادن هاى خود از آينده را به اين مصحف مستند كرده اند.[۱۵]

۲. برخى افراد، محتواى مصحف را امثال و حكم، مواعظ، عبرت ها، اخبار و نوادر دانسته اند، ولى در هيچ يك از روايات سخنى از اين موضوعات نيامده است.[۱۶]

۳.برخى كسان احكام شرعى، آداب و اخلاق و اتفاق ها و حوادث آينده را مضمون مصحف دانسته اند،[۱۷]اما روايتى به صراحت وجود احكام و حلال و حرام را در اين مصحف نفى كرده است.[۱۸]در روايت ۱۲۵ از امام صادق عليه السلام در باره جفر ابيض[۱۹]و محتويات آن از كه چندين كتاب، ازجمله مصحف فاطمه عليهاالسلام، نام برده است. در پى نام مصحف، امام عليه السلام تصريح كرده كه هيچچ چيز از قرآن در آن نيست و سپس تصريح شده كه «در آن مطالبى هست كه مردم را به ما نيازمند مى كند، ولى ما به كسى نيازى نداريم». كسانى ضمير اشاره را به مصحف بازگردانده اند و وصف محتواى آنن دانسته اند. اما در ظاهر ضمير اشاره، به جفر ابيض باز مى گردد.[۲۰]جفر در واقع نام بقچه اى بوده كه اين كتاب ها در آن جمع شده است.

۴. در روايت ۱۲۶ به نقل از امام صادق عليه السلام اين گونه آمده كه وصيت فاطمه عليهاالسلام، در مصحف آمده است. به نظر مى رسد اشتمال مصحف بر وصيت آن حضرت، مانعى نداشته باشد ؛ اما با سياق مصحف سازگار نيست. از اين رو، شايد وصيت هاى جبرئيل به حضرت فاطمه عليهاالسلام در باره فرزندان ايشان و آنچه براى آنها پيش خواهد آمد، مورد نظر باشد.[۲۱]

چنان كه اشاره شد، در مصحف فاطمه عليهاالسلام كلمه اى از قرآن ذكر نشده است. در رواياتى به اين مضمون تصريح شده است.[۲۲]

بنابر اين، آنچه در برخى از گزارش ها آمده كه در مصحف فاطمه برخى از آيات قرآن به گونه اى ديگر آمده اند، فاقد اعتبار است[۲۳]، مانند: روايتى كه محمّد بن سليمان ديلمى از ابو بصير نقل كرده و در آن گزارش شده است كه امام صادق عليه السلام آيات اول و دوم سوره معارج را اين گونه تلاوت كرد: «سأل سائل بعذابٍ واقعٍ للكافرين بولاية على ليس له دافع» و يادآور شده كه در مصحف فاطمه عليهاالسلاماين گونه بوده است.[۲۴]برخى نيز با استناد به اين روايت، بر آنند كه مصحف فاطمه عليهاالسلاممشتمل بر آيات قرآن يا تفسير آن بوده است. از اين رو، رواياتى كه وجود قرآن در مصحف را نفى مى كنند، براىى جلوگيرى از آن هستند كه مصحف به عنوان كتابى كه خداوند وحى كرده، متمم قرآن تلقى نشود و وجود مطالبِ افزون بر قرآن را در آن نفى مى كنند.[۲۵]

اين روايت با اسناد گوناگون نقل شده، كه در همه اين نقل ها كه سندهايى شبيه هم دارند، راوى خبر، محمّد بن سليمان ديلمى است كه گاه بصرى و گاه نصرى خوانده شده است[۲۶]و رجاليان با قاطعيت او را ضعيف و غالىِ مطرود دانسته اند. از اين رو، نقل او پذيرفتنى نيست.[۲۷]افزون تر اينكه، اين روايت با رواياتى كه به صراحت وجود قرآن در مصحف فاطمه عليهاالسلام را نفى مى كنند در تعارض است.

مصحف فاطمه عليهاالسلام، بر اساس روايات به عنوان ميراث امامت، نزد امامان عليهم السلام باقى است و از امامى به امام ديگر به ارث مى رسد.[۲۸]بلكه در برخى روايات، همراه داشتن مصحف فاطمه عليهاالسلام يكى از نشانه هاى امامت شمرده شده است.[۲۹]


[۱]. العين : ج ۳ ص۱۲۰ ، الصحاح : ج ۴ ص ۱۳۸۴ ، لسان العرب : ج ۹ ص ۱۸۶

[۲]. حقيقة الجفر : ص ۸۶ .

[۳]. ر . ك : بحار الأنوار : ج ۲۶ ص ۱۸ ـ ۴۹ .

[۴]. ر . ك : ص ۱۵۱ ح ۱۱۵ .

[۵]. حقيقة المصحف : ص ۸۴ .

[۶]. سيرة الأئمة الاثنى عشر : ج ۱ ص ۹۷ ـ ۹۶ .

[۷]. كتاب على عليه السلام : ص ۱۰۹ .

[۸]. ر . ك : أوائل المقالات : ص ۶۸ و ۶۹ ، تصحيح الاعتقادات : ص ۱۲۲ ـ ۱۲۰ .

[۹]. حقيقة الجفر : ص ۹۴ .

[۱۰]. ر . ك : ص ۱۵۹ ح ۱۲۳ و ص ۱۶۱ ح ۱۲۴ .

[۱۱]. الكافى : ج ۱ ص ۲۴۱ ح ۶ ، بصائر الدرجات : ص ۱۷۴ ح ۷ .

[۱۲]. ر . ك : ص ۱۵۱ ح ۱۱۵ .

[۱۳]. ر . ك : ص ۱۵۳ ح ۱۱۷ .

[۱۴]. ر . ك : ص ۱۵۷ ح ۱۱۹ .

[۱۵]. براى نمونه ر . ك : ص ۱۵۳ ح ۱۱۶ .

[۱۶]. حوار مع فضل اللّه  حول الزهراء : ص ۱۷۲ .

[۱۷]. سيرة الأئمة الاثنى عشر : ص۹۶ ـ ۹۷ .

[۱۸]. ر . ك : أعيان الشيعة : ج ۱ ص ۳۵۸ .

[۱۹]. پوست بزغاله سفيد .

[۲۰]. مرآة العقول : ج ۳ ص ۵۷ ، مأساة الزهراء : ج ۱ ص ۱۰۹ ، حقيقة الجفر : ص ۸۸ و ۸۹ .

[۲۱]. مرآة العقول : ج ۳ ص ۵۸ .

[۲۲]. ر . ك : ص ۱۵۹ ح ۱۲۲ و ۱۲۳ .

[۲۳]. ر . ك : دانش نامه فاطمى : ج ۳ ص ۷۶ .

[۲۴]. الكافى : ج ۸ ص ۵۷ ، تأويل آلايات : ج ۲ ص ۷۲۳ ، بحار الأنوار : ج ۳۷ ص ۱۷۶ .

[۲۵]. ميراث مكتوب شيعه : ص ۴۵ .

[۲۶]. ر . ك : نقد الرجال : ج ۴ ص ۲۲۱ ، معجم رجال الحديث : ج ۱۷ ص ۱۳۷ ـ ۱۳۵ .

[۲۷]. ر . ك : رجال النجاشى : ص ۳۶۵ ، رجال ابن الغضائرى : ص ۹۱ ، رجال الطوسى : ص ۳۴۳ .

[۲۸]. بحار الأنوار : ج ۲۶ ص ۴۷ .

[۲۹]. ر . ك : بصائر الدرجات : ص ۱۷۳ و ۱۸۱ .