359
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

5 / 4

شهادت عُمارة بن صَلخَب اَزْدى

۳۳۶.أنساب الأشراف :عُمارة بن صَلحَب اَزْدى ـ كه تصميم داشت مسلم را يارى كند ـ به وسيله اصحاب ابن زياد، دستگير شد . او را نزد ابن زياد آوردند . وى دستور داد تا گردنش در ميان قبيله اَزد ، زده شود و سرش را به همراه سرهاى مسلم و هانى براى يزيد بن معاويه فرستاد. فرستاده ابن زياد ، با اين سرها، هانى بن ابى حَيّه وادِعى از قبيله هَمْدان بود . ۱

5 / 5

دستگيرى مختار ۲

۳۳۷.تاريخ اليعقوبى :مختار بن ابى عُبَيد ثقفى ، به همراه جمعى كه با خود سلاح داشتند ، آمدند و مى خواستند حسين بن على عليه السلام را يارى كنند. عبيد اللّه بن زياد ، او را گرفت و زندان كرد و او را با چوب زد و پلك چشمش بريده شد. ۳

1.خَرَجَ عُمارَةُ بنُ صَلحَبٍ الأَزدِيُّ ـ وكانَ مِمَّن أرادَ نُصرَةَ مُسلِمٍ ـ فَأَخَذَهُ أصحابُ ابنِ زِيادٍ فَأَتَوهُ بِهِ ، فَأَمَرَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ فِي الأَزدِ ، وبَعَثَ بِرَأسِهِ مَعَ رَأسِ مُسلِمٍ وهانِئٍ إلى يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ ، وكانَ رَسولُهُ بِهذِهِ الرُّؤوسِ هانِئَ بنَ أبي حَيَّةَ الوادعِيَّ مِن هَمدانَ (أنساب الأشراف : ج ۲ ص ۳۴۱) .

2.مختار بن ابى عُبَيد بن مسعود ثقفى ـ كه كنيه اش ابو اسحاق است ـ، در سال هجرت به دنيا آمد. او پيامبر صلى الله عليه و آله را نديد و از ايشان روايتى ندارد. وى از صاحبان فضيلت و نيكوكار به شمار مى رفت ، تا اين كه براى خونخواهى امام حسين عليه السلام قيام كرد و گروه بسيارى از شيعيان كوفه ، نزد او اجتماع كردند و او بر كوفه مسلّط شد و قاتلان حسين عليه السلام را به چنگ آورد و آنان را كشت. گفته اند او نماينده محمّد بن حنفيّه در خونخواهى بوده است. ابراهيم بن اَشتر به همراه لشكرى به وى ملحق شد و ابن زياد و گروهى ديگر را كشت . بدين جهت ، بسيارى از مسلمانان ، او را دوست دارند . وى در اين راه ، امتحان هاى خوبى داد . او براى ابن عبّاس و ابن حنفيّه و... پول مى فرستاد و آنان مى پذيرفتند. خواهر مختار، همسر ابن عمر بود. مُصعَب بن زبير، از بصره به همراه گروه بسيارى از اهل كوفه و بصره به سمت او حركت كرد و مختار را در سال ۶۷ ق، كشت. ديدگاه شخصيت هاى شيعه و اهل سنّت در باره او و عقيده اش و قيامش ، گوناگون است . البتّه همه اتّفاق دارند كه پيش از قيام ، داراى حُسنِ حال بوده است .

3.كانَ المُختارُ بنُ أبي عُبَيدٍ الثَّقَفِيُّ أقبَلَ في جَماعَةٍ عَلَيهِمُ السِّلاحُ ، يُريدونَ نَصرَ الحُسَينِ بنِ عَلِيٍّ عليه السلام ، فَأَخَذَهُ عُبَيدُ اللّه ِ بنُ زِيادٍ فَحَبَسَهُ ، وضَرَبَهُ بِالقَضيبِ ، حَتّى شَتَرَ عَينَهُ (تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۵۸) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
358

[عقيده خود را] تغيير نداده اند» 1 . بار خدايا! بهشت را منزلگاه ما و آنان ، گردان و ميان ما و آنان، در محلّ استقرار رحمتت و پاداش هاى ذخيره شده و مرغوب، جمع گردان» . 2

5 / 3

شهادت عبدُ الأعلَى بن يزيد

۳۳۵.تاريخ الطبرىـ به نقل از عَون بن ابى جُحَيفه ـ: وقتى عبيد اللّه بن زياد ، مسلم بن عقيل و هانى بن عروه را كشت، عبد الأعلى كلبى را ـ كه كثير بن شهاب ، او را در محلّه قبيله بنى فِتيان ، دستگير كرده بود ـ ، خواست و او را آوردند . به وى گفت: جريانت را بگو.
عبد الأعلى گفت: خدا، كارهاى تو را اصلاح نمايد! من بيرون رفتم كه ببينم مردم ، چه مى كنند كه كثير بن شهاب ، مرا دستگير كرد .
ابن زياد به وى گفت: سوگند ياد كن كه جز براى آنچه گفتى ، بيرون نرفتى .
او از سوگند خوردن ، امتناع كرد. عبيد اللّه گفت : او را به قبرستان سَبيع ببريد و در آن جا گردنش را بزنيد . او را بردند و گردنش را زدند. ۳

1.سوره احزاب : آيه ۲۳ .

2.قالَ [الإِمامُ الحُسَينُ عليه السلام لِلرِّجالِ الأَربَعِ الَّذينَ أقبَلوا مِنَ الكوفَةِ] : أخبِروني ، فَهَل لَكُم بِرَسولي إلَيكُم ؟ قالوا : مَن هُوَ ؟ قالَ : قَيسُ بنُ مُسهِرٍ الصَّيداوِيُّ ، فَقالوا : نَعَم ، أخَذَهُ الحُصَينُ بنُ تَميمٍ ، فَبَعَثَ بِهِ إلَى ابنِ زِيادٍ ، فَأَمَرَهُ ابنُ زِيادٍ أن يَلعَنَكَ ويَلعَنَ أباكَ ، فَصَلّى عَلَيكَ وعَلى أبيكَ ولَعَنَ ابنَ زِيادٍ وأباهُ ، ودَعا إلى نُصرَتِكَ ، وأخبَرَهُم بِقُدومِكَ ، فَأَمَرَ بِهِ ابنُ زِيادٍ فَاُلقِيَ مِن طَمارِ القَصرِ . فَتَرَقرَقَت عَينا حُسَينٍ عليه السلام ولَم يَملِك دَمعَهُ ، ثُمَّ قالَ : «فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّن يَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِيلاً» ، اللّهُمَّ اجعَل لَنا ولَهُمُ الجَنَّةَ نُزُلاً ، وَاجمَع بَينَنا وبَينَهُم في مُستَقَرٍّ مِن رَحمَتِكَ ، ورَغائِبَ مَذخورِ ثَوابِكَ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۰۵) .

3.إنَّ عُبَيدَ اللّه ِ بنَ زِيادٍ لَمّا قَتَلَ مُسلِمَ بنَ عَقيلٍ وهانِئَ بنَ عُروَةَ ، دَعا بِعَبدِ الأَعلَى الكَلِبيِّ الَّذي كانَ أخَذَهُ كَثيرُ بنُ شِهابٍ في بَني فِتيانَ ، فَأَتى بِهِ ، فَقالَ لَهُ : أخبِرني بِأَمرِكَ . فَقالَ : أصلَحَكَ اللّه ُ ، خَرَجتُ لِأَنظُرَ ما يَصنَعُ النّاسُ ، فَأَخَذني كَثيرُ بنُ شِهابٍ ، فَقالَ لَهُ : فَعَلَيكَ وعَلَيكَ مِنَ الأَيمانِ المُغَلَّظَةِ إن كانَ أخرَجَكَ إلّا ما زَعَمتَ ، فَأَبى أن يَحلِفَ ، فَقالَ عُبَيدُ اللّه ِ : اِنطَلِقوا بِهذا إلى جَبّانَةِ السَّبيعِ ، فَاضرِبوا عُنُقَهُ بِها . قالَ : فَانطُلِقَ بِهِ فَضُرِبَت عُنُقُهُ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۷۹) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 281855
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به