اخلاق جنگی

پرسش :

امام علی(ع) هنگام جنگ با دشمن، چه نکات اخلاقی را رعایت می کرد؟



پاسخ :

در فرهنگ علوى ، جنگ ، براى دفاع از كيان مكتب و در جهت دفع ظلم و رفع ستم و زدودن دشوارى هاى راه حكومت است. او كه «شمشير از پى حق مى زد» ، نمى توانست در دشوارترين لحظات نبرد و در سخت ترين لحظات جنگ ، از اصول اخلاقى و بنيادهاى انسانى غافل بماند. نگرشِ اين خلق و خوى جنگى و آيين اخلاقى نبرد در سيره علوى ، درس آموز است و بيداركننده. برخى از عناوين اين موضوع را بدين قرار مى توان گزارش كرد :

الف ـ آغاز به جنگ ، هرگز!

امام ، هرگز آغاز به جنگ نكرد و تا دشمن ، در نهايت خيره سرى ، عرصه را بر گفتگو و رويارويى مسالمت آميزْ تنگ نكرد ، دست به شمشير نبرد و به همراهان و ياران خود نيز تأكيد كرد كه هرگز آغازِ به نبرد نكنند. به واقع ، اين سياست امام ، تأكيدى است بر صلح دوستى اسلام علوى و ارزش هاى انسانى ، و مخالفت با ستيزه جويى.

امام ، اين سياست را هماره معمول داشت و بر آن پاى فشرد. جندب ازدى مى گويد :

إنَّ عَلِيّا كانَ يَأمُرُنا فى كُلِّ مَوطِنٍ لَقينا فيهِ مَعَهُ عَدُوّا فَيَقولُ : لا تُقاتِلُوا القَومَ حَتّى يَبدَؤُوكُم فَأَنتُم بِحَمدِاللّهِ عز و جل عَلى حُجَّةٍ وتَركُكُم إيّاهُم حَتّى يَبدَؤُوكُم حُجَّةٌ أُخرى لَكُم.[۱]هرگاه همراه على(ع) با دشمن رو به رو مى شديم ، به ما فرمان مى داد : «با آنان ، نبرد نكنيد تا آنان ، آغاز كنند ؛ چرا كه شما بحمداللّه عز و جل برهان داريد و رها كردن آنان تا نبرد را آغاز كنند ، برهانى ديگر است براى شما».

بدين سان ، او نشان مى داد كه در فرهنگ او ستيزه گرى اصل نيست و صلح و آرامش ، اصل است.

چنين بود كه امام ، به نيروهاى رزم آورش سفارش كرده بود تا آغاز به جنگ نكنند و چون آتش جنگ با شروع دشمن ، شعله ور شد و به يارى خداوند ، دشمنْ شكست خورد ، فراريان را نكُشند ، بر مجروحان يورش نبرند ، بدن ها را عريان نسازند ، اجساد را مُثله نكنند و... اينها و جز اينها در سيره جنگى علوى ، نشان دهنده اين است كه جنگاورى در سياست آن بزرگوار ، استثناست و تأكيد بر ارزش هاى انسانى و گسترش آن قاعده.

ب ـ دعوت نكردن به جنگ

على(ع) بر رزم آورى ، استوار گامى ، ميداندارى ، شورآفرينى و دشمن شكنى نيروهايش تأكيد مى كرد و از هر جهت ، آنان را براى رزم ، آماده مى ساخت ؛ امّا بدانها تأكيد مى كرد كه هرگز در برابر دشمن ، هماوردجويى نكنند و صلاى «هل مِن مبارز؟» ـ كه شيوه اى بود براى رعب آفرينى ـ ، در ندهند. به واقع ، اين نيز ادامه همان سياست مخالفت با ستيزه جويى است. امام ، تنها سفارش مى كرد كه چون دشمن هماورد جُست و همرزم طلبيد ، براى جلوگيرى از خيره سرى خصم ، ميدان را خالى نكنند.

ج ـ مصونيت سياسى فرستادگان دشمن

اسلام، آيينى است جهانى و آموزه هاى آن، جهان شمول و زمان شمول ، و بدين سان ، سياست هايى جهانى و بين المللى را نيز رقم زده است. در اسلام ، در رويارويى هاى نظامى و سياسى ، نمايندگان سياسى كشورهاى بيگانه و فرستادگان دشمن (گرچه در اوج هنگامه نبرد) ، مصونيت دارند. على(ع) ، اين آموزه ارجمند را به سپاهيان آموخته بود و از آنها خواسته بود كه اين سياست را جدّى بگيرند و حتّى اگر كسانى مدّعى پيام آورى از سوىِ دشمن بودند، بدون بررسى هاى لازم و كشف حقيقت ، با او برخورد نكنند.

د ـ اقامه حجّت ، قبل از شروع جنگ

گفتيم كه جنگ در نگاه امام على(ع) ، براى رفع موانع گسترش حق و هدايت انسان است. از اين رو ، او هرگز روشنگرى دشمن را فرو نمى گذاشت و براى هدايت آنان ، هيچ فرصتى را از دست نمى داد. امام ، در اوج شعله ورى آتش جنگ و رويارويى نيروها نيز به هدايت دشمن مى پرداخت و مكرّر ، اقامه حجّت مى كرد تا جنگ درنگيرد. بارى ، جنگ در سيره علوى ، جز در هنگام ضرورتْ شكل نمى گرفت.

ه ـ نيايش در هنگام جنگ

در سيره علوى ، ابعاد معنوى و گسترش روح معنويت در انسان و جامعه انسانى ، بر هر چيز ديگر ، مقدّم است. امام ، ايجاد و گسترش اين حالت را در اوج نبرد نيز فراموش نمى كرد. چون صف ها آراسته مى شد و نيروها آماده درگيرى مى شدند ، امام سخن مى گفت و با سخنانى روشنگر ، مى كوشيد تا فتنه را خاموش كند ؛ امّا سود نمى بخشيد و خيره سرى دشمن ، جنگ را ناگزير مى ساخت. امام ، در هنگام جنگ ، به نيايش مى پرداخت ، ياد خدا را در دل ها زنده مى كرد و با زمزمه هاى عارفانه ، فضاى سپاه خود را عطرآگين مى ساخت و از خدا استمداد مى جست. بدين سان ، جهاد و نبردش نيز مقدمه حبّ الهى بود و زمينه نزديك شدن به خدا ، و گامى در جهت تحقّق آرمان هاى الهى و ارزش هاى انسانى. محتواى دعاهاى امام در نبرد و مضمون نيايش هاىِ آن بزرگوار ، بر آنچه آمد ، دليلى است روشن و بسى قابل تأمّل.

و ـ شروع كردن جنگ در بعد از ظهر

امام ، از هر راهى و با هر تمهيدى مى كوشيد تا جنگ ، كم ترين ضايعه را داشته باشد و تا آن جا كه ممكن است ، پس از ناگزيرى از نبرد ، كسانِ اندكى كشته شوند. بدين سان ، امام مى كوشيد تا نبرد ، بعد از ظهر آغاز شود ، تا با فرا رسيدن شب ، جنگْ دامن برچيند و در نتيجه ، خونِ كم ترى ريخته شود و جنگجويان ، زودتر باز گردند و فراريان از صحنه ، بتوانند بگريزند.

ز ـ رفتار نيك با بازماندگانِ دشمن

چون آتش جنگ فروكش مى كرد ، على(ع) دستور مى داد كه با سپاه شكست خورده ، مجروحان ، اسيران و بازماندگانِ سپاه دشمن ، بويژه با زنان ، نهايت خوش رفتارى انجام شود. امام ـ چنان كه پيش تر نيز آورديم ـ ، دستور مى داد تا فراريان را دنبال نكنند ، مجروحان را نكشند ، به خانه هاى مردم وارد نشوند ، از اموال مناطقِ فراچنگ آمده ـ جز آنچه در اردوگاه دشمن مى يابند ـ چيزى برندارند ، هرگز به زنان آزار نرسانند و متعرّض آنان نشوند ، گرچه به آنان و فرماندهان نبرد ، ناسزا بگويند.

[۱]ر. ك : ج ۴ ص ۳۲۶ ح ۱۷۸۶ .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت