411
تحفة الأولياء ج2

(و اين تتمه، در قرآن معهود موجود نيست، و ترجمه و بيان اين آيه، در كتاب ايمان و كفر مى آيد. ان شاء اللّه ).

108. بابى كه در آن نكته ها و نتفه ها است از قرآن كه از نزد خدا فرود آمده در باب ولايت ۱

۱۰۸۸.چند نفر از اصحاب ما روايت كرده اند، از احمد بن محمد، از حسين بن سعيد، از بعضى از اصحاب ما، از حنان بن سَدير، از سالم حنّاط كه گفت: به امام محمد باقر عليه السلام عرض كردم كه: مرا خبر ده از قول خداى تبارك و تعالى:«نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ * عَلَى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنذِرِينَ بِلِسَانٍ عَرَبِىٍّ مُّبِينٍ»۲. حضرت فرمود كه:«آن، ولايت است از براى امير المؤمنين عليه السلام ». و ترجمه ظاهر آيه اين است كه: «فرود آورد جبرئيل اين فرو فرستاده را يا فرو فرستاده خداى تعالى به مصاحبت آن جبرئيل عليه السلام را بر دل تو (يعنى: جبرئيل تو را تلقين آن كرد، بر وجهى كه به آن مأمور بود، بدون تبديل و تغيير و تو آن را از وى فرا گرفتى و در دل خود نگاه داشتى) تا آن كه باشى از بيم كنندگان بندگان (از آنچه بكشاند به سوى عذاب از فعل و ترك؛ همچنان كه بر اُمم سابقه واقع شد) به زبان عربى هويدا و واضح المعنى» .

۱۰۸۹.محمد بن يحيى، از محمد بن حسين، از حَكَم بن مِسكين، از اسحاق بن عمّار، از مردى از امام جعفر صادق عليه السلام روايت كرده است در قول خداى عزّوجلّ:«إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَن يَحْمِلْنَهَا وَ أَشْفَقْنَ مِنْهَا وَ حَمَلَهَا الْاءِنسَـنُ إِنَّهُ كَانَ ظَـلُومًا جَهُولًا»۳كه آن حضرت فرمود كه:«اين، امانت ولايت امير المؤمنين عليه السلام است». و ترجمه آيه اين است: «به درستى كه ما عرضه داديم امانت را بر آسمان ها و زمين و كوه ها، پس سرباز زدند از آن كه آن را بردارند از روى مخافت (نه از راه مخالفت و به وجود اَجرام عظام آنها) از حمل آن ترسيدند و آدمى با وجود ضعف بُنيه، آن را برداشت. به درستى كه آدمى، بسيار ستم كار و بسيار نادان بود» (به كنه اين امانت و عقوبت حمل و خيانت كه از او سر زد).

1.و نُكته به ضمّ نون و سكون كاف، نشانه سرانگشت است، يا سر چوب كه بر زمين زنند. و نُتفه بر وزن نُكته، آنچه آن را با انگشت خويش بر كنند؛ خواه گياه باشد و خواه غير آن، يا چيز كمى كه از چيز ديگر جدا مى شود. و مراد، اين است كه آنچه در اين باب ذكر مى شود، نشانه اى است از امر ولايت كه محتاج است به فكر و دقت؛ زيرا كه آنها از بطون و معانى قرآن است كه احتياج به بيان معصوم دارد. و ولايت، به كسر واو، والى شدن، يعنى: حاكم شدن و ولى و صاحب اختيار كسى شدن، و يار و دوست شدن و يارى و پادشاهى، و به فتح واو، يارى كردن است و مراد از ولايت در اينجا، مرتبه امامت است و امام، ولىّ خدا است و صاحب اختيارى كه او را در امور خلائق صاحب اختيار نموده؛ چنانچه در تحفه حسينيه شرح و بيان آن نموده ام.

2.شعرا، ۱۹۳ ـ ۱۹۵.

3.احزاب، ۷۲.


تحفة الأولياء ج2
410

108 ـ بَابٌ فِيهِ نُكَتٌ وَ نُتَفٌ مِنَ التَّنْزِيلِ فِي الْوَلَايَةِ

۱۰۸۸.عِدَّةٌ مِنْ أَصْحَابِنَا ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ ، عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ ، عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِنَا ، عَنْ حَنَانِ بْنِ سَدِيرٍ ، عَنْ سَالِمٍ الْحَنَّاطِ ، قَالَ :قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ عليه السلام : أَخْبِرْنِي عَنْ قَوْلِ اللّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالى : «نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الْأَمِينُ عَلى قَلْبِكَ لِتَكُونَ مِنَ الْمُنْذِرِينَ بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ» قَالَ : «هِيَ الْوَلَايَةُ لِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام » .

۱۰۸۹.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ ، عَنِ الْحَكَمِ بْنِ مِسْكِينٍ ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ ، عَنْ رَجُلٍ ، عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام فِي قَوْلِ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ :«إِنّا عَرَضْنَا الْأَمانَةَ عَلَى السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ الْجِبالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَها وَ أَشْفَقْنَ مِنْها وَ حَمَلَهَا الْاءِنْسانُ إِنَّهُ كانَ ظَلُوماً جَهُولًا»قَالَ :«هِيَ وَلَايَةُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عليه السلام » .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج2
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 114935
صفحه از 856
پرینت  ارسال به