491
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

اكنون ، او اين جا با من است .
[بُرَير] گفت : خداوند ، هميشه رأيت را زشت گرداند! تو كم عقلى .
سپس ابو حرب ، باز گشت، و فرمانده سوارانى كه آن شب ، نگهبانىِ ما را مى دادند، عَزرَة بن قيس اَحمَسى بود . ۱

1 / 22

گفتگوى بُرَير و شِمْر

۴۲۷.الفتوح :شمر بن ذى الجوشن ـ كه خداوند ، لعنتش كند ـ ، نيمه شب ، با گروهى از همراهانش به لشكر حسين عليه السلام نزديك شد . حسين عليه السلام ، با صداى بلند ، به تلاوت اين آيه مشغول بود: «و البته كسانى كه كافر شده اند ، نبايد تصوّر كنند اين كه به ايشان مهلت مى دهيم ، براى آنان ، نيكوست ...» ، تا آخر آيه .
ملعونى از همراهان شمر بن ذى الجوشن ، فرياد كشيد: به خداى كعبه سوگند، ما

1.لَمّا أمسى حُسَينٌ عليه السلام وأصحابُهُ قامُوا اللَّيلَ كُلَّهُ يُصَلّونَ ويَستَغفِرونَ ، ويَدعونَ ويَتَضَرَّعونَ ، قالَ : فَتَمُرُّ بِنا خَيلٌ لَهُم تَحرُسُنا ، وإنَّ حُسَينا عليه السلام لَيَقرَأُ : «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ خَيْرٌ لِّأَنفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِى لَهُمْ لِيَزْدَادُواْ إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُّهِينٌ * مَّا كَانَ اللَّهُ لِيَذَرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى مَا أَنتُمْ عَلَيْهِ حَتَّى يَمِيزَ الْخَبِيثَ مِنَ الطَّيِّبِ» . فَسَمِعَها رَجُلٌ مِن تِلكَ الخَيلِ الَّتي كانَت تَحرُسُنا، فَقالَ : نَحنُ ورَبِّ الكَعبَةِ الطَّيِّبونَ ، مُيِّزنا مِنكُم ، قالَ : فَعَرَفتُهُ ، فَقُلتُ لِبُرَيرِ بنِ حُضَيرٍ : تَدري مَن هذا ؟ قالَ : لا : قُلتُ : هذا أبو حَربٍ السَّبيعِيُّ عَبدُ اللّه ِ بنُ شَهرٍ ، وكانَ مِضحاكا بَطّالاً ، وكانَ شَريفا شُجاعا فاتِكا ، وكانَ سَعيدُ بنُ قَيسٍ رُبَّما حَبَسَهُ في جِنايَةٍ . فَقالَ لَهُ بُرَيرُ بنُ حُضَيرٍ : يا فاسِقُ! أنتَ يَجعَلُكَ اللّه ُ فِي الطَّيِّبينَ ! فَقالَ لَهُ : مَن أنتَ ؟ قالَ : أنَا بُرَيرُ بنُ حُضَيرٍ ؛ قالَ : إنّا للّه ِِ ! عَزَّ عَلَيَّ ! هَلَكتَ وَاللّه ِ ، هَلَكتَ وَاللّه ِ يا بُرَيرُ ! قالَ : يا أبا حَربٍ ، هَل لَكَ أن تَتوبَ إلَى اللّه ِ مِن ذُنوبِكَ العِظامِ ! فَوَاللّه ِ ، إنّا لَنَحنُ الطَّيِّبونَ ، ولكِنَّكُم لَأَنتُمُ الخَبيثونَ ؛ قالَ : وأنَا عَلى ذلِكَ مِنَ الشّاهِدينَ . قُلتُ : وَيحَكَ ؟ أفَلا يَنفَعُكَ مَعرِفَتُكَ ؟ قالَ : جُعِلتُ فِداكَ ! فَمَن يُنادِمُ يَزيدَ بنَ عَذرَةَ العَنَزِيَّ مِن عَنَزِ بنِ وائِلٍ ! قالَ : ها هُوَ ذا مَعي ، قالَ : قَبَّحَ اللّه ُ رَأيَكَ عَلى كُلِّ حالٍ ! أنتَ سَفيهٌ . قالَ : ثُمَّ انصَرَفَ عَنّا ، وكانَ الَّذي يَحرُسُنا بِالَّليلِ فِي الخَيلِ عَزرَةُ بنُ قَيسٍ الأَحمَسِيُّ ، وكانَ عَلَى الخَيلِ (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۲۱ ، البداية والنهاية : ج ۸ ص ۱۷۷) .


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
490

براى آنان نيكوست . ما فقط به ايشان ، مهلت مى دهيم تا بر گناه [ خود ] بيفزايند ؛ و [ آن گاه ] ، عذابى خفّت آور خواهند داشت . خداوند ، بر آن نيست كه مؤمنان را به اين [ حالى ]كه شما بر آن هستيد، وا گذارد، تا آن كه پليد را از پاك ، جدا كند» .
يكى از سواران نگهبان بر ما ، آيه را شنيد و گفت: به خداى كعبه سوگند، ما پاكيزگانيم و از شما جدا گشته ايم .
او را شناختم و به بُرَير بن حُضَير گفتم: مى دانى اين كيست ؟
گفت: نه.
گفتم: اين ، ابو حرب عبد اللّه بن شَهر سَبيعى است .
شوخ و بيهوده كار ، و با اين همه ، بزرگ زاده و دلير و گستاخ بود و سعيد بن قيس ، او را به خاطر جنايتى ، زندان هم كرده بود. بُرَير بن حُضَير به او گفت: اى فاسق ! خداوند ، تو را از پاكيزگان قرار داده ؟ !
او به بُرَير گفت: تو كيستى ؟
گفت: من بُرَير بن حُضَير هستم .
او گفت: ما از آنِ خداييم ! 1 بر من گران است! به خدا سوگند ، هلاك مى شوى ! به
خدا سوگند ـ اى بُرير ـ هلاك مى شوى !
بُرَير گفت: اى ابو حرب ! آيا مى خواهى از گناهان بزرگت به درگاه خدا ، توبه كنى ؟ به خدا سوگند، ما پاكيزگانيم و شما ، آلودگانيد !
ابو حرب [ به استهزا ] گفت: و من ، از گواهانِ بر اين موضوع هستم !
من گفتم : واى بر تو ! آيا شناختت ، بهره اى برايت ندارد ؟
گفت: فدايت شوم! پس چه كسى همدم يزيد بن عَذره عَنَزى از قبيله عَنز بن وائل شود ؟!

1.اين تعبير (إنّا للّه ) ، صدر آيه استرجاع (سوره بقره، آيه ۱۵۶) است و در اين جا، به نشانه قريب الوقوع بودن مرگ، به كار رفته است.

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 282007
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به