رجعت در تاریخ

پرسش :

آیا برای رجعت، نمونه ای در تاریخ یافت می شود؟



پاسخ :

قرآن کریم در موارد متعدّدى، از رجعت افراد یا اقوامى به دنیا یاد کرده است. در آیات زیر، افزون بر آن که امکان رجعت اثبات مى شود، وقوع آن در تاریخ نیز بیان گردیده است:

۱. این آیه برای بیان قدرت خدا در زنده کردن مردگان و حکایتگر نمونه اى از آن در همین دنیاست:

﴿أَو کَالَّذى مَرَّ عَلى قَریةٍ وَ هِی خاوِیةٌ عَلى عُرُوشِها قَالَ أَنَّى یحیی هذِهِ اللهُ بَعدَ مَوتِها فَأَماتَهُ اللهُ مِائَةَ عَامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قَالَ کَم لَبِثتَ قَالَ لَبِثتُ یوماً أَو بَعضَ یومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ فَانظُر إِلَى طَعامِکَ وَ شَرابِکَ لَم یتَسَنَّهْ وَ انظُر إِلى حِمارِکَ وَ لِنَجعَلَکَ آیةً لِلنّٰاسِ وَ انظُر إِلَى العِظامِ کَیفَ نُنشِزُها ثُمَّ نَکسُوها لَحماً فَلَمّا تَبَینَ لَهُ قالَ أَعلَمُ أَنَّ اللهَ عَلى کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ.[۱]

یا چون آن کس که به شهرى که بام هایش یکسر فرو ریخته بود، عبور کرد [و با خود مى ]گفت: چگونه خداوند، [اهلِ ] این [ویرانکده ] را پس از مرگشان زنده مى کند؟ پس خداوند، او را صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت [و به او] فرمود: «چه قدر درنگ کردى؟». گفت: یک روز یا پاره اى از روز را درنگ کردم. گفت: «[نه ] بلکه صد سال درنگ کردى. به خوراک و نوشیدنىِ خود بنگر [که طعم و رنگِ آن] تغییر نکرده است و به درازگوش خود، نگاه کن [که چگونه متلاشى شده است. این ماجرا براى پاسخگویى به تو بود و هم این که ] تو را نشانه اى براى مردم [در مورد معاد] قرار دهیم. و به [این ] استخوان ها بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند مى دهیم، سپس گوشت بر آن مى پوشانیم». پس هنگامى که [چگونگىِ زنده ساختن مرده ] براى او آشکار شد، گفت: [اکنون ] مى دانم که خداوند بر هر چیزى تواناست﴾.

۲. این آیه به صراحت، از بازگشت جمعى از مردم به زندگى دنیا سخن مى گوید:

﴿أَ لَم تَرَ إِلَى الَّذینَ خَرَجُوا مِن دِیارِهِم وَ هُم أُلُوفٌ حَذَرَ المَوتِ فَقالَ لَهُمُ اللهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحیاهُم إِنَّ اللهَ لَذُو فَضلٍ عَلَى النّاسِ وَ لکنَّ أَکثَرَ النّاسِ لا یشکُرونَ.[۲]

آیا از [حال ] کسانى که از بیم مرگ، از خانه هاى خود خارج شدند و هزاران تن بودند، خبر نیافتى؟ پس خداوند به آنان گفت: «تن به مرگ بسپارید». آن گاه آنان را زنده ساخت. آرى، خداوند با مردم، صاحب بخشش است؛ ولى بیشتر مردم، سپاس گزارى نمى کنند﴾.

۳. این آیه به یکى از معجزات حضرت عیسى(ع)، یعنی زنده کردن مردگان و باز گرداندن آنان به دنیا پرداخته است:

﴿إِذ قالَ اللهُ یا عیسَى ابنَ مَریمَ اذکُر نِعمَتى عَلَیکَ وَ عَلى والِدَتِکَ... إِذ تُخرِجُ المَوتىٰ بِإِذنى.[۳]

[یاد کن ] هنگامى را که خدا فرمود: «اى عیسى پسر مریم! نعمت مرا به خود و به مادرت به یاد آور،... آن گاه که مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بیرون مى آوردى»﴾.

۴. این آیه به گروهی از بنى اسرائیل اشاره مى کند که به دستور خداوند، گاوی را سر بریدند و به مقتول زدند و او زنده شد و قاتلِ خود را معرّفى کرد:

﴿فَقُلنَا اضرِبُوهُ بِبَعضِها کَذلِکَ یحیى اللهُ المَوتىٰ وَ یریکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَعقِلُونَ.[۴]

پس فرمان دادیم: «پاره اى از آن [گاو سر بریده] را به آن [کشته ] بزنید [تا زنده شود]». این گونه خدا مردگان را زنده مى کند و آیات خود را به شما مى نمایاند. باشد که بیندیشید﴾.

۵. این آیه، بیانگر گروهى از بنى اسرائیل است که بعد از تقاضاى دیدن خداوند و گرفتار شدن به صاعقه مرگبار و مُردن، به زندگى باز گشتند:

﴿ثُمَّ بَعَثناکُم مِن بَعدِ مَوتِکُم لَعَلَّکُم تَشکُرونَ.[۵]

سپس شما را پس از مرگتان بر انگیختیم. باشد که شکرگزارى کنید﴾.

۶. این آیه به خواب طولانى و چند قرنه اصحاب کهف اشاره دارد که در حدیثى از امام صادق(ع)،[۶]رجعت به شمار آمده است:

﴿ثُمَّ بَعَثناهُم لِنَعلَمَ أَی الحِزبَینِ أَحصىٰ لِما لَبِثُوا أَمَداً.[۷]

آن گاه آنان را بر انگیختیم تا بدانیم کدام یک از آن دو دسته، مدّت درنگشان را بهتر حساب کرده اند﴾.

۷. این آیه به داستان پرنده هاى چهارگانه ابراهیم پرداخته که بعد از ذبح، بار دیگر به زندگى باز گشتند:

﴿وَ إِذ قالَ إِبراهیمُ رَبِّ أَرِنى کَیفَ تُحیىِ المَوتىٰ قالَ أَ وَ لَم تُؤمِن قالَ بَلى وَ لٰکِن لِیطمَئِنَّ قَلبِى قالَ فَخُذ أَربَعَةً مِنَ الطَّیرِ فَصُرهُنَّ إِلَیکَ ثُمَّ اجعَل عَلىٰ کُلِّ جَبَلٍ مِنهُنَّ جُزءاً ثُمَّ ادعُهُنَّ یأتینَکَ سَعیاً وَ اعلَم أَنَّ اللهَ عَزیزٌ حَکیمٌ.[۸]

و [یاد کن ] آن گاه که ابراهیم گفت: پروردگارا! به من نشان ده چگونه مردگان را زنده مى کنى. فرمود: «مگر ایمان نیاورده اى؟!». گفت: چرا؛ ولى تا دلم آرامش یابد. فرمود: «پس، چهار پرنده برگیر و آنها را پیش خود، ریز ریز گردان. سپس بر هر کوهى، پاره اى از آنها را قرار ده. سپس آنها را فرا بخوان. شتابان به سوى تو مى آیند، و بدان که خداوند، توانا و حکیم است»﴾.

با توجّه به آنچه گذشت، مى توان نتیجه گرفت که در تاریخ ادیان گذشته نیز اعتقاد به رجعت، به نوعى وجود داشته است. اسلام نیز بر آن تأکید ورزیده و وقوع آن را در آخر الزمان، بیان نموده است.[۹]


[۱]. بقره: آیه ۲۵۹.

[۲]. بقره: آیه ۲۴۳.

[۳]. مائده: آیه ۱۱۰.

[۴]. بقره: آیه ۷۳.

[۵]. بقره: آیه ۵۶.

[۶]. ر. ک: الاحتجاج: ج ۲ ص ۲۳۰ ح ۲۲۳.

[۷]. کهف: آیه ۱۲.

[۸]. بقره: آیه ۲۶۰.

[۹]. ر.ک: دانش نامه امام مهدی(ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ: ج ۸ ص ۴۱ ـ ۴۵.



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت