383
تحفة الأولياء ج3

68 . باب در بيان صله رحم ۱

۱۹۷۴.على بن ابراهيم ، از پدرش ، از ابن ابى عمير ، از جميل بن درّاج روايت كرده است كه گفت : امام جعفر صادق عليه السلام را سؤال كردم از قول خداى ـ و جلّ ذكره ـ :«وَاتَّقُوا اللّهَ الذَّى تَسآئَلُونَ بِهِ وَالْاَرْحامَ اِنَّ اللّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقيبا»۲؛ يعنى :«و بپرهيزيد از خدايى كه شما به واسطه او با خويشان از يكديگر سؤال مى كنيد . ـ چه دأب عرب اينبودكه در وقت طلب حاجت از يكديگر ، متمسّك مى شدند به نام خدا و ذكر خويشان، و مى گفتند كه : به حق خدا و حق خويشان ، چنين و چنان كن ـ به درستى كه خدا بر شما مطّلع و نگهبان بوده و خواهد بود» . و بعضى گفته اند كه معنى آيه اين است كه : «بترسيد از نافرمانى خدا ، و بپرهيزيد از بريدن خويشان؛ بلكه خدا را اطاعت كنيد و صله رحم را رعايت نماييد». و مؤيّد اين معنى است آن چه جميل روايت كرده و گفته است كه : حضرت فرمود كه : «مراد از اين ارحام ، ارحام مردمان است .به درستى كه خداى عز و جل به صله و پيوند آنها امر فرموده ، و آنها را تعظيم نموده و به بزرگى ياد كرده . آيا نمى بينى كه آن جناب آنها را از خود قرار داده؟» ۳

۱۹۷۵.محمد بن يحيى ، از احمد بن محمد بن عيسى ، از على بن نعمان ، از اسحاق بن عمّار روايت كرده است كه على گفت : اسحاق گفت كه : از امام جعفر صادق عليه السلام حديث به من رسيده كه مردى به خدمت پيغمبر صلى الله عليه و آله آمد و عرض كرد كه : يا رسول اللّه ! خاندان من از هر چيزى سر باز زده اند ، مگر از غالب شدن بر من از روى ستم ، و آنكه از من جدايى كنند و مرا دشنام دهند؛ پس آيا ايشان را وا گذارم؟ حضرت فرمود كه :«در آن هنگام، خدا همه شما را وا گذارد» . عرض كرد : پس چه كنم؟ فرمود كه : «پيوند مى كنى با آنكه از تو بريده ، و عطا مى كنى به هر كه تو را محروم و بى بهره گردانيده ، و عفو مى كنى از هر كه بر تو ستم نموده؛ زيرا كه تو چون چنين كنى ، تو را از جانب خدا بر ايشان پشتى باشد كه تو را يارى دهد بر ايشان» .

1.و آن پيوند خويشى است به نحوى كه مذكور مى شود . (مترجم)

2.نساء، ۱.

3.و ظاهر اين است كه مراد از اين عبارت ، آن باشد كه در حديث قدسى وارد شده است كه خداى ـ تعالى ـ مى فرمايد كه : من رحمانم و رحم را آفريدم ، و اسم آن را از اسم خود گرفتم ، تا آخر آن چه فرموده است . (مترجم)


تحفة الأولياء ج3
382

68 ـ بَابُ صِلَةِ الرَّحِمِ

۱۹۷۴.عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ ، عَنْ أَبِيهِ ، عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ ، عَنْ جَمِيلِ بْنِ دَرَّاجٍ ، قَالَ :
سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللّهِ عليه السلام عَنْ قَوْلِ اللّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ :«وَ اتَّقُوا اللّهَ الَّذِى تَسائَلُونَ بِهِ وَالْأَرْحامَ إِنَّ اللّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً»قَالَ : فَقَالَ :
«هِيَ أَرْحَامُ النَّاسِ ، إِنَّ اللّهَ ـ عَزَّ وَجَلَّ ـ أَمَرَ بِصِلَتِهَا وَعَظَّمَهَا ؛ أَ لَا تَرى أَنَّهُ جَعَلَهَا مِنْهُ» .

۱۹۷۵.مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ عَلِيِّ بْنِ النُّعْمَانِ ، عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ ، قَالَ :
بَلَغَنِي عَنْ أَبِي عَبْدِ اللّهِ عليه السلام أَنَّ رَجُلاً أَتَى النَّبِيَّ صلى الله عليه و آله ، فَقَالَ : يَا رَسُولَ اللّهِ ، أَهْلُ بَيْتِي أَبَوْا إِلَا تَوَثُّباً عَلَيَّ وَقَطِيعَةً لِي وَشَتِيمَةً ، فَأَرْفُضُهُمْ؟ قَالَ :
«إِذاً يَرْفُضَكُمُ اللّهُ جَمِيعاً». قَالَ : فَكَيْفَ أَصْنَعُ؟ قَالَ : «تَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ ، وَتُعْطِي مَنْ حَرَمَكَ ، وَتَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَكَ ؛ فَإِنَّكَ إِذَا فَعَلْتَ ذلِكَ كَانَ لَكَ مِنَ اللّهِ عَلَيْهِمْ ظَهِيرٌ» .

۱۹۷۶.وَ عَنْهُ ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسى ، عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي نَصْرٍ ، عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللّهِ ، قَالَ :
قَالَ أَبُو الْحَسَنِ الرِّضَا عليه السلام :
«يَكُونُ الرَّجُلُ يَصِلُ رَحِمَهُ ، فَيَكُونُ قَدْ بَقِيَ مِنْ عُمُرِهِ ثَلَاثُ سِنِينَ ، فَيُصَيِّرُهَا اللّهُ ثَلَاثِينَ سَنَةً ، وَيَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشَاءُ» .

  • نام منبع :
    تحفة الأولياء ج3
    سایر پدیدآورندگان :
    تحقیق : مرادی، محمد
    تعداد جلد :
    4
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1388 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 159393
صفحه از 764
پرینت  ارسال به