احاديث عصمت و ولایت امام علی(ع)

پرسش :

آیا پیامبر اکرم(ص) با بیان عصمت امام علی(ع) ولایت او را به مردم نشان داد؟



پاسخ :

عصمت، به معنای «مصونيت از گناه، خطا، جهل و ناهنجاری های رفتاری» ، از ويژگی های قطعی پيامبران الهی است و گويا هيچ فِرقه ای از فرقه های اسلامی، در معصوم بودن پيامبران، ترديدی روا نداشته است. به تصريح قرآن، پيامبران(ع)معصوم اند . متكلّمان و عالمان مسلمان نيز بر اين حقيقت، معترف اند، مگر اين كه برخی در حدّ و حدود آن، سخن داشته باشند، وگرنه اصل موضوع، بی گمان، مورد اتّفاق است.

شيعه كه بر وجود «نص (متن صريح)» در پيشوايی پس از پيامبر خدا پای می فشارد و بر اساس متون استوار، اصل امامت را برپا می دارد، طبق احاديث فراوان نبوی و دلايل عقلی متعدّد (كه در جای خود تنقيح شده اند)، معتقد به ضرورت وجود ويژگی های پيامبر خدا، جز دريافت وحی، در امام و جانشين اوست.

عالمان و متكلّمان شيعه، در برابر فِرق ديگر اسلامی ، بر اين اصل ، تأكيد ورزيده و در برابر آن دسته از جريان های موجود در حوزه فرهنگ اسلامی كه چنين جايگاهی را برای جانشين پيامبر(ص) ، منصوص (تصريح شده توسّط پيامبر خدا) ندانسته اند، معتقد به لزوم آن شده اند.

چرايی اين مواضع و تحليل تاريخی و فكری اين مسائل، از ظرفيت اين بحث، بيرون است ؛ امّا در مقام كنونی كه در پی گزارش نمودنِ تلاش های پيامبر خدا برای استوارسازی امامت علی(ع) و طرح پيشوايی آن بزرگوار هستيم، اشاره داشتن گذرا به آن را، پيش از بازگويی چگونگی طرح اين حقيقت، بجا می دانيم.

عالمان، متكلّمان و مفسّران شيعه، از ديرباز برای اثبات طهارت و عصمت امامان و اهل بيت(ع) از جمله به «آيه تطهير» استدلال كرده اند؛ استدلالی استوار كه استواری و متانت آن در جای خود ، باز گفته شده است. آنچه اكنون در فضای بحث ما، در نگريستن بدان ضروری است، چگونگی طرح اين مسئله توسط پيامبر(ص) و شيوه بيان آن است.

پيامبر(ص) پس از آن كه اين آيه را بر مردمان خواند، روزها و ماه ها، هنگامی كه برای نمازْ بيرون می آمد، بر آستانه خانه علی(ع) می ايستاد و بلند فرياد می زد :

«الصَّلاةَ يا أهلَ البَيتِ» .  ای اهل بيت، نماز![۱]

بدين ترتيب، در اين كه «اصحاب كسا» مصداق «اهل بيت»اند، و اين كه علی(ع) چهره برجسته اين مجموعه است ، ترديدی نيست ؛ امّا در نگاه ما، آنچه مهم تر جلوه می كند، اين است كه پيامبر خدا، با آن همه تأكيد و تنبّه و تصريح بر «عصمت» و «طهارتِ» اهل بيت، و حتّی پس از علنی كردن اين فضيلت، پيوسته اين جمله را تكرار می كرد كه :

«أنَا حَربٌ لِمَن حارَبَكُم ، وسِلمٌ لِمَن سالَمَكُم» .  من ، با كسی كه با شما می جنگد ، در جنگم و با كسی كه با شما صلح می كند ، در صلحم .

جز مطرح كردن زعامت و پيشوايی آينده و تأكيد ورزيدن بر آن نيست.

گويا پيامبر(ص) با تفسيری روشن و آگاهی آفرين از آيه :  «وَ مَا جَعَلْنَا الرُّءْيَا الَّتِی أَرَيْنَـكَ إِلَا فِتْنَةً لِّلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْءَانِ ؛[۲]و رؤيايی را كه به تو نمايانديم و درخت نفرين شده در قرآن را، جز برای آزمون مردم، قرار نداديم»  ، خانواده ای را معرّفی كرده است كه بر جامعه اسلامی، چنگ خواهد انداخت و ستم و ستمگری را روا خواهد داشت و گويا با تشبيه آنان به بوزينه، به هويّت ميمون وار آنان ، تصريح نموده و جامعه را از اين كه روزگاری، دين و آرمان والای الهی را به آنان بسپرند، بر حذر داشته است.[۳]

از سوی ديگر نيز با مطرح كردن «اهل بيت» به عنوان انسان های پاك، منزّه و پيراسته جان، پيشوايان و رهبران استوار، ارجمند و آگاه ، راه آينده را مشخّص كرده است.[۴]

آيه تطهير، در بيان نمودن مناقب و فضايل «آل اللّه » و نشان دادن جايگاه والای آنان، نقشی بس بزرگ دارد . راز آن همه تأكيد و تنبّه پيامبر خدا برای روشن ساختن مراد اين آيه و نيز تلاش امامان(ع)در اين راه و ستيز بی امان بنی اميّه و مفسّران درباری برای دور داشتن آن از آل اللّه (و دست كم، برای شريك ساختن ديگران در فضيلت آن)، گويايی و رسايی مفهوم آن در دلالت داشتن بر طهارت و عصمت علی(ع) و نهايتا طهارت و عصمت اهل بيت(ع)است.

افزون بر اين آيه ـ كه پيامبر خدا در جهت ابلاغ آن و تطبيق آن بر اهل بيت(ع) كوششی بی دريغ به كار برد ـ ، روايات فراوانی وجود دارد كه پيامبر خدا در آنها حق مداری، استوارگامی، راستگويی، فصل الخطابی، پاك دامنی، مينوسرشتی، پاك نهادی و درست كرداری علی(ع) را مطرح ساخته و بر آن ، تأكيد ورزيده است. نيز علی(ع) را همبر قرآن و همسان كتاب خدا معرّفی كرده است ؛ يعنی : علی(ع) است كه بايد الگو، پيشوا و راهبر باشد و اوست كه بايد سخن نهايی را بگويد، و نه جز او.

بايد در اين سخنان پيامبر(ص) انديشيد كه:

«عَلِيٌّ مَعَ القُرآنِ ، وَالقُرآنُ مَعَ عَلِيٍّ» .  علی با قرآن است و قرآن با او.  «عَلِيٌّ مَعَ الحَقِّ ، وَالحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ» .  علی با حق است و حق با علی.  «عَلِيٌّ عَلَی الحَقِّ ؛ مَنِ اتَّبَعَهُ اتَّبَعَ الحَقَّ ، ومَن تَرَكَهُ تَرَكَ الحَقَّ» ، «عَلِيٌّ مَعَ الحَقِّ وَالقُرآنِ ، وَالحَقُّ وَالقُرآنُ مَعَ عَلِيٍّ» .  علی بر حق است. هر كس از او پيروی كند، حق را پيروی كرده و هر كه او را وا نهد، حق را وا نهاده است.  و ...

و اين همه يعنی : علی(ع) نمی لغزد، نمی شكند، كژ نمی رود، استوار است ، در نهايت سلامت است، مستقيم است، حق نگر و حق مدار است و... . علی(ع) ، عنوان افتخارآميز «عصمت» را بر پيشانی دارد و بدين سان، مردمان، در الگوگيری، پيروی و هدايتجويی از او، در امان اند و آيين و دينشان به سلامت است و ... .

آنچه در اين فصلْ بدان اشارت رفت، در ضمنِ متون بسيار، گزارش شده است.[۵]


[۱]اهل بيت در قرآن و حديث : بخش يكم / فصل چهارم : درود فرستادن پيامبر بر اهل بيت و تخصيص ايشان در امر به نماز .

[۲]اسراء ، آيه ۶۰ .

[۳]ر . ك : تفسير آيه و هشدار پيامبر خدا در : شرح نهج البلاغة : ج ۹ ص ۲۱۸ . ابن ابی الحديد ، اين مطلب را به نقل از مفسّران آورده است و به نقل از عمر (: ج ۱۵ ص ۱۷۵) كه در اين نقل آمده است : هيچ كس ترديدی ندارد كه خداوند از «شجره ملعونه (درخت نفرين شده)» ، بنی اميّه را مراد كرده است . نيز ، ر.ك: تاريخ الطبری : ج ۱۰ ص ۵۸ ، كتاب النزاع و التخاصم: ص ۷۹، الجامع لأحكام القرآن : ج ۱۰ ص ۲۸۶، فتح القدير : ج ۳ ص ۲۳۹، الدر المنثور : ج ۴ ص ۱۹۱، نورالثقلين : ج ۳ ص ۱۷۹.

[۴]ر . ك : معالم الفتن (نظرات فی حركة الإسلام و تاريخ المسلمين)، سعيد ايّوب : ج ۱ ص ۴۳ـ۱۲۱ . سعيد ايّوب با هوشمندی ستايش انگيزی اين دو آيه را در بستر تاريخی آنها، هشداری دانسته است بر آينده امّت اسلامی و راهنمايی امّت برای اين كه پليدان را از پاكان بازشناسند و در وا سپردن نظام جامعه به كسان، احتياط را از دست نهِلَنْد تا فرجامی ناهنجار نداشته باشند ؛ امّا... .

[۵]ر . ك : ج ۲ ص ۱۸۹ (احاديث عصمت) .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت