قلمرو حجّيت حديث از نگاه عالمان شيعه
حجّيت «حديث» يا «سنّت»، به عنوان دومين منبع دين، نزد مسلمانان، جاي ترديد ندارد و بجز فرقهاي اندک در گذشته و حال ـ که آن را انکار کردند و ميکنند ـ ۱ جمهور مسلمانان، با تمامي اختلاف ديدگاهها، بر اين حجّيت، اتفاق نظر دارند.
آنچه در اين جا موضوع سخن است، نه از اصل حجّيت، که دايره، قلمرو و گستره حجّيت است و براي کاوش درست اين مسأله، نخست بايد ميان حجّيت ثبوتي حديث (سنّت) و حجّيت اثباتي آن، تفکيک قايل شد و جلوي برخي از خَلطها و مغالطهها را گرفت.
حجّيت ثبوتي و حجّيت اثباتي
مراد از حجّيت ثبوتي، اعتبار داشتنِ هر آن چيزي است که از پيامبر( و امامان( به حقيقت، صادر شده است و صدور آن، جاي هيچ گونه ترديدي ندارد؛ مانند شرايط کسيکه خود، در عصر حضور معصوم، زندگي ميکرده و سخن يا فعل معصوم را ناظر و شاهد بوده است.
و مراد از حجّيت اثباتي، احراز سنّت واقعي براي غير شاهدان و ناظران است؛ يعني حجّيتِ آنچه امروزه به عنوان ميراث حديثي در اختيار مسلمانان قرار دارد.
به سخن دقيقتر، ميتوان حجّيت ثبوتي را چنين تعبير کرد: معتبر بودن آنچه از پيامبر و امام، به حقيقت، صادر شده و جنبه ديني و تشريعي دارد (يعني جنبه بيان حکم از سوي خداوند را دارد، در مقابلِ آنچه از پيامبر و امام، به عنوان حاکم و زعيم جامعه صادر شده يا توصيه و ارائه مشورتي براي فردي خاص بوده و يا مطلبي است که بر حسب برخي مصالح، بازگو شده است و يا از امور طبيعي و جِبِلّي است که هيچ کدام، حجّيت ثبوتي ندارد).
به تعبير سوم، بحث از حجّيت ثبوتي، براي کساني است که امروز با اين ميراث، مواجهاند. از اين رو، مواردي را که به عنوان حکم موقت و محدود به زمان خاص، صادر شدهاند و امروزه عموميت و شمول تشريعي ندارند، ميتوان فاقد حجّيت ثبوتي قلمداد کرد.
1.. در اين زمينه ر.ک: «رابطه قرآن و حديث»، فصلنامه علوم حديث، ش۲۹، ص۴.