نگاهى به « التعليقة على الكافى » ميرداماد - صفحه 306

كتاب فضل العلم

روايتى در كتاب الكافى نقل شده كه در آن، پيامبر صلى الله عليه و آله ، علم را بدين گونه تقسيم بندى كرده است:
إنّما العلم ثلاثة: آية محكمة، أو فريضة عادلة، أو سنّة قائمة و ما خلاهنّ فهو فضل.
ميردامادْ معتقد است كه منظور از آيه محكمه، علم نظرى است كه شامل شناخت مبدأ و معاد و رسالت مى شود و از آن به فقه اكبر ياد شده است (نكته جالب توجه آن كه او با وجود فقيه بودن، مباحث اعتقادى را فقه اكبر مى خواند). فريضه عادله، همان فقه اصغر است كه به مباحث احكام حلال و حرام مى پردازد و سنّت قائمه، علم تهذيب اخلاق و تكميل آداب در سفر به سوى خداوند و طى مسير در فناى فى اللّه است.
او مدّعى است كه برهان صدّيقين را مى توان از آيات و روايات متعددى به دست آورد. از جمله آن روايات، روايت يازدهم از باب «نوادر» است كه در آن، چنين آمده است:
وجدت علم الناس كلّه فى أربع: أوّلها أن تعرف ربّك.
آن گاه مى افزايد:
پس حق علم، آن است كه با نگاه به «وجود بما هو وجود»، خدا و سپس مراحل پايين تر را بشناسى، چنان كه مسلك برهان لِمّى و روش صديقين، است. صدّيقين آنان اند كه با حق بر خلقْ استشهاد مى كنند، نه با خلق بر حق، و سرّ گفتار خدا را مى فهمند: «أَوَ لَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَىْ ءٍ شَهِيدٌ» . ۱
شيخ صدوق در كتاب التوحيد، به طُُرُُق متعدد روايت مى كند كه امام على عليه السلام فرمود:
پيامبر را با خداى عز و جل شناختم، نه خدا را با پيامبر.
در روايت اوّل از باب «إنّه لايعرف الاّ به...» آمده است:
اعرفوا اللّه باللّه والرسول بالرسالة...

1.فصّلت، آيه ۵۳.

صفحه از 314