503
گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام

فصل دوم : نگاهى به ميدان نبرد

2 / 1

رويارويى لشكر هدايت و لشكر گمراهى

۴۳۳.الإرشاد :حسين بن على عليه السلام ، صبحگاهان، يارانش را پس از نماز صبح ، آماده كرد. سى و دو سوار و چهل پياده با او بودند . او زُهَير بن قَين را بر جناح راست يارانش و حبيب


گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
502

1 / 26

استقبال از شهادت با روى باز

۴۳۲.تاريخ الطبرىـ به نقل از غلام عبد الرحمان بن عبدِ رَبِّه انصارى ـ: با مولايم بودم. هنگامى كه دشمنانْ حضور يافتند و به حسين عليه السلام روى آوردند، حسين عليه السلام فرمان داد تا خيمه اى بر پا شود و سپس ، مُشك را در ديگى بزرگ با آب در آميزند . آن گاه ، حسين عليه السلام به درون آن خيمه رفت و نوره ماليد.
سپس مولايم عبد الرحمان بن عبد ربّه و بُرَير بن حُضَير هَمْدانى ، بر درِ خيمه ، شانه هايشان به هم ساييده مى شد و بر سر اين كه كدام يك پس از امام عليه السلام نوره بمالند ، با هم بحث مى كردند . بُرَير ، با عبد الرحمان ، شوخى مى كرد . عبد الرحمان ، به او گفت: رهايمان كن . به خدا سوگند، اكنون، وقت بازى و شوخى و بطالت نيست !
بُرَير به او گفت: به خدا سوگند، قوم من مى دانند كه من ، بطالت [ و شوخى كردن ]را دوست نداشته ام ، نه در جوانى و نه در پيرى ؛ امّا ـ به خدا سوگند ـ ، من به آنچه خواهيم ديد ، مُژده داده شده ام! به خدا سوگند، ميان ما و حور العين ، جز اين نيست كه اينان با شمشيرهايشان ، به ما حمله كنند ، و بسيار دوست دارم كه اين كار را بكنند !
هنگامى كه حسين عليه السلام فارغ شد، ما به درون [ خيمه ] رفتيم و نوره ماليديم ۱ . ۲

1.در كتاب الإمام الحسين عليه السلام وأصحابه ، آمده :«برخى از موّرخان معاصر ، به نوره كشيدن و روغن ماليدن [امام حسين عليه السلام و برخى يارانش] ، با نبودِ آب در شب عاشورا يا تاسوعا ، ايراد گرفته و گفته اند كه نوره كشى و روغن مالى ، جز با آب، ممكن نيست» . سپس به اين اشكال ، پاسخ داده كه نتيجه آن ، چنين است : «مى توان ذرّات نوره را به گونه اى استفاده كرد كه موها[ى زايد] را از بين ببرد و در عين حال ، [بدن را] نسوزانَد ، و به آب هم نياز نباشد . آنچه آمده ، هر چند ممكن و بلكه شدنى است ، همان گونه كه در علم تركيب ديده ايم كه آميختن ماده خشكى مانند نمك با مادّه خشك ديگرى مانند زاج ، رطوبت توليد مى كند ؛ بلكه به اصطلاحِ آنها ، همانند خمير مى شود ، بلكه تركيب جيوه و نِشادُر و آرسنيك ، زمين را بى آن كه آب و آتشى در كار باشد ، ذوب و مايع مى كند ؛ بلكه ديده ايم كه تركيب مقدارى شوره (آزتات پتاس) و پَرِ سياوشان (سُنبل) و عرق گوگرد ، بدون حرارت و آتش ، خود به خود ، توليد آتش مى كند و همانند آتش ، شعله ور مى شود ، و امثال اينها فراوان اند . احتمال هم دارد كه مُشك در تركيب شدن با نوره ، مايع شود . امّا آنچه مشكل را آسان مى كند ، اين است كه در شب عاشورا ، هر چند آب براى خوردن نبوده ، امّا ظاهرا آب چاه غيرِ آشاميدنى براى كارهاى ديگر ، وجود داشته است و بلكه احتمال دارد كه آب مناسب براى آشاميدن هم بوده است ، چنان گفته شد كه امام حسين عليه السلام ، پسرش على اكبر را براى آوردن آب فرستاد» . نكته ديگرى را نيز مى توان به اين سخنان افزود : متونى كه اين ماجرا را نقل كرده اند ، نوره ماليدن را تنها به امام حسين عليه السلام و دو ، سه نفر از يارانش نسبت داده اند ، نه همه ياران امام . بنا بر اين ، به آب چندانى نياز نبوده است .

2.كُنتُ مَعَ مَولايَ ، فَلَمّا حَضَرَ النّاسُ وأقبَلوا إلَى الحُسَينِ عليه السلام ، أمَرَ الحُسَينُ عليه السلام بِفُسطاطٍ فَضُرِبَ ، ثُمَّ أمَرَ بِمِسكٍ فَميثَ في جَفنَةٍ عَظيمَةٍ أو صَحفَةٍ ، قالَ : ثُمَّ دَخَلَ الحُسَينُ عليه السلام ذلِكَ الفُسطاطَ ، فَتَطَلّى بِالنّورَةِ . قالَ : ومَولايَ عَبدُ الرَّحمنِ بنُ عَبدِ رَبِّهِ وبُرَيرُ بنُ حُضَيرٍ الهَمدانِيُّ عَلى بابِ الفُسطاطِ تَحتَكُّ مَناكِبُهُما ، فَازدَحَما أيُّهُما يَطَّلي عَلى أثَرِهِ ، فَجَعَلَ بُرَيرٌ يُهازِلُ عَبدَ الرَّحمنِ، فَقالَ لَهُ عَبدُ الرَّحمنِ : دَعنا، فَوَاللّه ِ ، ما هذِهِ بِساعَةِ باطِلٍ . فَقالَ لَهُ بُرَيرٌ : وَاللّه ِ ، لَقَد عَلِمَ قَومي أنّي ما أحبَبتُ الباطِلَ شابّا ولا كَهلاً ، ولكِن ـ وَاللّه ِ ـ إنّي لَمُستَبشِرٌ بِما نَحنُ لاقونَ ، وَاللّه ِ ، إن بَينَنا وبَينَ الحورِ العينِ إلّا أن يَميلَ هؤُلاءِ عَلَينا بِأَسيافِهِم ، ولَوَدِدتُ أنَّهُم قَد مالوا عَلَينا بِأَسيافِهِم . قالَ : فَلَمّا فَرَغَ الحُسَينُ عليه السلام دَخَلنا فَاطَّلَينا (تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۴۲۳) .

  • نام منبع :
    گزيده دانشنامه امام حسين عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    با همکاری: طباطبایی نژاد، سید محمود ؛ سید طبایی، سید روح الله ؛ تلخیص : خوش نصیب، مرتضی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1389 ش
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 282032
صفحه از 1036
پرینت  ارسال به