151
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

بلد نيست وضو بگيرد و اكنون ، از شما فرا گرفت و به بركت شما و دلسوزى تان بر امّت جدّتان ، به دست شما توبه كرد . ۱

4 / 9

داراى جان خشنود و پسنديده

۱۳۶.تفسير القمّى ـبه نقل از ابو بصير ، از امام صادق عليه السلام ، در باره سخن خداى متعال :«اى جان مطمئن ! به سوى خدايت باز گرد ، در حالى كه [از خدا] خشنودى [و نزد خدا ]پسنديده . پس در ميان بندگانم در آى و به بهشتم وارد شو»ـ :مقصود ، حسين عليه السلام است . ۲

۱۳۷.معانى الأخبارـ به نقل از امام زين العابدين عليه السلام ـ: چون كار امام حسين عليه السلام سخت شد ، برخى از همراهانش به او نگريستند . امام عليه السلام و برخى از ياران ويژه اش ، بر خلاف آنان كه هر گاه كار سخت شود ، رنگشان دگرگون مى شود و به لرزه مى افتند و دل هايشان به تپش مى افتد ، رنگشان گلگون مى شد و اندامشان آرام مى شد و جان هايشان قرار مى گرفت .
برخى به برخى ديگر گفتند : بنگريد كه باكى از مرگ ندارد !
امام حسين عليه السلام به يارانش فرمود : «اى بزرگ زادگان ! شكيبا باشيد . مرگ ، جز پلى نيست كه شما را از ترس و سختى به سوى بهشتِ گسترده و نعمت جاويد ، عبور مى دهد . پس كدام يك از شما ناخوش دارد كه از زندان به كاخ ، منتقل شود؟! و آن براى

1.إنَّ الحَسَنَ وَالحُسَينَ عليهماالسلام مَرّا عَلى شَيخٍ يَتَوَضَّأُ ولا يُحسِنُ ، فَأَخَذا بِالتَّنازُعِ ، يَقولُ كُلُّ واحِدٍ مِنهُما : أنتَ لا تُحسِنُ الوُضوءَ . فَقالا : أيُّهَا الشَّيخُ كُن حَكَما بَينَنا يَتَوَضَّأُ كُلُّ واحِدٍ مِنّا سَوِيَّةً ، ثُمَّ قالا : أيُّنا يُحسِنُ ؟ قالَ : كِلاكُما تُحسِنانِ الوُضوءَ ، ولكِنَّ هذَا الشَّيخَ الجاهِلَ هُوَ الَّذي لَم يَكُن يُحسِنُ ، وقَد تَعَلَّمَ الآنَ مِنكُما ، وتابَ عَلى يَدَيكُما بِبَرَكَتِكُما وشَفَقَتِكُما عَلى اُمَّةِ جَدِّكُما (المناقب ، ابن شهرآشوب : ج ۳ ص ۴۰۰) .

2.ـ في قَولِهِ تَعالى : «يَـأَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ * ارْجِعِى إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً * فَادْخُلِى فِى عِبَـدِى * وَ ادْخُلِى جَنَّتِى» ـ : يَعنِي الحُسَينَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام (تفسير القمّى : ج ۲ ص ۴۲۲ ، بحار الأنوار : ج ۴۴ ص ۲۱۹ ح ۱۱) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
150

۱۳۴.تفسير العيّاشىـ به نقل از مَسعَدة بن صدقه ـ: حسين بن على عليه السلام بر بينوايانى گذشت كه عبايشان را پهن نموده و تكّه نانى بر آن گذاشته بودند . گفتند : اى فرزند پيامبر خدا! به سوى ما بيا .
امام حسين عليه السلام خم شد و با آنان ، هم غذا شد و سپس تلاوت كرد : «بى گمان ، خداوند ، مستكبران را دوست ندارد». ۱
سپس فرمود : «من دعوت شما را پذيرفتم . شما نيز بپذيريد» .
آنان گفتند : حتما و بر روى چشم ، اى فرزند پيامبر خدا!
سپس برخاستند و با او آمدند تا به خانه اش رسيدند . امام عليه السلام به رَباب فرمود : «آنچه اندوخته اى ، [براى آنان] بياور» . ۲

4 / 8

ادب آموزش

۱۳۵.المناقب ، ابن شهرآشوبـ : حسن و حسين عليهماالسلام بر پيرمردى گذشتند كه خوب وضو نمى گرفت . آن دو با هم دعواى ظاهرى راه انداختند و هر يك به ديگرى مى گفت : «تو خوب وضو نمى گيرى!» .
هر دو گفتند : «اى مرد كهن سال! تو ميان ما داور باش . هر يك از ما جداگانه وضو مى گيرد» .
سپس گفتند : «كدام يك از ما خوب وضو مى گيرد ؟» .
پيرمرد گفت : شما ، هر دو ، خوب وضو مى گيريد ؛ امّا اين پيرمرد نادان است كه

1.اشاره به آيه ۲۳ از سوره نحل است كه در حديث پيشين، گذشت.

2.مَرَّ الحُسَينُ بنُ عَلِيٍّ عليه السلام بِمَساكينَ قَد بَسَطوا كِساءً لَهُم فَأَلقَوا عَلَيهِ كِسَرا ، فَقالوا : هَلُمَّ يَابنَ رَسولِ اللّه ِ ، فَثَنى وَرِكَهُ فَأَكَلَ مَعَهُم ، ثُمَّ تَلا : إنَّ اللّه َ لا يُحِبُّ المُستَكبِرينَ . ثُمَّ قالَ : قَد أجَبتُكُم فَأَجيبوني ، قالوا : نَعَم ـ يَابنَ رَسولِ اللّه ِ ـ ونُعمى عَينٍ . فَقاموا مَعَهُ حَتّى أتَوا مَنزِلَهُ ، فَقالَ لِلرَّبابِ : أخرِجي ما كُنتِ تَدَّخِرينَ (تفسير العيّاشى : ج ۲ ص ۲۵۷ ح ۱۵) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 326258
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به