تاريخ : سه شنبه 1396/3/30 تاریخ ایجاد:
کد خبر: 59671
تحلیلی بر استنباط دموکراسی از خطبه ۹۲ نهج‌البلاغه

تحلیلی بر استنباط دموکراسی از خطبه ۹۲ نهج‌البلاغه

خطبه سیاسی اجتماعی ۹۲ نهج‌البلاغه که نشان از درایت و دوراندیشی امیرالمؤمنین(ع) نسبت شرایط جامعه و تحولات افراد خاص دارد در برخی موارد در تاریخ محل چالش قرار گرفته است؛ سوال اینجاست که این خطبه تا چه میزان بر تأثیر رای مردم در انتخاب حاکم دلالت دارد.

یکی از فرمایشات امیرالمؤمنین(ع) که نشان از علم، درایت و آینده‌نگری حضرت دارد، فرمایشات ایشان پس از کشته شدن خلیفه سوم و مقطع حساس تاریخی - سیاسی هجوم مردم به منزل ایشان برای بیعت است؛ این سخنان در برخی موارد در تاریخ مورد سوءبرداشت قرار گرفته است؛ به عنوان نمونه مخالفان با استناد به سخنان ایشان که در خطبه ۹۲ وجود دارد، نص بر حکومت آن حضرت را مورد مناقشه قرار می‌دهند. پیش از ورود به بحث به بازخوانی فرمایشات حضرت در این خطبه می‌پردازیم؛

«دَعُونِی وَ الْتَمِسُوا غَیْرِی، فَإِنَّا مُسْتَقْبِلُونَ أَمْراً لَهُ وُجُوهٌ وَ أَلْوَانٌ لَا تَقُومُ لَهُ الْقُلُوبُ وَ لَا تَثْبُتُ عَلَیْهِ الْعُقُولُ وَ إِنَّ الْآفَاقَ قَدْ أَغَامَتْ وَ الْمَحَجَّهَ قَدْ تَنَکَّرَتْ. وَ اعْلَمُوا أَنِّی إِنْ أَجَبْتُکُمْ رَکِبْتُ بِکُمْ مَا أَعْلَمُ وَ لَمْ أُصْغِ إِلَى قَوْلِ الْقَائِلِ وَ عَتْبِ الْعَاتِبِ وَ إِنْ تَرَکْتُمُونِی فَأَنَا کَأَحَدِکُمْ وَ لَعَلِّی أَسْمَعُکُمْ وَ أَطْوَعُکُمْ لِمَنْ وَلَّیْتُمُوهُ أَمْرَکُمْ وَ أَنَا لَکُمْ وَزِیراً خَیْرٌ لَکُمْ مِنِّی أَمِیراً».

«مرا وانهید و دیگرى را بخلافت بردارید، زیرا ما نگران حادثه‏ اى هستیم که داراى رنگ‌هاى گوناگون است (اگر حکومت را چنان که شما متقاضى هستید. بپذیرم هر روز باید با گروهى بجنگم) پس اگر من خلافت را بپذیرم، دلها بر آن نپاید و عقل‌ها بر آن استوار نماند، کران تا کران جهان تاریک و راه روشن ناپیداست. (رهبران حکومت پیش از من در امر دیانت اخلال کردند و اسلام را بدین روز سیاه نشاندند) باید توجّه داشته باشید که اگر من خلافت بر شما را بپذیرم (گوش به سخن کسى نمى‏‌دهم و از ملامت، ملامت گران باک نخواهم داشت) آن را که صلاح بدانم بر شما فرمانروا مى‏‌کنم. ولى اگر مرا بحال خود رها کنید، مثل شما یک فرد به حساب مى ‏آیم و شاید هم نسبت به خلیفه‌اى که شما انتخاب کنید مطیع و فرمانبردارتر باشم. من اگر وزیر شما باشم بهتر از آن است که امیر شما باشم».

ابن ابی الحدید پس از نقل این خطبه می‌آورد که اصحاب ما (معتزله)‏ این کلام را بر ظاهرش حمل می‌کنند و می‌گویند: آن حضرت از جانب رسول اکرم به امامت تعیین نشده بود. هر چند سزاوارترین مردم و شایسته‌ترین آنها نسبت به امامت بود. چرا که اگر وی از جانب پیامبر(ص) به امامت تعیین شده بود، جایز نبود بگوید: «دَعُونی وَ التَمِسُوا غَیری» وَ یا بگوید: «وَ لَعَلّی أسمَعُکُم وَ أطوَعُکُم لَمِن وَلَّیتُمُوهُ أمرَکُم».

باید دقت داشت که علاوه بر بررسی سندی، در فهم و فقه حدیث دو رویکرد فحص درونی و بیرونی وجود دارد؛ فحص درونی شامل بررسی متن با توجه به عوامل درونی همچون لغت، ادبیات، زبان متن و ... است. فحص بیرونی متن نیز با توجه به معیارهایی نظیر قرآن و سنت مقطوعه، تاریخ، عقل و علم قطعی است.

نکته نخست در فحص درونی روایت آنکه طلیعه سخنان حضرت قرینه خوبی بر این است که حضرت در صدد اتمام حجت است؛ ایشان بر خلاف روال معمول سیاستمداران، اهداف واقعى خود را کاملا روشن ساخت و از مسائلى که در ذائقه بسیارى تلخ بود، خبر داد و از طوفان‌هاى آینده آگاه نمود: «ما نگران حادثه‌‌اى هستیم که داراى رنگ‌هاى گوناگون است... پس اگر من خلافت را بپذیرم دلها بر آن نپاید و عقل‌ها بر آن استوار نماند...اگر من خلافت بر شما را بپذیرم آن را که صلاح بدانم بر شما فرمانروایی مى‏‌کنم».

نکته دوم در تحلیل مضمون روایت آنکه چه ولایت ایشان منصوص باشد و ایشان از جانب خداوند مأمور به ولایت باشد یا خیر، قطعا امتناع قطعی ایشان از حکومت معنادار نیست. زیرا با وجود افضل بودن ایشان و اهمیت امر خلافت و اقبال مردم دلیلی وجود ندارد که ایشان از این امر سرباز زند. همانگونه که ایشان نیز نهایتا حکومت را پذیرفت. علامه مجلسی نیز معتقد است که با فرض چشم‌پوشی از براهین استوار و نصوص متواتر، در وجوب تاویل کلام آن حضرت تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا با فرض اینکه امیرمؤمنان شایسته امامت است و تقدیم مفضول باطل است، چگونه جایز است که مردم از او روی برگردانند و آن حضرت مردم را به ترک خود امر کند ... پس در هر دو فرض، تأویل کلام لازم است.

در بررسی دلالی و ادله معارض و عدم تنافی با اصول قطعی کلامی می‌توان گفت که سند قرآنی ولایت و نصب الهی امیرالمؤمنین(ع) در حکم الهی «یَا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ»(مائده/آیه ۶۷) و ابلاغ روز غدیر و آیات و روایات متعدد دیگر آنقدر قطعی است که در حکم مفسر و مبین دیگر روایات است، به‌ویژه این روایت که دچار ارسال سندی است.

در فهم این روایت در پرتو تاریخ و اسباب صدور، روشن می‌شود که این فرمایشات در شرایطی است که ایشان بیست و پنج سال با غصب ولایت و حکومت خانه‌نشین شده بودند و در طی این مدت بدعت‌ها و انحرافات بسیار بزرگی همچون اشرافی‌گری و نژادپرستی در بین خواص(حاکمان و والیان شهر) پدید آمده بود که اثرات آن در فرهنگ جامعه نیز خود را نشان می‌داد. بنابراین گرفتن سکان هدایت جامعه و اصلاح مسیر اشتباه با تنگناها و موانع متعددی روبرو بود که همه توان تحمل آن را نداشتند. جنگ جمل و فتنه‌ای که با حضور افرادی همچون طلحه و زبیر برپا شد، نمونه‌ای از پیش‌بینی حضرت بود.

در واقع در طی ۲۵ سال، فرهنگ مترقی و اسلامی رسول اکرم(ص) در جامعه اسلامی، دچار اشرافی‌گری، فساد و ارتجاع شده بود که صفحات تاریخ مستندات بسیاری در این باره را ارائه می‌کند. این وضعیت فرهنگی به‌راحتی قابل چرخش، اصلاح و تربیت نبود و آزمون بزرگی برای برخی در حال روی دادن بود.

با توجه به اینکه بر حضرت جایز نیست مردم را از یک أمر واجب یعنی بیعت با امام منصوب از جانب خدا بازدارد، مشخص می‌شود که این سخنان صرفا اتمام حجت و زمینه‌سازی برای ابطال ادعاهای برخی بیعت‌شکنان مانند طلحه و زبیر بود که بعدا گفتند که به اجبار با حضرت بیعت کرده‌اند.

در واقع این خطبه اجتماعی ـ سیاسی امیر مومنان(ع) با عنایت به واقعیت‌های جامعه و خبر از آینده، هم اتمام حجتی برای مردم بود و هم به نوعی شرط‌گذاری و هشدار برای بیعت‌شکنان و افرادی بود که با نافرمانی و بهانه‌تراشی تصمیم‌ها و سیاست‌های اصلاحی حضرت را عقیم گذاشتند.

تعبیر «شاید» در عبارت «شاید من نسبت به خلیفه‌‏اى که شما انتخاب کنید فرمانبردارتر باشم» طبق نظر مرحوم خوئی در «منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة» این است با حاکمیت فردی دیگر، حضرت علی(ع) از مقتضای تقیه عدول نخواهد کرد و در ظاهر خود را فردی مطیع نشان خواهد داد. نظر مرحوم فیض‌الاسلام در ترجمه این خطبه این است که اگر آن فرد دیگر طبق حکم خدا فرمان دهد، من از شما مردم در قبول آن حکم جلوتر خواهم بود.

بیان اینکه وزارت من برای شما بهتر است به این دلیل است که اگر حضرت امیر باشد هرگز نمى‌توانید به‌خودکامگى، فساد و غصب بیت‌المال ادامه دهید، ولى در وزارت و مشاورت من بهره‌هایى از حق خواهید برد، بى‌آنکه مسئول اعمال شما باشم.

تاریخ با صراحت مى‌گوید تمام پیش‌بینى‌هاى امام(علیه السلام) در این کلام شریف به وقوع پیوست و امام(علیه السلام) کاملا از شرایط سخت دوران حکومت خودآگاه بود و تمام واکنش هاى مخالفان را پیش بینى مى‌کرد.

دموکراسی و اکثریت مردم

درباره برداشت رأی اکثریت و دموکراسی از این بیان شریف حضرت، نیز باید گفت که این کلام شریف با تأویلی که دارد به این قضیه رهنمود نمی‌سازد؛ زیرا همانگونه که پیشتر بیان شد، اگر مردمی که به سوی ایشان شتافته‌اند اکثریت جامعه بوده‌اند، حکومت تکلیف آن حضرت بوده و نباید استنکاف می‌کردند و اگر آن مردم اکثریت نبوده‌اند، چرا حضرت پس از استنکاف اولیه، حکومت را می‌پذیرد.

واقعیت‌های تاریخی به روشنی نشان می‌دهد که بیعت مردمی که در مدینه بودند، مساوی با موافقت اکثریت جامعه نبوده زیرا جامعه تحت حکومت اسلامی آن روز بسیار پهناور بود و بخش‌های وسیعی از ایران، عراق و شام را شامل می‌شد.

خبرگزاری فارس :
خبرگزاری ایکنا :
خبرگزاری ایرنا :