اعتبار روايات « الكافي » - صفحه 396

عبداللّه صلى الله عليه و آله ، خاتم پيامبران الهى است.
كتابت قرآن ، از روز نخست با كتابت حديث پيامبر صلى الله عليه و آله ، قرين بوده است و امير مؤمنان على عليه السلام ، حديث پيامبر خدا را به دستور و املاى ايشان ، با به دست خطّ خويش مى نگاشته است.
ياران امامان عليهم السلام نيز به سفارش آن بزرگواران ، احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله را مى نگاشته اند و بدين گونه ، مجموعه هاى روايىِ بسيارى گرد آمده و اصول و كتب بسيارى براى ما به ارث رسيده است.
پاسدارى شيعه از اين مجموعه ها ، در نهايتِ تلاش بوده و متخصّصان و كارشناسان حديث و در رأس آنان امامان عليهم السلام در طول زمان، حديث را پيراسته اند و اين حقيقت را پاس داشته اند.
بنا بر اين ، تنها متخصّصان و كارشناسان حديث هستند كه مى توانند درباره اين مجموعه ها نظر دهند ؛ همان ها كه هم اعتبار اين مجموعه ها را مى شناسند و حفظ مى كنند ، و هم از رسوخ برخى از تحريف ها، به حقيقت ، آگاه اند ، نه اين كه هر كس از راه برسد ، با عقل ناقص خويش ، روايات را بررسى كند و از دمِ تيغ بگذرانَد. مبناى غلطى كه بيشتر روايات را از اعتبار مى اندازد ، پذيرفته عالمان شيعه نيست ، همان گونه كه مبناى پذيرش مطلق روايات نيز مقبول آنان نيست.
مبناى ميانه اى كه وجود تحريف را مى پذيرد و آن را به حق مى شناسد ـ آن گونه كه اعتبار بيشتر روايات را پذيرفته است ـ ، به وسيله اكثر قريب به اتّفاق عالمان و محقّقان شيعه ، پذيرفته شده است. ما در اين نوشتار ، اين مبناى ميانه را به تصوير مى كشيم و از آن ، سخن مى گوييم .
اينان ، در پذيرش روايات در اصول ، بر مبناى حجّيت و اعتبار خبر موثوقٌ به ، و در برابر اعتبار ، تنها به خبر ثقه معتقدند و در رجال ، به مبناى سهل گير در توثيق راويان ، عمل مى كنند و در بررسى متنى نيز سليقه اى و شخصى عمل نمى كنند و به محض اين كه ديدند روايتى با عقل هماهنگى ندارد ، آن را رد نمى كنند.

صفحه از 438