امام على عليه السّلام میفرماید:
اِنَّ اَوْلِياءَ اللّهِ هُمُ الَّذينَ نَظَرُوا اِلی باطِنِ الدُّنْيا اِذا نَظَرَ النّاسُ اِلی ظاهِرِها، وَ اشْتَغَلُوا بِآجِلِها اِذَا اشْتَغَلَ النّاسُ بِعاجِلِها، فَاَماتُوا مِنْها ما خَشُوا اَنْ يُميتَهُمْ، وَ تَرَكُوا مِنْها ما عَلِمُوا اَنَّهُ سَيَتْرُكُهُمْ، وَ رَاَوُا اسْتِكْثارَ غَيْرِهِمْ مِنْهَا اسْتِقْلالاً، وَ دَرَكَهُمْ لَها فَوْتاً. اَعْداءُ ما سالَمَ النّاسُ، وَ سِلْمُ ما عادَی النّاسُ. بِهِمْ عُلِمَ الْكِتابُ وَ بِهِ عَلِمُوا، وَ بِهِمْ قامَ الْكِتابُ وَ بِهِ قامُوا. لايَرَوْنَ مَرْجُوّاً فَوْقَ ما يَرْجُونَ، وَلا مَخُوفاً فَوْقَ ما يَخافُونَ؛
اوليا خدا آنانی هستند كه؛
- به باطن دنيا نظر كردند، وقتی كه مردم به ظاهرش نگريستند.
- و به فردای آن مشغول شدند وقتی مردم به امروزش پرداختند.
- پس، از دنيا ميراندند آنچه را كه میترسيدند آنان را بميراند.
- و رها كردند آنچه را كه دانستند به زودی آنان را رها نمايد.
- بسيارخواهی ديگران را از دنيا كم يافتند.
- و يافتنشان را از دنيا «از دست دادن» ديدند.
- دشمنند آنچه را كه مردم با آن آشتی هستند، و آشتیاند آنچه را كه مردم با آن دشمنند.
- قرآن به آنان دانسته شد و آنان به قرآن دانستند.
- كتاب به آنان برپاست و آنان هم به كتاب برپايند.
- اميدی فوق آنچه اميد دارند، و بيمی بالاتر از آنچه بيم دارند نمیبينند.
نهج البلاغه، حکمت ۴۳۲