لزوم ارزيابى سندى احاديث كافى - صفحه 319

دليل دوم: كلام نجاشى درباره كلينى

نجاشى كلينى را «اوثق الناس فى الحديث و اثبتهم» خوانده، لذا بايد اين محدث، تمام مزاياى مربوط به سند حديث و اعتبار خبر را كه درباره ديگر راويان و مؤلفان گفته شده، دارا باشد. ايشان سپس به نقل عبارات بزرگان درباره راويان پرداخته است؛ از جمله كلام شيخ طوسى را درباره على بن الحسن طاهرى آورده كه پس از اشاره به واقفى بودن وى و عناد شديد او در مذهب مى افزايد:
و له كتب فى الفقه، رواها عن الرجال الموثوق بهم و برواياتهم فلأجل ذلك ذكرناها.
نجاشى درباره جعفر بن بشير گفته است:
روى عن الثقات و رووا عنه.
و نظير آن درباره محمد بن اسماعيل زعفرانى ذكر شده است. از عبارت شيخ طوسى در عده هم برمى آيد كه مشايخ ابن ابى عمير و صفوان و بزنطى همگى ثقات بوده اند و مراسيل ايشان مورد پذيرش اصحاب بوده است. محدث نورى اين شهادت شيخ طوسى را ناظر به همان عبارت معروف كشى درباره اصحاب اجماع مى داند. علامه هم در مختلف، مراسيل ابن ابى عقيل را مى پذيرد.
نعمانى ابن عقده را چنين ستوده كه:
هذا الرجل ممن لا يطعن عليه فى الثقة و لا فى العلم بالحديث والرجال الناقلين له.
با توجه به عبارت نجاشى، كلينى هم شايسته چنين ستايشى است.
محدث نورى سپس اشاره مى كند كه پاره اى از راويان با وصف «صحيح الحديث» خوانده شده اند و از آن نتيجه گرفته كه تمام احاديث اين راويان، صحيح و معتبر است. ايشان مى گويند كه هرچند مراد از صحيح كلمات قدماء، همان اصطلاح متأخرين نيست كه در حديث امامى عادل متصل به معصومين عليهم السلام صحيح مى گويند، بلكه مراد حديث معتبر است. ولى وقتى تمام احاديث يك شخص (چه احاديث مكتوب، چه احاديث غير مكتوب وى) معتبر باشد، نمى توان اين اعتبار را مستند به قرائن خارجى دانست. ۱ آرى، اگر يك يا چند حديث مشخص يك راوى صحيح خوانده شود، ممكن است با بررسى اين احاديث، اعتبار آنها ثابت شده باشد و مدحى براى خود راوى به شمار نيايد. ولى وقتى تمام احاديث كسى معتبر باشد، قهرا اين دليل بر وثاقت خود راوى است.

1.آيت اللّه والد (مدظله) مى افزودند: برفرض اگر با قرائن خارجى بفهميم كه تمام احاديث يك راوى معتبر است، اين خود دليل بر وثاقت خود اوست، زيرا بسيار مستبعد است كه شخصى خود ثقه و راستگو نباشد، ولى تصادفا هرچه روايت از وى به دست ما برسد، معتبر و درست و مطابق با واقع باشد.

صفحه از 346